اشک برای یاد شهید باکری و لبخند برای شوخی با فرزندآوری


به گزارش خبرگزاری مهر، نیمه ماه مبارک رمضان هر ساله علاوه بر ولادت امام حسن مجتبی که در این روز است، همراه با یک اتفاق برای اهالی ادبیات انقلاب اسلامی است. در شب نیمه رمضان اهالی شعر به دیدار رهبر انقلاب می‌روند و در این جلسه که از افطار تا قبل از نیمه‌شب صحبتی جز شعر و شاعری نیست. فاطمه میرزاجعفری در گزارشی مشاهداتش از این دیدار را بازگو کرده است که در ادامه می‌خوانید:

وقتی ماه مبارک رمضان آغاز می‌شود اهالی کتاب و ادبیات و شاعران، حال دیگری دارند. این جمله را از دوستی شنیدم، راست می‌گوید ولادت امام حسن باشد، روزهای پایانی اسفند و رویش شکوفه‌های بهاری باشد، مهمانی افطاری باشد و میزبان آقا باشد، مگر می‌شود حال خوش نداشت؟

شوق دیدار و چشمه جوشان احساسات شاعرانه

شنبه ساعت چهار خودم را به حوالی کشوردوست می‌رسانم. گفته بودند که دیدار لطیف و محشری است، با بقیه فرق دارد، تنها دیداری است که جمعیت زیاد نیست و یک دل سیر می‌بینی‌شان. تقریباً دو ساعت زودتر رسیدم، دیدار با شاعران است و منتظر ماندیم تا اتوبوس عاشقانه شعرا از حوزه هنری برسد.

آقا سال‌هاست که این دیدار را برگزار می‌کند تا مبادا شعر به انزوا برود و از ذوق و شوق شاعران لذت می‌برد، گاهی اوقات از شاعران می‌خواهند که برگردند و ابیات را دوباره بخوانند، از ردیف و قافیه‌ها تعریف می‌کنند، فرق نمی‌کند شعر ترکی باشد یا عراقی و هندی برای هر کدام ذوق و حرفی برای گفتن دارند.

اولین خانمی هستم که به حسینه امام خمینی (ره) وارد می‌شوم، در قسمت جلویی متصل به محراب چند ردیف جانماز نواری سبزرنگ پهن شده است. در ردیف مخصوص بانوان می‌نشینم به انتظار. کمی بعد تر بانوان شاعر هم به ما اضافه می‌شوند؛ چراغ‌های حسینه روشن می‌شود همه جا رنگ سبز زیبایی به چشم می‌خورد. دختر پشت سرم از یکی از شهرهای ایران آمده. شاعر است، احساسات شاعرانه‌اش مانند چشمه‌ای جوشان می‌خروشد و اشک می‌شود به پهنای صورت می‌گوید: «اوج آرزوی هر شاعری است که در این دیدار باشد.» یکی دیگر می‌گوید: «آرزوی چند ساله‌ام این دیدار بود.» از میان جمع چند نفری هم دنبال کاغذ و خودکارند تا نامه‌ای برای آقا بنویسند.

کم کم شاعران دیگری از راه می‌رسند از میان جمع چهره‌های کم سن و سالی می‌بینم که حکایت از حضور شاعران جوان در این بزم عارفانه دارد؛ از میان‌شان محمد مهدی سیار، امید مهدی نژاد، علی موسوی گرمارودی، عباس حسین نژاد، محمود حبیبی کسبی، رضا اسماعیلی، ناصر فیض، جواد محقق و غیره چهره‌های آشنایی‌اند که می‌شناسم.

حسینیه کم کم شلوغ می‌شود، قرار بود نماز اینجا خوانده شود و بعد هم افطار. کنار صندلی‌ای که برای آیت الله خامنه‌ای گذاشته بودند، میزی قرار داشت که روی آن کتاب‌های شاعران بود. ساعت از شش گذشته بود که در باز شد؛ صدای صلوات حاضران در حسینیه پیچید؛ آقا مثل همیشه در ابتدای ورود با مهمانانشان سلام و احوال پرسی کردند و سپس روی صندلی نشستند.

بُهت شیرین دیدار!

میلاد عرفان پور و محمد مهدی دادمان رئیس حوزه هنری آن جلو کنارشان قرار گرفتند و یک به یک اسم شاعران را از روی کتاب‌ها می‌خواندند تا جلو بروند و کتاب شأن را معرفی و بعد هم تقدیم کنند.

علی موسوی گرمارودی، عباس همتی، فهمیه مجیدی از جمله شعرایی بودند که نامشان خوانده شد و کتاب‌هایشان را به رهبری دادند و چند کلامی صحبت کردند، محمود حبیبی کسبی نیز کتاب «ضاحیه مقدسه» را تقدیم مقام معظم رهبری کرد. چند شاعر دیگر هم از خانم‌ها و آقایان نامشان خوانده شد؛ هرکدام خیلی متین و آرام پای صندلی آقا می‌نشستند و کتابشان را تقدیم می‌کردند و چندکلامی گپ و گفت داشتند. هرکدام که برمی‌گشتند بقیه دوره‌شان می‌کردند که چه گفتید و چه شنیدید؟

یکی می‌گفت یادم نیست فقط محو تماشا بودم، دیگری سلام پدر و مادرش را به آقا رسانده بود، یکی دیگر با سه انگشتر تبرک برای مادر و خواهرش برمی‌گشت.

