نشست مجازی «ماه خدا»‌ با شعرخوانی درباره ماه مبارک رمضان برگزار شد


به گزارش خبرنگار مهر، نشست ادبی و مجازی «ماه خدا» با حضور جمعی از شاعران و اهالی ادب کشورهای حوزه ایران فرهنگی شامگاه جمعه ۱۷ اسفند ماه، به میزبانی گروه بین‌المللی هندیران برگزار شد.

در ابتدای این محفل سیدتصور مهدی شاعر پارسی زبان و استاد دانشگاه اورینتال پتنای هندوستان گفت: در سراسر جهان ماه پر برکت رمضان از ارزش و اهمیت بسیاری برخوردار است، به گونه‌ای که حتی غیر مسلمانان نیز اهمیت احترام زیادی برای این ماه مبارک قائل هستند. حدود ١٥ درصد از مسلمانان در هند زندگی می‌کنند، بنابراین ماه رمضان در اینجا با شور و اشتیاق برگزار می‌شود.

ماه رمضان در هندوستان

وی درباره برگزاری ماه رمضان در هندوستان گفت: مردم از ماه شعبان خود را برای این ماه پر فیض و برکت آماده می‌کنند. همین که هلال ماه مبارک رمضان نمودار می‌شود به یکدیگر تبریک می‌گویند و برای هم دعا می‌کنند این ماه برای آنان با سلامتی سپری شود تا به صورت کامل بتوانند روزه‌ها را بگیرند.

سیدتصور مهدی افزود: در هند مساجد مثل سایر نقاط دنیا در ماه مبارک از دیگر ایام سال پر رونق‌تر هستند و نماز با حضور فراوان روزه‌دار برگزار می‌شود. در اکثر مساجد ختم قرآن و در برخی جاها کلاس‌های دینی و مذهبی برگزار می‌شود. در بیشتر مساجد اعم از شیعه و سنی برای روزه گزاران افطاری ترتیب داده می‌شود و به صورت کلی حال و هوای دینی و مذهبی و معنوی در میان مسلمانان غلبه دارد. این عبادات و نیایش‌ها در شب‌های قدر بیشتر می‌شود و اعمال شب قدر در مساجد دست جمعی برگزار می‌شود. به عنوان مثال شب‌زنده‌داری یکی از آداب مرسوم در هندوستان است و نمازهای صد رکعتی و تلاوت قرآن در این شب‌ها خیلی رواج دارد.

وی در پایان گفت: همچنین در کشور هند، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به دو اسم شهرت دارد؛ یکی جمعة الوداع و دیگری به دستور رهبر کبیر انقلاب اسلامی یوم القدس. لازم به ذکر است که برنامه‌های قدس نیز در این روز برگزار می‌شود و علیه رژیم صهیونیستی راهپیمایی و مراسم برگزار می‌شود.

خودم را سپردم به دست کسی که؛ نگه داشته بی ستون آسمان را

در این برنامه که با بداهه‌نویسی محسن شعبانی همراه بود، شاعرانی و هنرمندانی چون علیرضا قزوه، ایرج قنبری، علیرضا رجبعلی‌زاده کاشانی، سیدمسعود علوی‌تبار، محمدمهدی عبداللهی، احمد رفیعی وردنجانی، ناصر دوستی، نغمه مستشار نظامی، میترا ملک‌محمدی، زهرا پرویزی، معصومه هرمزی‌مقدم، فاطمه ناظری، فاطمه شکل‌آبادی، سارا عبداللهی‌فر، فرزانه قربانی، سیده کبری حسینی بلخی، آسیه مرادپور، زهره یوسفی، نگین نقیبی و سیده کوثر حسینی توچای حضور داشتند

