بریز و بپاش‌های نمایشگاه کتاب/فایده‌ هزینه ۲۲۶میلیاردی چیست؟


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ 12 روز دیگر سی و ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در مصلی امام خمینی آغاز به کار می‌کند،‌ این روزها حرف و حدیث‌ها درباره بودجه برگزاری نمایشگاه داغ است،‌ اخباری از هزینه‌کردهای دوره‌های گذشته در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود که تعجب برانگیز است،‌ خبرهایی درباره هزینه‌کرد 16 میلیارد تومانی برای ناهار در سی و پنجمین دوره و یا دریافت بودجه 6 میلیاردی برای تولید برنامه تلویزیونی برای شبکه‌ای خصوصی که جدای از آن بودجه مشخصی نیز از وزارت فرهنگ داشته است.

محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم،‌ در ماه‌های پس از برگزاری نمایشگاه کتاب تهران،‌  درخصوص هزینه‌های مربوط به سی‌وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران گفته است:  بخش عمده هزینه‌های سی‌وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران از طریق حامی مالی و تبلیغات تامین شد. برگزاری نمایشگاه کتاب نزدیک به 120  میلیارد تومان هزینه داشت و این اعتبار صرف حوزه حمایتی و عدالت فرهنگی شد. نمایشگاه کتاب در این دوره از نظر مالی توانست بیشتر هزینه‌های خود را تامین کند. اما این سخنان اسماعیلی با انتشار فهرست هزینه‌ها بعد دیگری پیدا می‌کند.چرا که احتمالا رقم مدنظر آقای اسماعیلی از هزینه برگزاری نمایشگاه از آورده‌های مالی نمایشگاه کسر شده است.

برگزاری سی و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران،‌ 226 میلیارد تومان هزینه داشته است،‌ از این رقم،‌ بیشترین هزینه‌کرد مربوط به یارانه ارسال مرسوله‌های پستی ناشران بوده است،‌ که حدود 26 میلیارد و 500 میلیون تومان را شامل می‌شود.

هزینه اجاره و تامین برق مصلی 13 میلیارد تومان بوده است که از این میان 4 میلیارد سهم مصلی از اجاره و حدود 9 میلیارد هزینه توزیع و تامین برق مصلی برای ایام برگزرای نمایشگاه کتاب بوده است،‌ پیگیری‌های خبرنگار تسنیم نشان می‌دهد که این هزنیه امسال به 21 میلیارد تومان رسیده است.

 هزینه 16 میلیاردی ناهار در ایام برگزاری نمایشگاه یکی دیگر از موارد درشت موجود در فهرست هزینه‌کردهای وزارت ارشاد دولت سیزدهم برای نمایشگاه کتاب تهران است، که البته انتقادهایی را در روزهای گذشته متوجه مدیران وقت کرده است،‌ انتقاداتی که یاسر احمدوند رئیس نمایشگاه سی و پنجم در فضای مجازی در پاسخ به آن گفته است: نمایشگاه 11 روز است اما برگزاری نمایشگاه فقط در 11 روز خلاصه نمی‌شود، از مدتها قبل گروه‌های مختلف اجرایی برای آماده‌سازی نمایشگاه در مصلی مستقر می‌شوند، اجرای سازه‌های سالن‌ها تبلیغات انبارهای پشتیبانی و فرایند آماده‌سازی مفصل نمایشگاه که احتیاج به استقرار افراد مختلف دارد.عده قابل توجهی از همکاران خدمات و حفاظت و پشتیبانی نمایشگاه شبانه‌روزی حضور دارند، طبعا سه وعده غذا دریافت می‌کنند. برخی نهادهای همکار در برگزاری نمایشگاه مانند نیروی انتظامی، شهرداری، راهنمایی رانندگی، آتش نشانی، اورژانس ، بانک، پست، مصلی، و … که تعداد همکارانشان چند هزار نفر در روز است برای همکاری با نمایشگاه در قبال خدماتی که ارائه می‌کنند، حداقل یک وعده غذا دریافت می‌کنند. فرایند تهیه غذا و هر نوع قراردادی در نمایشگاه طبق آیین‌نامه مالی و بر اساس فراخوانهای منتشر شده در رسانه‌ها‌ و مناقصه و مناسب‌ترین پیشنهاد صورت می‌گیرد و اسناد آگهی‌ها و پیشنهادها و صورتجلسات کمیسیون مالی موجود و قابل مراجعه و استناد است.

اما در بخش یارانه‌ها در سی و پنجمین دوره مجموعا 62 میلیارد یارانه پرداخت شده است که از این میان 24 میلیارد و 578 میلیون یارانه نهادهل و سازمان‌ها بوده است،‌ هم‌چنین یارانه مصرفی اهل قلم 4 میلیارد و 500 میلیون،‌ یارانه مصرفی اهالی رسانه 600 میلیون،‌ یارانه مصرفی دانشجویان نخبه کمیته امداد حدود یک میلیارد، یارانه طلاب و دانشجویان 28 میلیارد‌، یارانه مصرفی هیئت علمی 6 میلیارد و 500 و یارانه مصرفی کتب خارجی یکمیلیارد و 800 میلیون بوده است.