بین صف خانم‌ها ولوله‌ای برپاست، آنها که کتابی را فرستاده بودند از شوق اینکه نامشان را هر لحظه صدا کنند مثل اسپند روی آتش بودند و خدا می‌داند هر کدام‌شان بعد از این دیدار و این شوق چند غزل و قصیده و رباعی در ذهن‌شان نقش بسته است.

تقریباً نزدیک اذان شده است و صدای الله اکبر مؤذن در حسینه می‌پیچد. سکوت فرا می‌گیرد و صدای اقامه رهبر معظم انقلاب بلند می‌شود؛ دوربین‌ها زمین گذاشته می‌شوند و همه خود را به رکعت‌های نماز جماعت اضافه می‌کنند، حتی آنها که در پشت گوششان سیم‌های بی رنگ پیچیده شده است. مگر می‌شود عاشق و عاقلی این نماز را در شب میلاد کریم اهل بیت از دست دهد.

نوبت افطار می‌رسد؛ سفره‌های بزرگی در انتهای حسینیه پهن شده است به اینجا که می‌رسیم متوجه می‌شوم که رهبر انقلاب قرار است با مهمانانشان افطار کنند.

نان و پنیر و سبزی، گردو و سه خرما و برنج و مرغ برای شام همگی در ظرف‌های کوچک بسته بندی شدند، به فاصله چند متری‌ام آقا نیز بر سر سفره افطار نشستند، در میان لقمه‌های افطار و صرف برنج چند کلمه‌ای هم با نزدیکان‌شان گپ می‌زنند.

آغاز ضیافتی شاعرانه

حوالی ساعت هشت بعد از افطار و اقامه نماز شاعران به طبقه بالای حسینه امام می‌روند و هر یک در صندلی مخصوص خود می‌نشینند. قاری قرآن می‌خواند و بعد از آن مرتضی امیری اسفندقه ضیافت شعر رمضان را آغاز می‌کند.

سید علی موسوی گرمارودی اولین نفر است که غزلی را انتخاب کرده و برای مقام معظم رهبری می‌خواند.

محمدعلی مجاهدی نیز به عنوان دومین نفر بعد از سلام و عرض ارادت یک رباعی درباره یکی از سخنان امیرالمومنین با این مضمون که «اگر کار خوبی انجام دادی فراموش کن» می‌خواند، همچنین بعد از آن یک غزل ولایی را برای مقام معظم رهبری می‌خواند.

گفتم به دیده: امشب اگر یار بگذرد
راهش به گریه سد کن و مگذار بگذرد

گفتا چه جای گریه؟ که او همچو ماه نو
رخسار خود نکرده پدیدار بگذرد

بگذشت از کنار من آن سان که بوی گل
دامن کشان ز ساحت گلزار بگذرد

در باغ گل نمی نهد از خویش جای پا
از بس که چون نسیم، سبکبار بگذرد

گفتم: دمیده پیش تو، خورشید را ببخش
گفتا: مگر خدا ز خطاکار بگذرد

غافل ز دوست یک مژه بر هم زدن مباش
آئینه شو که فرصت دیدار بگذرد

دردا که بی فروغ دل آرای روی دوست
هر روز ما به رنگ شب تار بگذرد

سرشار از تجلّی یارند لحظه‌ها
حیف است عمر ما که به تکرار بگذرد

ترک دل است از نظر عارفان محال
کی جَم ز جام آینه کردار بگذرد؟

در طور دل به نور تجلّی نوشته اند:
زین جلوه زار کوکبه‌ی یار بگذرد

اینجا کسی به فیض تماشا نمی‌رسد
تا خود چه‌ها به طالب دیدار بگذرد

گر در ولای آل علی صرف می‌شود
از خیر عمر بگذر و بگذار بگذرد

ای کاش این دو روزه‌ی باقی ز عمر نیز
در صحبت ائمه‌ی اطهار بگذرد

امشب بیا به پرسش «پروانه» ای عزیز
زان پیشتر که کار وی از کار بگذرد

آقا می‌گویند: «این آقای مجاهدی عزیز را از وقتی دبیرستان می‌رفتند در قم می‌شناسم.پدرشان جزو علمای بزرگ و برجسته قم بودند.»

بعد از آن نوبت به سید سلمان علوی رسید که توضیح داد در حال تهیه منظومه عهد ولایت از آغاز آفرینش تا ظهور است و از فصل اول آن شعری را خواند.

صدا تنید به دور قلم، قلم آنگاه

به حسن اول دفتر نوشت: بسم‌الله

سریر سرخ قلم، شروهای لم یزلی است

خدا خداست، ولی این صدا، صدای علی است

قلم رسید به هجده قصیده غزلی

نگاه فاطمه افتاد در نگاه علی

نگاه فاطمه زیباست، پس تبسم کرد

تبسمی که ملک راه خانه را گم کرد

تبسمی که در او آیه‌های دهر شکفت

تبسمی که کمی بعد، بعد خواهم گفت

آقا بعد از این شعر گفتند: «شعر خوش مزمون و شیرینی است. ان‌شاءالله کامل و با استناد به منابع علمی و عرفانی ادامه دهید»

بعد از آن نوبت به سید محمد بهشتی شاعر جوان اهل قم که حافظ قرآن نیز بود رسید. او نیز بعد از عرض ارادت و دست بوسی غزلی درباره امیرالمومنین (ع) خواند.