برخی از اشعار ارائه شده در این محفل را می‌خوانیم؛

احمد رفیعی وردنجانی

آمدی ماه رحمت و غفران، السلام علیک یا رمضان

ماهِ درکِ حلاوتِ قرآن، السلام علیک یا رمضان

هر طرف هر کجا به زیبایی، سبز و پر برکت و تماشایی

شده گسترده سفره‌ی یزدان، السلام علیکَ یا رمضان

می‌شود با تو روح‌مان تازه، شورِ احساسِ‌مان بی اندازه

با تو هر درد می‌شود درمان، السلام علیک یا رمضان

آمدی ای نسیم جان‌پرور، رمضان الکریم جان‌پرور

سویِ تنها خوش آمدی ای جان، السلام علیک یا رمضان

لحظه‌هایت ز نور آکنده، هدیه داری برای هر بنده

السلام ای بهار پُرباران، السلام علیک یا رمضان

دست از خواست‌های تن شُستن، خویش را فارغ از همه جُستن

در دل لحظه‌های نابِ اذان، السلام علیکَ یا رمضان

ماه صبر است، ماهِ تمکین است، حاصلِ صبرمان چه شیرین است

طعم خشنودیِ خدایِ جهان، السلام علیکَ یا رمضان

رطب جنتی ببخشندش، شهدی و شربتی بنوشندش

هر که دل کنده از تعلقِ نان، السلام علیک یا رمضان

خیز و آماده شو تو هم ای جان، همنوا با تمام دهر بخوان

السلام علیک یارمضان! السلام علیک یا رمضان!

*

محمد مهدی عبداللهی

تا نشاندند سر سفره‌ی احسان ما را

راه دادند در این روضه‌ی رضوان ما را

یعنی از سمت سماوات بشارت دادند!

رمضان می‌دهد آرامش قرآن ما را

کیست هر آینه در عرش، پر از آواز است؟

نیمه شب خوانده به دل، سوره‌ی انسان ما را!

فرصت عاشقی از سمت افق نازل شد

محو عشق است نماز شب جانان، ما را

باز از مأذنه، گلبانگ وفا می‌آید

می‌وزد رایحه‌ی رحمت سبحان، ما را!

با نسیم سحر و عطر ابوحمزه و اشک

ابر دل برده در اندیشه‌ی باران، ما را

چشم دل وقت سحر منتظر دلدار است!