اما همانطور که در مقدمه گزارش نیز اشاره شد،‌ مهدی اسماعیلی چند ماه پس از برگزای نمایشگاه اعلام کرده بود که بخش عمده‌ای از هزینه‌های برگزاری نمایشگاه از طریق آورده‌های حامیان مالی و تبلیغات تامین شده است،‌ این در حالی است که بررسی‌ها نشان می‌دهد از 226 میلیارد هزینه‌کرد نمایشگاه سی و پنجم تنها 50 میلیارد آورده مالی به ثبت رسیده است که از این میان 29 میلیارد از طریق تبلیغات محیطی‌، 15 میلیارد از اجاره غرفه به ناشران،‌ 5 میلیارد و 400 میلیون از 3درصد کارمزد حضور در بخش مجازی به دست آمده است،‌ علاوه بر این 40 میلیارد نیز بانک حامی نمایشگاه سی و پنجم آورده داشته است،‌ که 20 میلیارد آن صرف یارانه حمایتی شده است. به عبارت دیگر مجموع آورده‌های نمایشگاه سی و پنجم حدود 90 میلیارد بوده است. بنابراین هزینه‌های برگزاری و آرورده‌ها سر به سر نشده است.

اما حالا کمتر از دو هفته مانده به برگزاری نمایشگاه کتاب تهران،‌ باید گفت که این نمایشگاه که از آن با عنوان بزرگترین رویداد فرهنگی ایران یاد می‌شود، به میان سالی خود نزدیک می‌شود،‌ آیا وقت آن نیست که در هزینه‌کردهای نمایشگاه با احتیاط بیشتری پیش رویم؟ آیا وقت آن نیست که از بریز و بپاش‌های نمایشگاه ممانعت کنیم؟ برخی هزینه‌کردهای موجود در فهرست هزینه‌های نمایشگاه کتاب تهران این پرسش را پیش می‌آورد که چرا هر سال برای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران در مصلی باید از نو چرخ را اختراع کنیم؟ بسیاری از هزینه‌کردهای موجود در فهرست،‌ به نوعی سهم‌خواهی دستگاه‌ها و نهادهایی است که نقش چندانی نیز در حوزه فرهنگ ایفا نمی‌کنند و حضورشان در نمایشگاه دردی را از فرهنگ دوا نکرده است،‌  امید آنکه در این دوره نمایشگاه هزینه‌کردها با مدیریت و نظارت بیشتری دنبال شوند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

انتشار کتاب زندگی نامه و خدمات علمی و فرهنگی نجفقلی حبیبی


به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب زندگی نامه و خدمات علمی و فرهنگی نجفقلی حبیبی برجسته حکمت اسلامی، توسط معاونت علمی پژوهشی و انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی روانه بازار نشر شد.

در بخشی از مقدمه این اثر نوشته محمود شالویی رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی آمده است؛

بر خود می‌بالیم که برگ دیگری از دفتر پرافتخار «انجمن آثار و مفاخر فرهنگی»، مزین به نام و نشان شخصیتی درخشان از سلسله حکمای اسلامی است که به تأسی از سلف خود کوشیده تا با نگاه اشراق گونه و مشی عالمانه «گوهر حکمت» را در درازنای زمان ساری و جاری نگاه دارد. این همت بلند و عزم راسخ و کوشش ممتد استاد حبیبی را می‌ستاییم و تکریم و پاسداشت ایشان را به نشانه پاسداشت همه اندیشه‌های حکمی علمی، بر خود فرض می‌داریم و از خدای سبحان صحت و سلامت و توفیق مقرون با طول عمر برای این فرهیخته فرزانه مسألت داریم.

کتاب حاضر بازتابی از جلوه‌های شخصیتی و علمی استاد است که به محضر طالبان و شیفتگان معرفت و حکمت تقدیم می‌گردد. کوشش جمعی از نویسندگان محترم و تلاش همکاران عزیزم در معاونت علمی و پژوهشی انجمن را در انجام این مهم پاس می‌دارم.»

فهرست مقالات و گفتارهای منتشر شده در این اثر عبارتند از: پیشگفتار انجمن؛ محمود شالویی. گفت‌وگو با نجفقلی؛ نادره جلالی. الگوسازی فرهنگی و عملکرد انجمن آثار و مفاخر فرهنگی؛ صدرا صدوقی. کارنامه پژوهشی نجفقلی حبیبی؛ آریا یونسی. حبیبی، مصححی توانا و دغدغه‌مند؛ غلامرضا اعوانی. معلم و مروج ارزش‌های اخلاقی؛ جواد اطاعت. نجفقلی حبیبی، نمودی از جمع علم و عمل در روزگار ما؛ محسن جوادی. عارف سالک و سیاست‌ورز عدالت‌خواه؛ غلامرضا ظریفیان. نجفقلی حبیبی، نماد مدیریت متکی به جوانان؛ علی‌محمد حاضری. عالمی موفق در ساحت تصحیح متون حکماً و عرفای ایران؛ منوچهر صدوقی سها. استادی اندیشمند و محققی گرانمایه؛ حسین کلباسی اشتری. نجفقلی حبیبی، سرآمد متن‌پژوهان آثار سهروردی در ایران؛ سیدحسن عرب. نجفقلی؛ عباس شیری. روشنفکر متشرع؛ سیدمحمد طباطبایی. نجفقلی حبیبی، نماد اخلاق در جامعه ایران؛ سیدرضا صالحی امیری. کارنامه پرمایه و کاری دکتر حبیبی؛ منصور غلامی. نقش‌آفرینی حبیبی در عرصه دانشگاه و تحقیق؛ محسن رهامی. حبیبی، نماد سلوک اخلاقی؛ آیت‌الله غیاث‌الدین طه محمدی. خدمات اجرایی نجفقلی حبیبی و تأثیر نهادسازی در آموزش عالی کشور؛ حسین سلیمی. کتاب (قانون) و حبیبی؛ محمدرضا غفوریان حسامی. نگاهی به تصحیح کتاب شرح الاسماء؛ سیدکاظم اکرمی. تصحیح «القانون»؛ میراثی ماندگار؛ توکل دارانی.