چگونه وصف کنم شاعران کیست علی

شبیه نیست به غیر از خودش، علی است علی

به زغم خواهش دنیا و چرب و شیرینش

به نان خشک جویی، زاهدانه زیست علی

عجب عدالت تلخی که ذوالفقار به دست

به حال دشمن خویش می‌گریست علی

علی دلاوری اش مثل او روشن بود

بپرس در دل شب بی قرار چیست علی

شهادت به شب قدر هم شهادت داد

که قدر وسعت فهم زمانه نیست علی

تمام عمر علی گفتم و بلند شدم

کنار بستر مرگم دمی بایست علی

شعرخوانی بانوان با یادی از پروین اعتصامی

شعر خوانی بانوان نیز با یادی از پروین اعتصامی آغاز شد و فائزه امجدیان به عنوان اولین نفر با یادی از روح دوست شهیدش در لبنان که در حملات هوایی بیروت به شهادت رسیده بود شعری تقدیم به کودکان مقاومت کرد.

دخترک یک نهال زیتون شد

ریشه زد در حیاط آن خانه

سایه انداخت بر تمامی شهر

قد کشید از میان ویرانه

برلبش آیه توکل داشت

چشم‌هایش اگرچه غمگین بود

خانه‌اش را گرفت در آغوش

نام آن دخترک فلسطین بود

یادی از شهید باکری و اشک‌های آقا

بعد از این شعر علیرضا قزوه شعری برگرفته از آخرین مکالمه بیسیم شهید حاج احمد کاظمی با شهید آقا مهدی باکری خواند که اشک‌های مقام معظم رهبری را در پی داشت.

احمد کجایی؟ کاش اینجا می‌شدی ای کاش

یک دم شریک محفل ما می‌شدی ای کاش

احمد در اینجا چیزهایی تازه می‌بینیم

با من دمی گرم تماشا می‌شدی ای کاش

احمد بیا بیسیم مهدی از نفس افتاد

مهدی شفیع محشر ما می‌شد ای کاش

اسفند روز بیست و پنجم سال ۶۳

۴۰ سال رفت ای کاش پیدا می‌شدی ای کاش

قدرشناسی از شخصیت‌هایی مانند شهید رئیسی لازم است

«فاطمه هاوشکی» از شهر بابک کرمان شاعر دیگری بود که غزلی را به رئیس جمهور شهید تقدیم کرد

نسیم بودی و از خود رها و با همه همراه

بهای جان رهایت نبود غیر پریدن

شهید خطه خدمت تو را به دوش گرفتیم

و ذکر خیر تو گفتیم بین آه کشیدن

آقا بعد از این شعر فرمودند: قدرشناسی برخواسته از احساس از شخصیت‌هایی مثل شهید رئیسی لازم و مغتنم است.

علی اصغر حیدری شاعری هندی بود که شعری برای امام خمینی (ره) سروده و تقدیم کرد.

دشمنانش بی‌نشان گشتند و او جاوید ماند

از تبار نور از جنس شهیدان بود امام

جرأت اظهار حق باید از او آموختن

بحر تقوا، ابر رحمت، کوه ایمان بود امام

آقا بعد از این شعر فرمودند: مهم این است که کسی که زبان مادری‌اش فارسی نیست به این شکل شعر بگوید، فارسی حرف زدن یک حرف و فارسی شعر گفتن یک حرف است.

محدثه آشتیانی شاعر دیگری است که شعری با مضمون امام حسن مجتبی (ع) خواند.

می‌نویسم یا حسن، حُسن ختامش با خودت

بر لبم ذکر تو را دارم دوامش با خودت

از کریمان کم طلب کردن که کفر نعمت است

حاجتم را هم که می‌دانی تمامش با خودت

آقا بعد از این شعر فرمودند: ان‌شاءالله صاحب این شعر حاجات دنیوی و اخروی شما را برآورده کنند.

هر بیت یک آفرین داشت

محمد رسولی شاعر جوان دیگری است که در ادامه این ضیافت به شعرخوانی پرداخت.

بسوز ای سعی باطل، پرچم ایران نمی‌سوزد

نمی‌دانی مگر در شعله‌ها ایمان نمی‌سوزد

گمان بردی که این بار این حکایت فرق خواهد کرد؟

خدا فرعون را یک بار دیگر غرق خواهد کرد

هر آنچه داشتی رو کرده‌ای، این آخرین برگ است

سرجان شرط می‌بندم، قمار آخرت مرگ است

ولی ما وعده حقیم و از باطل نمی‌ترسیم

شهادت آرزوی ماست، از قاتل نمی‌ترسیم

به کف پیراهنی خونین، کسی از راه می‌آید

خدا زنده است ای مردم، ولی الله می‌آید

به استقبال او فریاد شد: انا علی العهدی

کسی که هست عیسی از حواریون او مهدی

آقا بعد از این شعر فرمودند: هر بیت یک آفرین داشت، خیلی موضوع خوبی داشت. ان‌شاءالله در این راه ثابت قدم باشید.

لبخند ضیافت با شعری طنز

محمد قریشی شاعر جوانی از خطه جنوب شعری با موضوع فرزندآوری را قرائت کرد و تاکید داشت که مجرد است و این شعر در ذهنش پرورش یافته است.