کاش پایان برسد روزه‌ی هجران ما را

*

فرزانه قربانی

سحرها که می‌جویم از او نشان را

تکان می‌دهد شاخه‌ی ارغوان را

به اذعان گلدسته‌ها، حضرت عشق

به عطر خود آغشته کرده اذان را

خودم را سپردم به دست کسی که

نگه داشته بی ستون آسمان را

خدایی که در دشت‌ها منتشر کرد

صدای خوش باد آوازه‌خوان را

خبر دارد از خلوت خاک و دانه

که رویانده این سبزه‌های جوان را

هنرمندی ‌اش را نشان داده وقتی

کشیده پس از گریه رنگین‌کمان را

چه زیبا به من یاد داده است تسبیح

به مدحش بچرخانم عمری زبان را

*

ناصر دوستی

این ماه فرصتی است که از خود رها شویم

تا میهمان سُفره‌ی ناب خدا شویم

ماه خداست، لحظه قُربانی «مَن» است

باید دوباره وارد کوی منا شویم

طرحی جدید ریخته بر خشت خشت‌مان

دست خدا، خوش است که از نو بنا شویم

باید شکست روزه‌ی سرخ سکوت را

وقتش رسیده تا که سراپا صدا شویم

تا آب گردد این یخ بَدخیم جان‌مان

باید که گرم ندبه و سوز دعا شویم

دلها همه پُرند و مجال قصیده نیست

امشب خوش است وارد حال بُکا شویم

داریم ما هوای خدا را اگر به سر

باید که از هوس بَری و بی هوا شویم

باید به عرش پُل بزنیم و صَلا زنیم

در پلّه‌های عرش پُر از ربّنا شویم

این است نردبان خدا نردبان وصل

امّیدوار وَعده‌ی سبز لقا شویم

هنگام «اِنّی اَسئلُکَ مِن بَهائِک» است

دلبسته‌ی «بِرَحمَتکَ کُلُّها» شویم

بر لب «وَ کُلُّ نورِکَ نَیِّر» دَم سحر

یکریز غرق زمزمه ی «مِن بَها» شویم

*

نگین نقیبی

به لحظه‌های ندامت، به چشم بارانی

به توبه‌های نصوح از خطای پنهانی

به هر دعای سحرگاه و لحظه‌ی افطار

به لحظه‌های عظیم و شریف مهمانی

به بغض‌های نهانی و در گلو مانده

به اشک‌های غریب از سر پشیمانی

به حرمت نفس قُدسی سحرخیزان

به لحظه‌های مناجات و ربناخوانی

شود که با کرم خود مدد کنی یا حق

مرا فدایی خاک رهش بگردانی

*

زهره یوسفی

ماه رویت شد هلال و چشم من شد مبتلا

در تو پنهان می‌شوم ای ماه زیبای خدا

آسمان چتر سفیدش را فراهم می‌کند

باز باران می‌زند بر شانه‌های ربنا

می‌دود اشکم به روی گونه دنبال پناه

می‌شود چادر نمازم کنج محرابت رها

چشم‌ها را محرم مهر کلامت می‌کنم

مات دریای وجودت می‌شوم بی ادعا

می‌زنم بال و پری بر آسمان بام تو

می‌دهم جان در جواب نامه‌های آشنا

من که قدر لحظه‌ها را لحظه‌ای نشناختم

در پناه قدر تو همواره می‌گیرم شفا

می‌رسد بانگ اذان مغرب از گلدسته‌ها

می‌شود لایق کنی من را به توفیق دعا؟

تا سحر سجاده‌ام غرق نگاهت می‌شود

ساحلم آرامش از موج تو می‌گیرد، خدا!



منیع: خبرگزاری مهر

در آستانه روز قدس، «ماهی‌ها به دریا برمی‌گردند» به چاپ چهارم رسید


به گزارش خبرگزاری مهر، با گسترش تکنولوژی و فضای مجازی، خیلی از نوجوانان و جوانان هنوز چیز زیادی درباره‌ی تاریخ، سرزمین و مردم فلسطین نمی‌دانند.اینکه مثلاً چه شد که حضرت امام (ره) فرمودند «فلسطین پاره تن اسلام است».کتاب «ماهی‌ها به دریا برمی‌گردند» اثر مرضیه اعتمادی، هم یک روایت داستانی است و هم یک روایت تاریخی مستند. تاریخ مردم و سرزمینی که در زیر چنگال اسرائیلی‌های غاصب اسیر است و مردمش مظلوم و غریب.

«ماهی‌ها به دریا برمی‌گردند» داستان دختری دانشجو را روایت می‌کند که در خوابگاه با ریحان، دختری اهل غزه، همسایه می‌شود. آشنایی با ریحان او را به دنیای متفاوتی وارد می‌کند؛ جایی که با مادر ریحان، زنی که او را در گوشی‌اش «طوبای فلسطین» ذخیره کرده است، ملاقات می‌کند. این آشنایی، دروازه‌ای می‌شود برای شناخت زیبایی‌ها و سنت‌های فلسطینی و در عین حال، سختی‌ها و مجاهدت‌های زندگی طوبی و همسرش ابو حامد.

طوبی در چادری کوچک به دنیا آمده، آن هم درست در روز «یوم النکبه»؛ روزی که فلسطین پر از درد و آوارگی شد. اما او از همان آغاز، با امید و توکل به خداوند، زندگی را در دل جنگ و ناامنی پیش برده است. ایمان عمیق و استواری که او و خانواده‌اش را در برابر سختی‌ها پابرجا نگه داشته و باعث شده خانواده‌ای بزرگ و محکم در گذر زمان شکل بگیرد.

این کتاب که در همین چند ماهی که از انتشارش می‌گذرد توانسته برگزیده دومین دوره جایزه جهانی ادبیات فلسطین و برگزیده بیست و دومین دوره جایزه ملی کتاب رشد شود، در آستانه روز جهانی قدس به چاپ چهارم رسید.

گفتنی است پویش زخم زیتون با محوریت این کتاب هم‌اکنون در حال برگزاری است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «با این که خیلی دوستشان دارم؛ اما دلم نمی‌خواهد شبیه آن‌ها زندگی کنم. ابوحامد هیچ‌وقت در مورد جزئیات کارهایی که انجام می‌دهد با همسرش حرف نمی‌زند. طوبای بیچاره از تغییر رفتارهای شوهرش باید متوجه شود که مثلاً این هفته قرار است عملیات داشته باشند. تصورش هم برای من غیرممکن است؛ این‌که وقت تمیز کردن کمد اتاق دستم به تعدادی اسلحه و بسته‌های مهر و موم شده‌ی مرموز برسد. من مثل طوبی حوصله‌ی این جاسوس‌بازی‌ها را ندارم. شاید هم سهیل اصلاً مشکوک نشده و ایراد از ذهن من است که پر از خاطرات طوبی و ابوحامد شده و توهم زده‌ام. چرا خودم و سهیل بیچاره را با زن و شوهری که به‌قول ریحان در بزرگ‌ترین زندان سر باز جهان به دنیا آمدند و زندگی می‌کردند مقایسه می‌کنم؟»

علاقه‌مندان برای مشاهده و تهیه این کتاب می‌توانند با ورود به سامانه من و کتاب manvaketab.com و همچنین از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه نمایند.