منیع: خبرگزاری مهر

پتر بیکسل، استاد داستان کوتاه آلمانی زبان درگذشت


به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از سولو سایتونگ، پتر بیکسل نویسنده محبوب سوئیسی در ۸۹ سالگی از دنیا رفت. وی که بیشتر برای خلق داستان‌های کوتاه شناخته می‌شد، در نوشتن داستان‌هایش از سبک نوشتاری ساده استفاده می‌کرد و در عین حال به خوبی از توانایی‌های زبانی بهره می‌گرفت. او که نویسنده‌ای گزیده‌گوی بود، اما همیشه حرف‌های زیادی برای گفتن داشت، در حالی از دنیا رفت که باید ۹۰ سالگی خود را ۲۴ مارس (هفته بعد) جشن می‌گرفت.

آثار ادبی بیکسل شامل داستان‌های کوتاه، کتاب‌های غیرداستانی، مقاله‌ها و سخنرانی‌ها، مجموعه‌ای از داستان‌های کودکان و چندین مجموعه از یادداشت‌های وی برای ستون‌های روزنامه است.

او علی‌رغم حجم نسبتاً کم آثارش، حدود ۶۰ سال به عنوان یک داستان‌نویس چیره‌دست شناخته می‌شد و یکی از مهم ترین نویسندگان ادبی سوئیس بود.

بیکسل وقتی ۲۹ ساله بود با مجموعه داستان کوتاه «خانم بلوم واقعاً دوست داشت با شیرفروش آشنا شود» به موفقیت دست یافت. این مجموعه بلافاصله او را به عنوان یک نویسنده قابل، حتی در خارج از کشور معرفی کرد.

به لطف لحن و سبک ساده این مجموعه داستان شامل ۲۱ داستان کوتاه با شخصیت‌هایی که منتظر می‌مانند و در مورد چیزهای دنیوی حدس می‌زنند، گروه آوانگارد و مشهور «گروه ۴۷» آلمان جایزه سالانه خود را در سال ۱۹۶۵ به او اهدا کرد.

رمان «فصل‌ها» در سال ۱۹۶۷ و کتاب «داستان‌های کودکان» یا «آمریکا وجود ندارد» در سال ۱۹۶۹ که موجب شگفتی منتقدان شد و بلافاصله به بسیاری از زبان‌ها ترجمه شد، از دیگر کتاب‌های وی است.

با این حال، محور اصلی تولیدات ادبی او ستون‌های مجله‌ها و روزنامه‌ها بودند و وی که از سال ۱۹۶۸ به بعد برای نشریات «ولت ووخه»، «تاگس آنسایگر مگزین» و «شوایتزر ایلوستریرته» مطلب می‌نوشت، بسیاری از این مقاله‌ها و یادداشت‌ها را که به شدت در انتقاد از دولت سوئیس بودند، در چندین مجموعه به صورت کتاب منتشر کرد که «داستانی در زمان اشتباه» مجموع مقالات وی از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۸، «جایی دیگر» مجموع یادداشت‌های وی از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۵ در سال ۱۹۹۹ و «سوئیس سوئیس» در سال ۲۰۰۵، از جمله آنها هستند.

پتر بیکسل سال ۱۹۳۵ در لوسرن و در خانواده ای صنعتگر به دنیا آمد، در کالج تربیت معلم درس خواند و تا سال ۱۹۶۸ به عنوان معلم مدرسه ابتدایی کار کرد و سپس در سال ۱۹۷۳ در همان کالج به تدریس پرداخت. وی سال ۱۹۵۶ با ترزا اسپوری بازیگر ازدواج کرد، در سال ۱۹۵۷ به حزب سوسیال دموکرات جناح چپ پیوست و تا سال ۱۹۹۵ عضو آن باقی ماند.

او در طول ۷ سال، از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۱، مشاور شخصی و سخنرانی‌نویس وزیر کاریزماتیک دولت سوسیال دموکرات ویلی ریچارد بود که با او دوستی نزدیک داشت. وی همچنین از بنیانگذاران «گروه اولتن» باشگاه نویسندگان چپ سوئیسی و جشنواره ادبیات سولوتورن بود.

بیکسل درباره مسائل فلسفی و روزمره موضع می‌گرفت و به عنوان فردی شناخته می‌شد که به شدت منتقد کشورش بود. او با نویسنده مشهور سوئیسی ماکس فریش دوست بود.

با درگذشت این نویسنده ملت آلپ نه تنها محبوب‌ترین نویسنده خود را از دست داده، بلکه یکی از متمایزترین صداهای خود را نیز از دست داد که کم می‌گفت اما همیشه حرف‌های متفاوتی برای گفتن داشت.

مجموعه‌ای از داستان‌های این نویسنده به نام «آمریکا وجود ندارد» و «خانم بلوم واقعاً دوست داشت با شیرفروش آشنا شود» به فارسی چاپ و ترجمه شده‌است.