همسرم بهترین نوع بشر

شعبه رسمی جمال قمر

ای که در کل عرصه‌ها هستی

از تمام زنان طایفه سر

تحت لیسانس ابروان تواند

مجتمع‌های چاقو و خنچر

هست یک نیمروی ساده تو

از فسنجان سایرین برتر

ای که شوفاژهای بی مانند

به تف دست هات رشک برند

چشم مو سیما و مو و ابرویت

قهوه و شیر و آبشار و کمند

از میان هزار مورد خاص

تو شدی در نگاه بنده پسند

قند خونم اگرچه بد بالاست

ای لبان تو قند باز بخند

بعد از این شعر بود که لبخندی بر چهره حاضران و مقام معظم رهبری نشست.

شعر کودک و نوجوان بهترین اصول کار شعری است

حسین اسرافیلی شاعر دیگری است که شعری درباره محور مقاومت و شعر دیگری درباره وطن به زبان ترکی خواند.

بعد از آن نوبت به محمدرضا سهرابی نژاد رسید که پیش از شروع آقا فرمودند: به یاد دارم که ۱۸ سال پیش شعری را خوانده بودید.

سهرابی نژاد پنج رباعی با فضای مختلف در این جلسه قرائت کرد.

نوبت به سید احمد میرزاده از چهره‌های کودک و نوجوان رسید. میرزاده چهارپاره نوجوانانه ای را انتخاب کرده بود تا بخواند، سلام شاعران نوجوان را به آقا رساند.

آقا فرمودند: شعر کودک و نوجوان بهترین اصول کار شعری است از دوستان تان تشکر کنید.

سجاد سامانی از شاعران جوان نیز غزلی با مضمون انتظار آماده قرائت کرده بود.

در این جلسه همچنین علی حیدری، سهیلا باقریان، سعید حدادیان، ماهرخ درستی، سعیده کرمانی، امیرحسین هدایتی، علی مشهوری، حسن اسحاقی، علی داوودی، علی مقدم، محمد حسن ملکیان، سید حسین شهرستانی، محمدرضا حسین زاده بازرگانی، علیرضا رجبعلی زاده، ذکریا اخلاقی، راضیه مظفری نیز از جمله دیگر شاعرانی بودند که در این جلسه به شعرخوانی پرداختند.

شعرخوانی‌ها تمام شد و حالا نوبت شنیدن بود:

«موج رو به گسترش شعر به خصوص در بین جوانان بسیار امیدوارکننده است و گزارش فعالیت‌های ادبی شاعران در سال ۱۴۰۳ حاکی از آن است که شاعران متعهد و انقلابی ما آزمون خوبی در این سال پس داده‌اند.

دوره ما می‌تواند دوره «سعدی و حافظ و نظامی آفرین» باشد چرا که بر خلاف دوره طاغوت که شاعران بزرگ از احترام و اعتنا برخوردار نبودند، در دوره کنونی، احترام و توجه اجتماعی به شاعران در سطح بالا است و حضور و توجه به آنان در رسانه‌ها و رادیو و تلویزیون زمینه مناسبی برای پرورش شاعران بزرگ فراهم کرده است.

گفتن شعر عاشقانه که حاکی از غلیان احساسات محبت‌آمیز شاعر است هیچ اشکالی ندارد اما شعر عاشقانه در سنت شعر فارسی همواره عفیف و نجیبانه بوده است بنابراین نگذارید که شعر عاشقانه شما از دایره عفت و نجابت خارج و به بی‌پردگی و بی‌حیایی آلوده شود.»

قاب آخر

جلسه به آخر رسید سر و صدا این بار فضای حسینیه را برداشته، یکی چفیه می‌خواهد، یکی انگشتر و دیگری قرآن. یکی هم می‌خواهد فقط جلو برود و سلامی برساند. حسینیه امام خمینی هرسال در نیمه رمضان شاهد برگزاری شبی متفاوت است که با سال‌های قبل قابل مقایسه نیست.



منیع: خبرگزاری مهر

حرکت عمومی؛ دغدغه شاعران در دیدار با رهبر معظم انقلاب


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب: رضا یزدانی شاعر، دو شعر قرائت شده در دیدار شاعران با رهبر انقلاب را مورد توجه قرار داده و یادداشتی درباره نقش شاعران در تبیین بیانیه گام دوم نوشته است.

او در یادداشتی به دیدار شاعران با مقام معظم رهبری پرداخته و آن را برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است.

در ادامه متن مشروح این یادداشت را می‌خوانید؛

ما به یک حرکت عمومی به سمت آن چشم انداز (تمدن نوین اسلامی) نیاز داریم. باید یک حرکت عمومی در کشور راه بیفتد». این جملات را رهبر معظم انقلاب در اول خردادماه ۱۳۹۸ در ادامه بیانیه مهم گام دوم انقلاب اسلامی بیان فرمودند که نشان‌دهنده تکلیفی است از سوی ایشان بر دوش تمام مردم جامعه؛ تا قطار انقلاب اسلامی به ایستگاه تمدن نوینی برسد که هدف اصلی آن است و این مهم جز با حضور همه‌جانبه مردم، به ویژه جوانان فعال متعهد، به ثمر نخواهد نشست.

حرکت عمومی مردم یعنی مسئولیت‌پذیری و احساس مسئولیت جمعی، دوری از دولت‌زدگی و منتظر دولت نماندن و حضور دائمی و مستمر به جای فعالیت مقطعی و تا این دغدغه در میان آحاد جامعه فراگیر نشود، مشکلات و آفت‌ها و آسیب هایی که امروز گریبانگیر جامعه شده، برطرف نخواهد شد.

