در آستانه روز قدس، «ماهی‌ها به دریا برمی‌گردند» به چاپ چهارم رسید


به گزارش خبرگزاری مهر، با گسترش تکنولوژی و فضای مجازی، خیلی از نوجوانان و جوانان هنوز چیز زیادی درباره‌ی تاریخ، سرزمین و مردم فلسطین نمی‌دانند.اینکه مثلاً چه شد که حضرت امام (ره) فرمودند «فلسطین پاره تن اسلام است».کتاب «ماهی‌ها به دریا برمی‌گردند» اثر مرضیه اعتمادی، هم یک روایت داستانی است و هم یک روایت تاریخی مستند. تاریخ مردم و سرزمینی که در زیر چنگال اسرائیلی‌های غاصب اسیر است و مردمش مظلوم و غریب.

«ماهی‌ها به دریا برمی‌گردند» داستان دختری دانشجو را روایت می‌کند که در خوابگاه با ریحان، دختری اهل غزه، همسایه می‌شود. آشنایی با ریحان او را به دنیای متفاوتی وارد می‌کند؛ جایی که با مادر ریحان، زنی که او را در گوشی‌اش «طوبای فلسطین» ذخیره کرده است، ملاقات می‌کند. این آشنایی، دروازه‌ای می‌شود برای شناخت زیبایی‌ها و سنت‌های فلسطینی و در عین حال، سختی‌ها و مجاهدت‌های زندگی طوبی و همسرش ابو حامد.

طوبی در چادری کوچک به دنیا آمده، آن هم درست در روز «یوم النکبه»؛ روزی که فلسطین پر از درد و آوارگی شد. اما او از همان آغاز، با امید و توکل به خداوند، زندگی را در دل جنگ و ناامنی پیش برده است. ایمان عمیق و استواری که او و خانواده‌اش را در برابر سختی‌ها پابرجا نگه داشته و باعث شده خانواده‌ای بزرگ و محکم در گذر زمان شکل بگیرد.

این کتاب که در همین چند ماهی که از انتشارش می‌گذرد توانسته برگزیده دومین دوره جایزه جهانی ادبیات فلسطین و برگزیده بیست و دومین دوره جایزه ملی کتاب رشد شود، در آستانه روز جهانی قدس به چاپ چهارم رسید.

گفتنی است پویش زخم زیتون با محوریت این کتاب هم‌اکنون در حال برگزاری است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «با این که خیلی دوستشان دارم؛ اما دلم نمی‌خواهد شبیه آن‌ها زندگی کنم. ابوحامد هیچ‌وقت در مورد جزئیات کارهایی که انجام می‌دهد با همسرش حرف نمی‌زند. طوبای بیچاره از تغییر رفتارهای شوهرش باید متوجه شود که مثلاً این هفته قرار است عملیات داشته باشند. تصورش هم برای من غیرممکن است؛ این‌که وقت تمیز کردن کمد اتاق دستم به تعدادی اسلحه و بسته‌های مهر و موم شده‌ی مرموز برسد. من مثل طوبی حوصله‌ی این جاسوس‌بازی‌ها را ندارم. شاید هم سهیل اصلاً مشکوک نشده و ایراد از ذهن من است که پر از خاطرات طوبی و ابوحامد شده و توهم زده‌ام. چرا خودم و سهیل بیچاره را با زن و شوهری که به‌قول ریحان در بزرگ‌ترین زندان سر باز جهان به دنیا آمدند و زندگی می‌کردند مقایسه می‌کنم؟»

علاقه‌مندان برای مشاهده و تهیه این کتاب می‌توانند با ورود به سامانه من و کتاب manvaketab.com و همچنین از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه نمایند.

چاپ چهارم این کتاب با ۲۰۸ صفحه، شمارگان هزار نسخه و با قیمت ۱۵۰ هزار تومان، از سوی نشر شهید کاظمی به فروشگاه‌های معتبر سراسر کشور عرضه شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

دریا نمی‌شه هرگز با گرد و خاک کِدر که؛ صلی علی سترکه چشما ترامپ بترکه!


به گزارش خبرنگار مهر، احمد رفیعی وردنجانی در واکنش به برگزاری باشکوه راهپیمایی روز جهانی قدس و حضور کم‌نظیر مردم در این راهپیمایی، شعر تازه‌ای سروده است.

رفیعی این شعر را با الهام از شعار «صلی علی سترکه» و با ادبیاتی عامیانه و طنز نوشته است.

در ادامه با هم این شعر را می‌خوانیم؛

*

دوباره روز قدس و حضور خوبِ مردم

نشون دادیم نمی‌ریم به زیر هر تَحَکُّم

یعنی که دشمنا شد دوباره گورشون گُم

باید که رو کول‌شون دوباره بگذارن دُم

گم بشه دشمنی که پلید و زشت و چِرکه

صلی علی سترکه چشما ترامپ بترکه!