منیع: خبرگزاری مهر

آیا ممکن است کسی بی ‌آنکه شرور باشد، مرتکب شرارت شود؟


به گزارش خبرگزاری تسنیم،‌ حبیب احمدزاده نویسنده و کارگردان در یادداشتی که برایانتشار در اختیار رسانه‌ها قرار داده است،‌ با عنوان نامه‌ای از خاور میانه دردمند به الیز استفانیک، نماینده جدید آمریکا در سازمان ملل نوشت:  «می‌‌خواهم رسیدن به پستی را به شما تبریک بگویم که سال­ها بعد، وقتی که در آسایشگاه سالمندان هستید یا در بستری هستید که عزیزانتان در کنار شما هستند، می‌­توانید فقط به خاطر بالا بردن یا پایین نگهداشتن دست راست­تان بدان افتخار کنید یا به خاطر عذاب وجدانتان تا دم مرگ رنج بکشید.

دلیل نوشتن این نامه آن است که معتقدم هر انسانی به یادآوری تجارب گذشتگانش احتیاج دارد تا از اشتباهات آنان پند بگیرد و کار را به جایی نرساند که نوه­‌ها و آیندگان خاندانش از آشکار شدن ارتباط فامیلی با او شرمگین باشند.

سخن را کوتاه می­‌کنم. انسان‌­ها در مسیر زندگی خود، بارها بر سر دو راهی­‌های مختلف انتخاب، قرار می­‌گیرند. دوراهی‌­هایی که وادارشان می­‌کند به اتفاقاتِ پیش آمده برای خود، جواب آری یا جواب ِ نه بدهند. و این آری یا نه گفتن‌­ها حتی ممکن است (در حد و اندازهی قدرت پشت این تصمیم) باعث چرخش و تغییر در تاریخ شود.

تجارب چند نفر از این افراد در تجربه تاریخی­‌شان را برایتان بازگو می­‌کنم تا شاید به جوابی برای این سوال برسیم که چطور ممکن است در یک نظام سیاسی، جنایت اتفاق بیفتد، اما جنایت‌کاران بدون ذره‌ای عذاب وجدان به زندگی و حیات خود ادامه دهند؟

گروه اول آنان که برای  رسیدن به  سراب قدرت، آری گفتند:

آدولف آیشمن، ژنرال معروف آلمان هیتلری در زمانه­ی قبل و شروع جنگ جهانی دوم

آدولف آیشمن مسئول بخش «مربوط به یهودیان اداره‌ی اصلی امنیت رایش» و اداره­ اردوگاه­‌های مرگ نازی­‌ها بود که پس از جنگ، در آرژانتین ربوده شده، به اسرائیل منتقل شده و طی یک نمایش باشکوه، محاکمه و اعدام شد.

روزی که آدولف آیشمن را در دادگاه اورشلیم محاکمه می­‌کردند، او باید به تمامی آری­هایی که به نظام ناسیونال سوسیالیسم هیتلری داده بود، پاسخ­گو می­‌شد.

به قول هانا آرنت نویسنده­ یهودی کتاب آیشمن در اورشلیم، آیشمن هیولا نبود، شیطان نبود، مکبث نبود، ریچارد سوم هم نبود که بر سر آن باشد که نابکار شود. او نه منحرف بود و نه سادیست، بلکه به ‌شکلی اسف‌بار و هولناک، معمولیِ معمولی بود.

به‌ باور آرنت، آیشمن هیچ انگیزه‌ای جز این نداشت که با دقت و پشتکار، پیشرفت شخصی خود را در سلسله ‌مراتب رژیم هیتلر دنبال کند و این انگیزه نیز به خودی خود انگیزه‌ای مجرمانه نیست. آیشمن فاقد قدرت تخیل بود و همین امر باعث می‌شد نتواند از منظر دیگری بیندیشد یا حتی از خود، آن‌چنان که باید، همدلی نشان دهد.

کتاب و ادبیات ,

آیشمن احمق نبود. تنها بی‌فکری محضش بود که او را به یکی از بزرگ‌ترین جنایت‌کاران دوران خود تبدیل کرد. او هیچ‌ وقت نفهمید حقیقتاً مشغول چه ‌کاری است. او اصلاً به پیامدهای اعمال خود توجه نداشت و از خِرد آن‌چنان که باید استفاده نکرد. آیشمن به‌واقع از واقعیت دور بود. آرنت به‌تفصیل از کاربرد کلیشه‌ها در گفتار آیشمن سخن می‌گوید و نتیجه می‌گیرد که او به ‌واقع در سخن ‌گفتن ناتوان بود و همین امر، ناتوانی او در اندیشیدن را نیز نشان می‌دهد. همچنین از نسبت خودفریبی و دوری از واقعیت در ذهن و ضمیر آیشمن و همین­طور فضای آلمان زمان آیشمن پرده برمی‌دارد.

رابرت مک نامارا

نظامی آمریکایی که در پی سلسله مراتب نظامی حتی به وزارت جنگ آمریکا رسید. او در طی جنگ دوم جهانی طراح اصلی بمباران­‌های هوایی بی­‌رحمانه­ شهرهای ژاپن بود. او چند روز قبل از انداختن بمب اتمی بر هیروشیما، با فرستادن صدها هواپیما بر فراز توکیو، شصت درصد این شهر و مردمانش را یکجا با بمب­‌های آتش­‌زا سوزاند. جمله­ تاریخی او این است که اگر جنگ با پیروزی متفقین تمام نمی­‌شد، قطعاً او به جای افسران نازی به عنوان جنایتکار جنگی در دادگاه نورنبرگ محاکمه می­‌شد.

اما او هنوز تا لحظه­‌ای که به پشیمانی و افسوس برسد، راه درازی داشت. او به بهانه­‌ای واهی برای شروع جنگ با ویتنام شمالی ساخت و آن، حمله­ دروغین و خیالی ویتنامی­‌ها به کشتی آمریکایی مادوکس درخلیج تونکینبود. دروغی که دستاویز شروع جنگی طولانی مدت شد و جان میلیون­ها ویتنامی و ده‌­ها هزار آمریکایی را گرفت.