یکی از ویژگی های مهم انقلاب اسلامی نسبت به دیگر انقلاب‌های معاصر، مردمی بودن آن است؛ به این معنا که هیچ حرکت عمده‌ای بدون ارادت و عزم راسخ مردم پشت سر گذاشته نشد، مگر آنکه جوانان دین دار و با ایمان، محوریت آن حرکت را برعهده گرفتند و انقلاب را از گردنه‌های سخت عبور دادند. از سوی دیگر می‌توان دعوت به این حرکت عمومی را رسالت صاحبان سخن و اصحاب رسانه دانست که با بیان اثرگذار و رسانا مردم را که مخاطبان اصلی این پیام مهم هستند، از اهمیت حرکت عمومی و حضور همه‌جانبه و فعال در پیشبرد اهداف عالی انقلاب اسلامی مطلع نمایند.

شاعران یکی از صاحبان سخن هستند که می‌توانند با استفاده از هنرشان مردم را به این حرکت مهم دعوت کنند که متأسفانه تاکنون از ظرفیت آن‌ها غفلت شده بود. اما در دیدار اخیر شاعران با مقام معظم رهبری که به سنت هر سال در شب میلاد امام حسن مجتبی (ع) برگزار می‌شود، شاهد شعرخوانی دو تن از شاعران با موضوع «حرکت عمومی» بودیم که مورد استقبال و تایید مقام معظم رهبری نیز قرار گرفت.

محمد رسولی که پیش از این او را با اشعاری با موضوع شهادت حاج قاسم سلیمانی و شهید رئیسی می‌شناختیم، در دیدار امسال مثنوی بلندی خواند که رهبر معظم انقلاب در تایید آن فرمودند «هر بیتش یک آفرین داشت». رسولی در این شعر ابتدا به حضور خداوند در لحظه‌های مهم تاریخی، از یاری کردن حضرت نوح (ع) و ابراهیم (ع) تا لحظه شهادت سیدالشهدا (ع) اشاره و یادآوری کرد «فراتر از همه تحلیل‌ها، آری خدایی هست/ تماشاچی مباش ای دل! تو را هم کربلایی هست.»

این شاعر در ادامه شعر خود حضور خداوند در تشییع سیدحسن نصرالله و لحظه‌های آخر یحیی سنوار و سقوط هواپیمای شهید رئیسی را یادآور می‌شود و با این بیت که «خدا با ماست، او اینجاست، هم مقصود، هم راه است/ همیشه نصرتش در باور ان تنصروالله است» از یاری همیشگی خداوند سخن می‌گوید. در نهایت محمد رسولی با ابیات «مبادا دست روی دست بگذاریم و بنشینیم/ اگر حرکت کنیم آن قله را نزدیک می‌بینیم» اشاره‌ای هنرمندانه به لزوم حرکت عمومی و حضور همه‌گانی مردم در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای رسیدن به قله‌های آرمانی انقلاب دارد.

شاعر دیگری که با شاعرانگی و ظرافت هنرمندانه به موضوع حرکت عمومی پرداخت، خانم بهجت فروغی مقدم بود که شعری با مطلع «همراه با تمام فراز و فرودها/ در حرکت اند یکسره امواج رودها» قرائت کردند.

شاعر در ادامه با بیت «در حرکت‌اند کوه و کویر و فراری‌اند/ از رخوت عدم همه‌ی با وجودها»، با بیان دیگری مخاطب خود را به حرکت و مقابله با رخوت دعوت می‌کند تا برای رسیدن به اهداف خود دست از تلاش برندارند.

فروغی مقدم غزل خود را با دعوت به مقاومت و کم نیاوردن در مقابل سنگریزه‌های زندگی به پایان می‌رساند و این پیام را به مخاطب القا می‌کند که هر شکستی مقدمه پیروزی دیگری است؛ «هر سنگریزه‌ای که سر راه زندگی است / پاگرد پله‌ای است برای صعودها»

موضوعی با اهمیت «حرکت عمومی» می‌تواند سوژه خوبی برای شاعران و دعوت آن‌ها از مردم برای حضور فعال در سرنوشت خود باشد و دو شعری که امسال در دیدار با رهبر معظم انقلاب قرائت شد، سرآغاز خوبی برای ورود هنرمندانه شاعران جبهه انقلاب به تبیین این مفهوم مهم بود. چرا که امروز همه ما و به ویژه جوانان نیازمند تفکر و تاملی عمیق در رابطه با گام دوم انقلاب هستیم تا قادر باشیم عرصه‌های مورد نیاز برای نقش‌آفرینی موثر مردم در هر مقطع زمانی را درست تشخیص دهیم و بتوانیم محوریت حرکت‌های عظیم مردمی برای رسیدن به اهداف انقلاب را نیز برعهده بگیریم.



منیع: خبرگزاری مهر

رهبر انقلاب نقد اجتماعی و سیاسی در شعر طنز را به رسمیت می‌شناسند


به گزارش خبرنگار مهر، دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب که هرسال در نیمه ماه مبارک رمضان و شب میلاد امام حسن مجتبی (ع) برگزار می‌شود، امسال با حضور شاعرانی از سراسر کشور در حسینیه امام خمینی (ره) برپا شد.

ناصر فیض شاعر و طنزپرداز در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این دیدار و اهمیت آن گفت: این جلسه برای شاعران جلسه‌ای است که با شوق در آن شرکت می‌کنند، چون می‌دانند در یک جلسه شعر جدی و حرفه‌ای شرکت می‌کنند و شعرهای خوبی می‌شنوند و نکات مهمی درباره شعر در آن مطرح می‌شود.