*

به کوری دشمنا شدیم بازم یه دریا

یه دریا که خروشید به ظالمایِ دنیا

مونده دهن‌هاشون باز از این حماسه‌مون وا

نقشه بر آب شدن باز، یکی یکی نقشه‌ها

دریا نمی‌شه هرگز با گرد و خاک کِدر که

صلی علی سترکه چشما ترامپ بترکه!

*

خوب اومدیم تو میدون، نه اینکه نصفه‌نیمه

این‌جوری اومدن‌ها حماسه‌ای عظیمه

امت اسلامی رو دوباره کرده بیمه

می‌شکنه دستی رو که به سویِ این حریمه

واسه ما دشمنی نیس بد بدن و چغِر که

صلی علی سترکه چشما ترامپ بترکه!

*

این‌جوری اومدن‌هاس، حمایتِ از وطن

می‌شه برای کشور مثلِ سلاحی خفن

حضور هر یکی‌مون یه موشکِ نقطه‌زن

که می‌خوره اساسی به عمق جونِ دشمن

دلِ ستم می‌جوشه شبیهِ سیر و سرکه

صلی علی سترکه چشما ترامپ بترکه!

*

به دشمنا می‌زنیم همیشه مُشت سنگین

به دشمنی که دستش به جور و ظلمه خونین

با عزم ما می‌اُفته یه اتفاق شیرین

یه روز با یاری حق رها می‌شه فلسطین

شک به کلام خدا یه چیزی مثلِ شِرکه

صلی علی سترکه چشما ترامپ بترکه!

*
از این حضور دشمنا دوباره می‌کنن دِق

ای نم یه چشمه‌ای بود ز وعده‌هایِ صادق

پاکارِ انقلابن مردم خوب و عاشق

کی گفته بود که مردم با صهیونن موافق؟

آدم‌نمی‌زنه هی بیخودی هرجا زر که

صلی علی سترکه چشما ترامپ بترکه!

*

وطن‌فروشا کجان؟ که یاوه می‌سرودن

منتظرِ آخرِ کارِ نظام بودن

یه جوری فکر می‌کردن که تو مسیرِ سودن

نظام ما به حقه، اونان که بی وجودن

آدم به سازِ دشمن نباس بریزه قِر که

صلی علی سترکه چشما ترامپ بترکه!



منیع: خبرگزاری مهر

«در تلاطم طوفان»‌ برگزیده شعرهای عارف‌نژاد با موضوع فلسطین منتشر شد


به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «در رکاب صبح»‌ از فاطمه عارف‌نژاد به تازگی از نشر شهرستان ادب منتشر شده است. این کتاب شامل شعرهایی است که عارف‌نژاد با موضوع مقاومت نوشته و همه شعرهای آن از روز هفت اکتبر ۲۰۲۳ تا شهادت سیدحسن نصرالله سروده شده است. عارف‌نژاد همچنین به تازگی با کتاب «شبانماه»‌ برگزیده جشنواره شعر فجر شده است.

این شاعر در کانال مجازی خود خبر از کتاب جدیدی با موضوع فلسطین داده و نوشته است؛

روز قدس امسال هم دارد از راه می‌رسد و من به غیر از کلمه، چیزی برای پیشکش کردن به فلسطین مظلوم و مقاوم ندارم. کتاب «در تلاطم طوفان» مجموعه‌ای مختصر شامل ده شعر من است که همه آن‌ها از بین سروده‌های پس از طوفان الاقصی انتخاب شده‌اند.

عارف‌نژاد این شعرها را به زنان و کودکان غزه تقدیم کرده است که «آیه‌های صبر و یقین‌اند».

کتاب در تلاطم طوفان تنها به صورت الکترونیک منتشر شده و نسخه چاپی ندارد. طراحی این کتاب توسط زهرا الله‌وردی انجام شده است. الله‌وردی برای هر شعر از این شعرهای کتاب طراحی ویژه‌ای انجام داده و پیش از شروع هر شعر، تصویری از مقاومت مردم غزه را با بیتی از عارف‌نژاد تزیین کرده است.

در ادامه یکی از شعرهای کتاب در تلاطم طوفان را با هم می‌خوانیم؛

*

از باغ ‌ما در گیرودار جنگ ‌سالی

کوچیده‌اند آن خنده‌های پرتقالی

حالا به جای شور مهتاب و ستاره

یک کهکشان اشک است در چشم اهالی

خونی چکیده از گلوی سینه ‌سرخی

روییده گل‌های جدیدی روی قالی

بغض من و دنیای خارج هر دو ساکت

گهواره و آغوش مادر هر دو خالی

خوابیده بابا گوشه‌ی مسجد… چه زیبا!

بوی شهادت می‌دهد مویش… چه عالی!

ای صاحب خودکارهای نامسلمان!

ای شاعر تصنیف‌های لاابالی!

از رنج‌های ما نگفتی، با چه رویی؟

از دردهای خود بگویم، با چه حالی؟

اینجا که من هستم شبیه کربلا نیست؟

هل من معین…؟ پاسخ نده با بی ‌خیالی!



منیع: خبرگزاری مهر