مک نامارا پس از گذشت40سال اعلام کرد کشتی آمریکایی در خلیج تونکین اصلا وجود خارجی نداشته است! در واقع باگذشت زمان و انتشار اسناد جنگ ثابت شد که قایق‌های ویتنام هیچ‌گاه به هیچ ناو آمریکایی حمله نکرده بودند.

ولی کار او به اینجا ختم نشد. او طولانی‌­ترین زمان هدایت وزارت دفاع در امریکا را داشت، از سال 1961 تا 1968  او اصلی‌­ترین مدافع ادامه­ جنگ ویتنام بود؛ ولی سال­‌ها بعد به بدگمانی راجع به تلاش­‌های خود در آن جنگ، اذعان کرد. او گفت تصور نم‌کرده بمباران­‌های گسترده­ آمریکا در ویتنام شمالی به موفقیت برسد. مک نامارا اعتراف کرد که از بیهودگی جنگ ویتنام مطلع بوده است ولی از آنجا که او استراتژیست دولت بوده، با ادامه این نبرد، سعی در آزمایش تاکتیک‌های نوین جنگی داشته است!.

او چند سال قبل از مرگش  در مستندی با نام (غبار مه آلود جنگ) با درد و رنج و خجالت، از تمام آن اعمال بی فایده یاد می‌کند.

کالین پاول

کالین پاول که سال 2021 در سن 84 سالگی بر اثر ابتلا به ویروس کرونا جان خود را از دست داد، به عنوان اولین وزیر امور خارجه­ی سیاه‌پوست آمریکا، نقش موثری در شکل‌گیری سیاست خارجی کاخ سفید در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست‌ و یکم داشت.

او در پنجم فوریه­ 2003 در جلسه­ عمومی شورای امنیت سازمان ملل متحد سخنرانی کرد و به دفاع از حمله­ آمریکا و متحدانش به عراق پرداخت. او در این جلسه با نشان‌ دادن ویالی از یک ماده سفید رنگ و با استناد به منابع گمنام عراقی گفت: “هیچ شکی وجود ندارد که صدام دارای سلاح‌های بیولوژیک است و توانایی تولید سریع و انبوه آنها را دارد.”

پاول در 13 سپتامبر 2004، در کمیته امور دولتی سنا اعتراف کرد که منابعی که بسیاری از اطلاعات ارائه شده­ وی را در سخنرانی سازمان ملل در اختیار او قرار داده بودند، «اشتباه» بودند و «بعید است» که ذخایر سلاح‌های کشتار جمعی در عراق پیدا شود.

پاول بعدها قبول کرد که قضیه‌ای که او به شورا ارائه داده، نادرست بوده و اطلاعاتی که وی بر آن‌ها تکیه داشته «به‌طور عمد، گمراه‌کننده» بوده‌اند. ولی این اعتراف به گناه، بسیار دیرتر از آن بود که صدها هزار کشتهی بی­گناه از مردمان عراقی و سربازان آمریکایی را توجیه کند.

لیندا توماس گرینفیلد

او نماینده­ دولت بایدن در سازمان ملل بود. او به گفته­ داستانی که تنها شاهدش خود اوست، در زمان کشتار بی­رحمانهی توتسی­‌ها به دست هوتوها در رواندا، که فکر می­‌کردند رئیس جمهورشان به دست گروه مقابل به قتل رسیده است، به اسارت هوتوها در آمده بوده و همان­طور که مسلسل بر شقیقه­‌اش فشار داده می­‌شده، التماس می­‌کرده که او یک آمریکایی است نه یک توتسی و لهجه­ غلیظ لوییزیانایی خود را بیشتر به رخ می­‌کشیده تا رهایش کنند.

و عجبا که کسی که از چنین نسل‌کشی هولناکی جان به در برده است، خود چندین بار، تنها با بالا بردن دست راستش در جلسه­ سازمان ملل و وتو کردن قطعنامه‌­های آتش‌­بس در غزه، باعث ادامه­ نسل‌کشی فلسطینیان شده است.

سال‌­ها بعد می­‌توان کتابی درباره­ او نوشت و نامش را (خانم گرینفیلد درغزه) گذاشت تا همگان بدانند او نیز همچون آیشمن پس از ابلاغ دستورات وحشیانه به مامورانش، سر میز ناهار و شام با دو فرزندش به شوخی می­‌پرداخته و تنها فکرش رسیدن به مقام وزارت امور خارجه آمریکا و یا حتی تبدیل شدن به اولین رئیس جمهور زن سیاهپوست آمریکا بوده است و آن دست بالابردن­‌ها و کشتار هزاران زن و کودک در غزه، هیچ احساس عاطفی خاصی را در وجود او بر نمی‌­انگیخته، هم­چنان که آیشمن، مک نامارا یا کالین پاول تا زمان حضور در مسند قدرت، به نتایج عملشان فکر نمی­‌کردند.

 قسمت دوم

آنان که به قدرت نه گفتند:

نلسون ماندلا

ماندلا فرمانده شاخهی نظامی «کنگره ملی آفریقا» بود. کنگره در آن زمان بر اعتراض­‌های عمومی و کارزارهای مدنی علیه سیستم نژادپرستی افزوده بود و ماندلا نقشی مرکزی در این مبارزات داشت.