وی درباره انس رهبری با شعر و تفاوت منش ایشان با دیگر مسئولان گفت: یک بار جلوی یکی از مسئولان شعر می‌خواندم و او مدام شعرم را تأیید می‌کرد، اما من از این تأیید کردن اصلاً خوشم نیامد و لذت نمی‌بردم، چون می‌دانستم که این آدم شعر نمی‌فهمد و نمی‌داند. از حرف زدنش مشخص بود که از شعر هیچ سررشته‌ای ندارد و فقط تأیید می‌کند تا نشان بدهد که از شعر لذت می‌برد. منتها دیدار با رهبری و شعرخوانی در حضور ایشان به چند دلیل لذت‌بخش است. وقتی در حضور ایشان شعر می‌خوانی راضی هستی، چون میزبان شما کسی است که خودش از انجمن‌بروهای قدیم در مشهد و تهران بوده است و با شاعران شاخص این روزگار مأنوس بوده است.

وقتی رهبر انقلاب کتاب شاعر جوان را پیش از اهدا خوانده بودند

فیض با اشاره به شاعری رهبر انقلاب گفت: این لذت بردن وقتی بیشتر می‌شود که بدانی خود ایشان شاعر است و خوب هم شعر می‌گویند. بنابراین وقتی که اظهارنظر می‌کنند، شاعران آن را جدی می‌گیرند. کسانی که در شعر مدعی هستند خودشان بارها اذعان کرده‌اند وقتی ایشان به جمله و نکته‌ای اشاره می‌کند، بسیار دقیق و ظریف و درست است. بارها شده است شاعران گفته‌اند من وقتی داشتم این شعر را می‌نوشتم به این نکته فکر کردم و مردد بودم که کدام کلمه را استفاده کنم؟ وقتی رهبر انقلاب به آن کلمه توجه می‌کنند، دیدم که آن کلمه واقعاً انتخاب بهتری بود و انتخاب من اشتباه بود.

این شاعر درباره نکته‌سنجی و هم‌نشینی رهبر انقلاب با شعر، به خاطره‌ای اشاره کرد و گفت: یک‌بار یکی از شاعران جوان که در دیدار شاعران کتابش را برای تقدیم به رهبری آورده بود، می‌گفت وقتی کتابم را به ایشان اهدا کردم، متوجه شدم که رهبر انقلاب کتاب من را که به تازگی چاپ شده بود، زودتر از اینکه به ایشان تقدیم کنم خوانده بودند. او می‌گفت رهبری کتاب را نگاه کردند، کتاب را باز کردند، یک صفحه مشخص را آوردند، و قریب به مضمون، گفتند «اگر در این بیت به جای این کلمه آن کلمه را استفاده می‌کردید بهتر نبود؟ چون این کلمه در مصرع دوم با آن کلمه ارتباط پیدا می‌کرد؛ هم معنا را کامل می‌کرد و هم به فلان موضوع ایهامی می‌داد». آن شاعر جوان تعجب کرده بود که چطور رهبر انقلاب کتابش را به این زودی مطالعه کرده‌اند؟ کتابی که حتی صاحب اثر فکر می‌کند کسی هنوز آن را نخوانده است، توسط ایشان دیده شده و آن نکته را در ذهن نگه داشته‌اند تا وقتی شاعر را دیدند به او منتقل کنند.

وی افزود: این نشان می‌دهد این جلسه یک جلسه نمایشی نیست و ایشان واقعاً به شعر اعتقاد دارد و آن را دنبال می‌کند. خود ایشان گفته‌اند هیچ جلسه‌ای به اندازه جلسه شاعران برای ایشان لذت‌بخش نیست. کمتر پیش می‌آید که ایشان چهار، پنج و گاهی شش ساعت بنشینند و به شعرها گوش کنند و وقتی شعرخوانی‌ها تمام شد بگویند دو نفر دیگر هم شعر بخوانند. این نشان می‌دهد که رهبر انقلاب به عنوان کسی که جایگاه مردمی، سیاسی، عاطفی، اعتقادی و… دارد، به معنای واقعی با شعر و شاعران مأنوس هستند و به شعر اعتقاد جدی دارند. برخی از این شاعران، مرجع تقلیدشان رهبر انقلاب هستند؛ با این حال در یک فضای صمیمی مقابل مرجع تقلیدشان می‌نشینند و شعر می‌خوانند و شعر می‌شنوند. ایشان می‌گویند من به شعر به عنوان هنر اول کشورمان اهمیت می‌دهم و آن را ثروت ملی کشور می‌دانم. یکی از محاسن این جلسه این است که ایشان هر سال اهمیت شعر را و اهمیت این ثروت ملی را به همه گوشزد می‌کنند.

دیدار شاعران با رهبری مهم‌ترین جلسه شعر کشور است

صاحب کتاب «فیض‌بوک» ادامه داد: ممکن است در این جلسه دو نفر هم شعر بخوانند که شعرشان خوشایند من یا شما نباشد و بعضی‌ها به آن نقد داشته باشد که طبیعی است. در هر جمعی و اتفاقی ممکن است کوتاهی‌هایی صورت بگیرد یا نقدهایی وجود داشته باشد ولی این نقدها اهمیت و بزرگی این جلسه را کم نمی‌کند. مهم این است که بیشتر شعرخوانی‌های این جلسه خوب باشد که معمولاً هم این‌طور بوده است. حالا ممکن است بعضی وقت‌ها ایرادی به نحوه برگزاری آن وجود داشته باشد که مقداری از آن هم سلیقه‌ای است؛ چرا که اساساً بخشی از پسند شعر سلیقه‌ای است. این نقدها که بخشی از آن به خاطر شوق و ذوق شاعران برای حضور در آن است، از اهمیت این جلسه کم نمی‌کند و با قاطعیت می‌توان گفت دیدار شاعران با رهبری، مهم‌ترین جلسه شعر کشور است.