چاپ چهارم این کتاب با ۲۰۸ صفحه، شمارگان هزار نسخه و با قیمت ۱۵۰ هزار تومان، از سوی نشر شهید کاظمی به فروشگاه‌های معتبر سراسر کشور عرضه شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

خورشید در اوج فلک یک روز؛ آزادی‌ات را می کشد فریاد


به گزارش خبرنگار مهر، عبدالرحیم سعیدی‌راد به مناسبت روز قدس، شعر تازه‌ای سروده است.

در ادامه این شعر را با هم می‌خوانیم؛

*

آغوش وا کن مسجد الاقصی

بر ماذنه گلبانگ بیداری است

هنگامه‌ی شوری دگر آمد

رودی حماسی در دلت جاری است

*

آغوش وا کن مسجد الاقصی

بر روی مردانی که چون خورشید

گل می‌کنند از گوشه‌ی غزه

با پرچم خوشرنگی از توحید

*

با سنگ و مشت و عزم پولادین

همواره جاری بوده پیوندت

پر می‌کشد فوج کبوترها

از خون مردان برومندت

*

در فصل آتش سنگ می‌بارد

از باغ‌های روشن زیتون

در بارش طوفان الاقصی

بر خاک می‌افتد بت صهیون

*

ای قدس ای سر چشمه‌ی امید

ای قدس ای محکم‌تر از پولاد

خورشید در اوج فلک یک روز

آزادی‌ات را می کشد فریاد



منیع: خبرگزاری مهر

«در تلاطم طوفان»‌ برگزیده شعرهای عارف‌نژاد با موضوع فلسطین منتشر شد


به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «در رکاب صبح»‌ از فاطمه عارف‌نژاد به تازگی از نشر شهرستان ادب منتشر شده است. این کتاب شامل شعرهایی است که عارف‌نژاد با موضوع مقاومت نوشته و همه شعرهای آن از روز هفت اکتبر ۲۰۲۳ تا شهادت سیدحسن نصرالله سروده شده است. عارف‌نژاد همچنین به تازگی با کتاب «شبانماه»‌ برگزیده جشنواره شعر فجر شده است.

این شاعر در کانال مجازی خود خبر از کتاب جدیدی با موضوع فلسطین داده و نوشته است؛

روز قدس امسال هم دارد از راه می‌رسد و من به غیر از کلمه، چیزی برای پیشکش کردن به فلسطین مظلوم و مقاوم ندارم. کتاب «در تلاطم طوفان» مجموعه‌ای مختصر شامل ده شعر من است که همه آن‌ها از بین سروده‌های پس از طوفان الاقصی انتخاب شده‌اند.

عارف‌نژاد این شعرها را به زنان و کودکان غزه تقدیم کرده است که «آیه‌های صبر و یقین‌اند».

کتاب در تلاطم طوفان تنها به صورت الکترونیک منتشر شده و نسخه چاپی ندارد. طراحی این کتاب توسط زهرا الله‌وردی انجام شده است. الله‌وردی برای هر شعر از این شعرهای کتاب طراحی ویژه‌ای انجام داده و پیش از شروع هر شعر، تصویری از مقاومت مردم غزه را با بیتی از عارف‌نژاد تزیین کرده است.

در ادامه یکی از شعرهای کتاب در تلاطم طوفان را با هم می‌خوانیم؛

*

از باغ ‌ما در گیرودار جنگ ‌سالی

کوچیده‌اند آن خنده‌های پرتقالی

حالا به جای شور مهتاب و ستاره

یک کهکشان اشک است در چشم اهالی

خونی چکیده از گلوی سینه ‌سرخی

روییده گل‌های جدیدی روی قالی

بغض من و دنیای خارج هر دو ساکت

گهواره و آغوش مادر هر دو خالی

خوابیده بابا گوشه‌ی مسجد… چه زیبا!

بوی شهادت می‌دهد مویش… چه عالی!

ای صاحب خودکارهای نامسلمان!

ای شاعر تصنیف‌های لاابالی!

از رنج‌های ما نگفتی، با چه رویی؟

از دردهای خود بگویم، با چه حالی؟

اینجا که من هستم شبیه کربلا نیست؟

هل من معین…؟ پاسخ نده با بی ‌خیالی!



منیع: خبرگزاری مهر