او بارها گفته بود که باوجود اعتقاد به مبارزه­ مسالمت‌آمیز، به خاطر فشارهای شدید رژیم آپارتاید، مجبور به انتخاب مشی چریکی شده. او پس از دستگیری، به حبس ابد محکوم شد و تا سال­ها در غرب او را تروریستی خطرناک می­‌دانستند. از دههی سوم زندانش بارها به او پیشنهاد شد که با محکوم کردن مبارزات مسلحانه­ مردمش، امکان آزاد شدن را برای خود ایجاد کند، اما او هر بار این پیشنهاد را رد کرد. پس از سال­ها که از زندان آزاد شد و با رای مردم به قدرت رسید، با روش­‌های ابتکاری و صلح آمیزش جهان غرب را به تسلیم اخلاقی  واداشت.

کتاب و ادبیات ,

آرون بوشنل

یک سرباز 25 ساله نیروی هوایی آمریکا که در مقابل سفارت اسرائیل در واشینگتن خود را به آتش کشید تا به مشارکت آمریکا در جنگ با مردمان غزه اعتراض کند. او در بیانیه‌­ای، دلیل این کارش را چنین اعلام کرده بود:

من یکی از اعضای فعال نیروی هوایی ایالات متحده هستم.  من دیگر شریک نسل‌کشی نخواهم بود. من در آستانه­ انجام یک عمل اعتراضی شدید هستم. اما در مقایسه با آن­چه که مردم در فلسطین به دست استعمارگران خود تجربه کرده‌اند، اصلاً افراطی نیست.

او نه تنها در فکر ارتقا مقام و پست نبود بلکه احساس کرد باید کاری بکند تا چرخ دنده‌­ای از این ماشین جنایت و نسل کشی در تاریخ به حساب نیاید.

آخر

سرکار خانم  الیز استفانیک نماینده جدید آمریکا در سازمان ملل!

حالا شما هم به قدرتی رسیده­‌اید که می‌­توانید با بالا بردن دست­تان بدون آن­که خود را شرور بدانید، بالاترین شرارت­‌های امروز جهان را تداوم ببخشید. و آن همانا ادامه­ نسل‌کشی در غزه و تداوم جنگ­ها در خاورمیانه است برای مساعدت و کمک به مردی به نام ناتانیاهو. مردی که برای ادامه­ بقای سیاسی‌‌اش حتی به فکر آینده مردمان اسرائیل و آبروی دین محترم یهود نیست.

اگر امروز به چیزهایی که گفتم، فکر نکنید، به ناچار سال­ها بعد، وقتی پیر و فرتوت شده‌­اید، به امروز و کاری که می‌­توانستید برای جلوگیری از کشتار هزاران هزار انسان انجام دهید، فکر خواهید کرد. انسان‌­هایی که تنها با بالارفتن دست شما کشته شده‌­اند.

به این بیاندیشید که آیندگان از شما همچون آیشمن، مک نامارا یا کالین پاول یاد خواهند کرد که به ادامه­ جنایت، آری گفتند و بعدها افسوس فرصت‌­های از دست داده و همراهی با جنایات غیرقابل بازگشت را خوردند؟

یا همچون نلسون ماندلا و آرون بوشنل که به همراهی با ادامه­ جنایت، نه گفتند و مردمان آگاه جهان تا ابدیت به آنان افتخار می‌کنند؟

فقط آری ِیا نه ؟»

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

نوشتن داستان مذهبی بسیار دشوارتر از سایر آثار است


به گزارش خبرگزاری مهر، چهارمین دورهمی هیئت کتاب با محوریت کتاب «شاید فرشته بودند» نوشته مسلم ناصری و «آفتاب غریب» نوشته مریم کریمی به مناسبت میلاد امام حسن(ع) در فرهنگسرای گلستان برگزار شد. جمعی از نوجوانان دوستدار کتاب و ارادتمند ائمه اهل بیت(ع) مهمان این برنامه بودند.

مسلم ناصری نویسنده کتاب «شاید فرشته بودند» درباره نگارش این اثر گفت: این کتاب تاریخی و مذهبی است؛ کتب مذهبی برای شناساندن الگوها و شخصیت‌های دین است اما در این کتاب سعی بر این داشتم که علاوه بر این موضوع به بیان ابعاد معنوی زندگی امام حسن(ع) نیز بپردازم.

نوشتن داستان مذهبی بسیار دشوارتر از سایر آثار است

وی افزود: نویسنده زمانی خوشحال است که اثرش خوانده شود و جدای از دریافت جوایز متعدد به چاپ های بیشتر برسد که این خود نوید از پویایی اثر دارد.

این نویسنده با تأکید بر اینکه برای پرداختن به کارهای تاریخی و مذهبی سه نکته حائز اهمیت است گفت: اولا دسترسی به سند و منبع درست و مطمئن باید فراهم باشد. خصوصا در مورد امامان(ع) و یاران‌شان که این امر مستلزم تسلط به زبان عربی است؛ تا جستجو و استخراج منابع به درستی محقق شود. نکته بعدی شناسایی مخاطب است و نکته سوم ابزار کار است که همان کلمات و جملات هستند، به صورتی که انتقال پیام و داده با کلمات و جملاتی ساده و روان صورت پذیرد، چرا که نوشتن یک رمان یا داستان مذهبی بسیار دشوارتر از سایر آثار است؛ با توجه به اینکه مخاطب این موضوعات را از درگاه‌های بسیاری مثل تلویزیون، مدرسه و سخنرانی‌ها دریافت کرده است، هنر نویسنده مذهبی در این است که جملات را به گونه‌ای بنویسد که خواننده با آن ارتباط عاطفی و ذهنی درستی ایجاد کرده و برایش باور پذیر باشد.