فیض توجه به اهمیت و جایگاه شعر در کشور را یکی از نکات مهم این دیدار معرفی کرد و گفت: رهبر انقلاب با برگزاری هرساله این دیدار می‌گویند در کنار اعتقادات اصیل ما، در کنار اعتقادات دینی ما، در کنار اعتقادات سیاسی ما، در کنار همه مسائل و در کنار همه موضوعات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و… ما چیزی به نام زبان فارسی داریم که نمود آن در شعر فارسی جلوه‌گر است؛ در نتیجه باید به شعر بپردازیم و آن را بیش از پیش تقویت کنیم. اگر این دیدار فقط به این قصد برگزار شود که اهمیت شعر را به جامعه فرهنگی و هنری و سیاسی کشور یادآوری کند، به نظر من جلسه موفق و خوبی است. هر نقد و ایرادی که به نحوه برگزاری یا چینش شاعران وجود داشته باشد، می‌توان از آن به خاطر نفعی که به حال شعر دارد چشم‌پوشی کرد. بسیاری از شاعران بعد از این دیدار شناخته شده‌اند و جایگاه بهتری پیدا کرده‌اند و جلسات شعر را گسترش داده‌اند و خودشان را تقویت کرده‌اند. چه نتیجه‌ای بهتر از این؟ تعداد زیادی از شاعران با حضور در همین جلسه خودشان را جدی‌تر می‌گیرند و در شهر و محل زندگی خودشان انجمن‌های ادبی را پرشورتر برگزار می‌کنند. ضمن اینکه بسیاری از شاعران خوب کشور برای اولین‌بار به بهانه همین دیدار همدیگر را می‌بینند و ارتباطات ادبی شکل می‌گیرد. به نظرم این جلسه برکات بی‌شماری دارد که کمتر جلسه شعری در کشور این میزان مؤثر است.

نقش رهبری در جدی گرفتن و پیشرفت شعر طنز

این طنزپرداز با اشاره به شعر طنز و تأثیر این دیدار بر گسترش طنز در کشور اشاره کرد و گفت: اگر اشتباه نکنم برای اولین‌بار مرحوم زرویی نصرآباد بود که در این دیدار شعر طنز خواند. یادم نمی‌رود رهبر انقلاب خطاب به مرحوم زرویی اشاره کردند شما اثری به نام «تذکره المقامات» دارید که در آن کار بسیار ارزشمندی کرده‌اید. یعنی ایشان کتاب طنز مرحوم زرویی را خوانده بودند و با طنز کشور و طنز مطبوعاتی کشور آشنا بودند. تا آن زمان همه فکر می‌کردند طنز زینت المجالس است؛ حالا که همه شعر می‌خوانند، یک شاعر طنزپرداز هم یک شعری بخواند تا حال مردم خوش بشود! ولی در این دیدار شعرهای طنزی خوانده می‌شود که اتفاقاً نقدهای اجتماعی دارد و گوشه و کنایه‌ای به چیزی می‌زند. جالب است که ایشان به این‌گونه شعرها بیشتر توجه می‌کنند. از طرز برخورد رهبر انقلاب با شعرهای طنز مشخص است که ایشان به ظرفیت‌های طنز توجه دارند و آن را برای طنز ضروری می‌دانند.

وی افزود: ایشان می‌دانند که ظرفیت طنز این نیست که مثل حکومت‌های پیشین جلوی پادشاهان شعر طنز بخوانند و پادشاه هم کیسه‌ای زر به آنها تقدیم کند. نه، طنزی در این دیدار خوانده می‌شود که ایشان به جنبه‌های اجتماعی و انتقادی‌اش بیشتر توجه می‌کنند. ایشان به شعرهایی که فقط صرف خنداندن مخاطب باشد، خیلی واکنش نشان نمی‌دهند و خیلی ملایم و معمولی از کنار آن رد می‌شوند و به بیت‌هایی اشاره می‌کنند که در آن نکته‌ای و حرفی جدی مطرح می‌شود. خود من وقتی این بیت را خواندم که می‌گفت «شد قافیه تکرار ولی مسأله‌ای نیست / چون شاعر این بیت طرفدار نظام است»، ایشان می‌دانست که من دارم نقدی را مطرح می‌کنم. دارم حرفی را می‌زنم که خودشان بارها به دیگران تذکر داده‌اند و گفته‌اند کسانی که به نظام وابسته هستند باید الگو باشند و درست کار کنند. آنجا هم قشنگ متوجه بودند که من به این موضوع انتقاد دارم و می‌گویم نباید هرکس هر اشتباهی کرد، به خاطر اینکه طرفدار نظام است، از کنارش رد شویم و سکوت کنیم.

سالی که دیدار شاعران با رهبری دو بار برگزار می‌شود!

شاعر «املت دسته‌دار» ادامه داد: من کمتر شعری در ذهن دارم که صرف خنداندن مخاطب باشد و ایشان به آن توجه کنند؛ حتی شعرهای خودم. از این‌گونه شعرها خیلی راحت می‌گذرند و به آن توجهی نمی‌کنند. پس وجود نقد اجتماعی و سیاسی در شعر طنز را به رسمیت می‌شناسند و آن را لازمه طنز می‌دانند. همین رفتار به دیگر مسئولان هم نشان داد که باید شعر طنز را جدی بگیرند و آن را تا حد شوخی و هزل پایین نیاورند. به خاطر همین بود که بعد از این جلسات شعر طنز در استان‌ها و شهرهای مختلف رونق گرفت و جلسات و جشنواره‌ها و حلقه‌های ادبی طنز بیشتر شد. به هر حال برخورد ایشان با طنز یک مجوز سیاسی و فرهنگی و دینی بود تا طنز را جدی بگیرند و از آن غافل نباشند. این جلسه خیلی به گسترش طنز کمک کرد و شاید اگر نبود، شعر طنز اینقدر پیشرفت نمی‌کرد.

ناصر فیض با بیان اینکه رهبری از شاعران انتظار دارند شعری را خودشان که دوست دارند در این دیدار قرائت کنند، گفت: سال گذشته وقتی که همه شاعران ایستاده بودند تا رهبری بیایند و با ایشان سلام و علیکی داشته باشند، اتفاق جالبی افتاد که گفتن آن بد نیست. وقتی ایشان به من رسیدند گفتند شما هم شعر خواهید خواند؟ من گفتم امسال قرار است شعری برای غزه بخوانم. ایشان، قریب به مضمون، گفتند «نه، طنز هم بخوانید؛ هرچه بخوانید خوب است». من به خاطر همین حرف بعد از شعری که درباره غزه داشتم، دو سه بیت طنز هم خواندم. آقای حامد عسگری شعری خواند و گفت «روزی که لب آورد ببوسم رمضان شد». من این بیت را بهانه کردم و گفتم یاد این شعر خودم افتادم که «بعد یک عمر که می‌خواست به من سر بزند / از بد حادثه آن شب پدرم منزل بود!». بعد گفتم یک مضمون هم شبیه این دارم که «یارم آمد، پس از دو ثانیه رفت / این نشد طرز رفت و آمد که!». سعی کردم طوری نشان بدهم که هم نظر ایشان تأمین شود که انتظار داشتند من طنز بخوانم، هم شعر غزه را خواندم. ولی توجه ایشان و تأکید ایشان به این که شعر طنز هم خوب است و باید خوانده شود، اتفاق جالبی بود که باز هم نشان می‌دهد ایشان نگاه خاصی به شعر طنز دارند.

وی در پایان با اشاره به اینکه دیدار شاعران با رهبری در ابتدای سال ۱۴۰۳ هم برگزار شده بود، گفت: امسال تنها سالی است که دیدار شاعران دو بار برگزار می‌شود. چون این دیدار بر اساس تقویم هجری قمری برگزار می‌شود، امسال تنها سالی است که ما دو تا دیدار با رهبر انقلاب داشتیم. هم اول سال خدمت رهبری رسیدیم و هم آخر سال.



منیع: خبرگزاری مهر

جرج جرداق مسیحی هم حواری علی‌ است


به گزارش خبرنگار مهر، مقام معظم رهبری در اولین روز سخنرانی نوروزی سال ۱۴۰۴، توصیه ویژه‌ای به فعالان عرصه فرهنگی داشتنند و فرمودند: «من توصیه می‌کنم امسال فعّالان عرصه‌ی فرهنگی به مطالعه نهج‌البلاغه و آموزش نهج‌البلاغه توجّه ویژه‌ای داشته باشند».

عباس شاه‌زیدی شاعر آیینی در واکنش به صحبت‌های مقام معظم رهبری درباره انس با نهج البلاغه، شعر تازه‌ای با عنوان «عروة الوثقی» سروده است.

در ادامه این غزل را با هم می‌خوانیم؛

*

دارد از جایی بشارت‌های پنهان می‌دهد

بیشتر نهج البلاغه بوی قرآن می‌دهد

عروة الوثقی‌ست «بسم الله الرحمن الرحیم»

هرچه کم داری بخواه از او، به قرآن می‌دهد

این اگر «جناتُ تجری تحتها الانهار» نیست

پس چرا یک جرعه از آن مرده را جان می‌دهد؟

چشم می‌بندم میان بارش رحمانی‌اش

سطر سطر آیه‌هایش بوی باران می‌دهد

بعد قرآنش خدا با «هذهِ عَذبٌ فرات»

جامی از این می‌چشاند جامی از آن می‌دهد

این همان ذکر است یعنی «نحنُ نزّلنا علی»

تا کتاب الله ناطق را به انسان می‌دهد

گوش کن فریاد «اُوصیکِم بِتَقوَی الله» را

دردها را با همین یک نسخه درمان می‌دهد

آخرت جای خودش مردم، ولی هر حکمتش

کار دنیای شما را نیز سامان می‌دهد

مالک اشتر علی را خوب می‌فهمد نه ما

او که با سر پای فرمان علی جان می‌دهد

مکتب عشق است و شاگردی یک درس علی

منصب «سَلمانُ مِنّا» را به سلمان می‌دهد

جرج جرداق مسیحی هم حواری علی است

این مسیحی با علی بوی مسلمان می‌دهد…



منیع: خبرگزاری مهر