در بخش دیگری از این مراسم، مسلم ناصری به پرسش های برخی از نوجوانان پاسخ داد؛ وی در پاسخ به این پرسش که مطالعات شخصی‌اش بیشتر در کدام ژانر است، گفت: معتقدم یک نویسنده باید همه موضوعات را مطالعه کند و روزانه بیشتر وقت خود را صرف خواندن آثار و حتی مقالات و پژوهش‌های متعدد نماید تا بتواند در همه جهات آگاهی داشته باشد.

این نویسنده در پاسخ به این سوال که نوشتن یک داستان مشکل‌تر است یا بازنویسی آن گفت: نوشتن ابتدای کار است؛ طوری که گویا اصلا کاری صورت نگرفته است، بعد از چند ماه از نوشتن اولیه با مراجعه‌های بعدی به متن، جملات و صحنه ها آنقدر عوض می شوند تا جایی که تصویر ذهنی ما با واقعیتی که در کتاب نوشته ایم نزدیک شود ، در اصل نوشتن در مرحله اول پروژه ای خام است و بعد از بازنویسی مداوم به پختگی می رسد که بتوان آن را به مخاطب عرضه داشت.

نوشتن داستان مذهبی بسیار دشوارتر از سایر آثار است

در بخش دیگری از این مراسم سورنا جوکار شاعر آیینی شعرخوانی و ابیاتی را به ساحت مقدس ائمه اطهار(ع) تقدیم کرد.

ماجده محمدی که به عنوان مدرس و کارشناس در این برنامه حضور داشت نکاتی را در حوزه نویسندگی مطرح کرد و گفت: نوشتن کتاب در حوزه دینی سختی‌ها و چالش‌های خاص خود را دارد. این آثار باید در عین شیوایی سخن و سادگی، بسیاری از سوالات مبهم نوجوانان را پاسخ بدهند.

وی با استفاده از روایت داستانی از ابتدای امامت علی (ع) تا ولایت امام زمان (عج) این 12 ستاره آسمان امامت را در کنار هم طرح کاملی از انسانیت معرفی کرد که هر کدام به مثابه قطعه ای مجزا از یک پازل به آموزش و پیشبرد اسلام در زمان خود اهتمام داشتند.

خوانش بخش های از کتاب توسط نوجوانان برگزاری مسابقه کتابخوانی از کتاب «شاید فرشته بودند» و اهدای جوایز به برندگان مسابقه از دیگر بخش‌های چهارمین دورهمی هیئت کتاب بود. در پایان نوجوانان حاضر در مراسم مهمان سفره احسان کریم اهل بیت بودند و مراسم افطار برگزار شد.



منیع: خبرگزاری مهر

تلاش برای تبدیل نمایشگاه کتاب تهران به همایشی فرهنگ‌محور


به گزارش خبرگزاری تسنیم،‌غلامرضا طریقی، مدیر کارگروه فعالیت‌های فرهنگی درباره فعالیت‌های این کارگروه در نمایشگاه کتاب امسال گفت: کارگروه فعالیت‌های فرهنگی تعریف مشخصی دارد که با همه ساختار نمایشگاه متفاوت است؛ ماهیت برنامه‌های این کارگروه سبب رونق اقتصادی نشر می‌شوند. 

وی ادامه داد: مبنای برنامه‌های کارگروه فرهنگی به شکلی است تا نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از یک رویداد فروشگاهی به همایشی فرهنگ محور تبدیل شود و بر همین اساس چند نوع فعالیت در نمایشگاه کتاب خواهیم داشت.

طریقی با اشاره به فعالیت‌های این کارگروه گفت: بخشی از فعالیت‌ها، شامل نشست‌های فرهنگی می‌شود که در طول سال در سرای اهل‌قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار می‌شود. سرای اهل‌قلم در نمایشگاه کتاب هم فعال است و میزبان نشست‌های اصلی نمایشگاه کتاب تهران است. همچنین سرای ناشران محلی برای رونمایی، نقد و بررسی است و در سالن ناشران آموزشی و کودک‌ونوجوان هم این سراها فعال‌ هستند.

مدیر کارگروه فعالیت‌های فرهنگی سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بیان کرد: بخش دیگری از فعالیت‌های کارگروه فرهنگی شامل معرفی کتاب‌هایی است که توانسته‌اند جایزه‌های ادبی مانند «کتاب سال»، «جلال آل‌احمد» یا «شعر فجر» را دریافت کنند و به‌این‌ترتیب مخاطبان با مراجعه به غرفه‌ای که برای این منظور طراحی شده است، می‌توانند با نویسندگان این کتاب‌ها ارتباط داشته باشند.

وی در توضیح فعالیت غرفه‌های فرهنگی که فروش محور نیستند در نمایشگاه کتاب امسال گفت: غرفه‌های فرهنگی که فروش محور نیستند، در دو بخش کودک و بزرگسال مستقرند. این غرفه‌ها شرکت‌ها، مؤسسات و نهادهایی هستند که اقدام به معرفی فعالیت‌های ترویجی خود در زمینه کتاب و کتاب‌خوانی می‌کنند، این غرفه‌ها برای سرگرمی و تشویق مخاطبان به مطالعه نیز برنامه‌های خوبی دارند.

طریقی با اشاره به فعالیت‌های محیطی کمیته فرهنگی در نمایشگاه کتاب افزود: دسته دیگری از برنامه‌ها، مربوط به برنامه‌های محیطی هستند که شامل نمایش تئاتر و سرگرمی است و برای مخاطبان عام یا کودک اجرا می‌شود. همچنین اجرای برخی برنامه‌های مناسبت‌محور نیز در دستور کار است. برای مثال برای روز فردوسی و ولادت امام رضا (ع) برنامه‌های خوبی تدارک ‌دیده‌ شده است.

مدیر کارگروه فعالیت‌های فرهنگی سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران درباره فعالیت کوشک کتاب گفت: کوشک کتاب همان سرای اهل‌قلم است که در یکی، دو سال گذشته به شبستان منتقل شده بود؛ اما امسال با توجه به آسیب‌شناسی که انجام شده، به مکان همیشگی خود برگشته است.

سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از 17 تا 27 اردیبهشت‌ماه 1404 با شعار «بخوانیم برای ایران» در محل مصلای امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

مگر اندوه شب‌های علی را چاه می‌فهمد؟


به گزارش خبرنگار مهر، علی‌اصغر شیری به بهانه شب‌های قدر و شهادت امیرالمومنین (ع) شعر تازه‌ای سروده است.

در ادامه این غزل را با هم می‌خوانیم؛

*

مگر اندوه شب‌های علی را چاه می‌فهمد؟

کجا درد دل آیینه‌ها را آه می‌فهمد؟

شب تاریک کوفه، کوچه‌ها در خواب خاموشی

فقط حال یتیمان را نگاه ماه می‌فهمد

به دام خویش افتادند بوجهلان صفینی

فریب کفر را کی لشکر گمراه می‌فهمد؟

خوارج چیزی از پند علی هرگز نفهمیدند

کجا آفاق را اندیشه‌ی کوتاه می‌فهمد؟

مسیر کهکشان‌ها با نگاهش می‌شود روشن

ولی این قوم آیا راه را از چاه می‌فهمد؟

علی درد دلی انبوه دارد، بغض دارد، آه…

مگر درد دل آیینه‌ها را آه می‌فهمد؟



منیع: خبرگزاری مهر

نوروز و نوروزنامه، خلاصه نمادین جهان ایرانی


خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ و ادب، طاهره طهرانی: نماد یا سمبل ( symbol) پدیده‌ای است که برخاسته از انتزاع است. از هنگامی که رشد مغزی انسان او را به مرحله‌ای رساند که بتواند از نشانه‌های قابل دیدن امری نادیدنی را درک کند، بر اساس آن شروع به برنامه ریزی و طراحی تاکتیک کرد و آئین‌ها و آداب را بنا گذاشت، دست به رنگ و ابزار برد و طرحی کشید و حجمی ساخت و بر آنها رنگی زد؛ نماد نیز متولد شد. از خوشبختیِ ما ایرانیان در این سرزمین کهن این است، آنقدر ابزار و اشیای کهن و تاریخی داریم که گردشی مختصر حتی در موزه‌ای کوچک می‌تواند این نمادها را به صراحت پیش چشم ما بنشاند.

انسان همانطور که یاد گرفت سخن بگوید و بنویسد، آموخت که برای مفاهیم تجریدیِ بدون جسم و صورت، چیزی کلامی یا دیدنی و لمس کردنی را قرارداد کند و بر اساس آن پیام و معنای ذهنی خود را منتقل نماید. پس شادیِ نادیدنی بدل شد به لبخند دیدنی. دانشِ نادیدنی بدل شد به کتاب و قلم دیدنی. رویش نادیدنی بدل شد به برگ‌های نورسته و شکوفه‌ها و جوانه‌های دیدنی. دلیری و دلاوری نادیدنی بدل شد به شمشیر و تیر و کمان دیدنی. هر نماد مجموعه‌ای مفاهیم و معانی را به دنبال دارد، و کاربرد این نمادها و مفاهیم در ادبیات و هنر و فرهنگ بیشتر از آن است که بتوان در یک کلمه توضیحش داد.

وقتی یک نماد این همه غنی و سرشار است، به سادگی از پس هزاران سال فاصله باز می‌تواند سربلند کند و جریان قرن‌ها حیات پیوسته بشر یک حوزه تمدنی را به رخ بکشد و مفاهیم انسانی را بازآفرینی کند؛ و نوروز پراست از این نمادها. حضور این نمادها در مذهب و آئین‌های دینی از روزگار کهن تا امروز قابل بررسی است.

نوروز و نوروزنامه، خلاصه نمادین جهان ایرانی

نوروزنامه کتابی است منسوب به خیام، که در آن نگارنده به درخواست دوستی نیک عهد، به بیان و توضیح آئین‌های نوروز پرداخته است. طبق آنچه در نوروز نامه آورده شده، آئین پادشاهان ایران اینگونه بوده که در روز نخست سال موبد موبدان پیش شاه می‌آمد «با جام زرین پر می، و انگشتری، و درمی و دیناری خسروانی، و یک دسته خوید سبز رسته، و شمشیری، و تیر و کمان، و دوات و قلم، و اسپی، و بازی، و غلامی خوب روی» دلایل انتخاب هرکدام از این نمادها برای روزی به اهمیت نوروز که مهمترین جشن آن زمان بوده، در دعایی که موبد موبدان نزد شاه می‌خواند آشکار می‌شود: «شها! به جشن فروردین، به ماه فروردین، آزادی کزین به ردان و دین کیان، سروش آورد ترا دانایی و بینایی به کاردانی، و دیر زی و با خویِ هژیر، و شاد باش بر تخت زرین، و انوشه خور به جام جمشید، و رسم نیاکان در همت بلند و نیکوکاری و ورزش داد و راستی نگاه دار. سرت سبز باد و جوانی چو خوید، اسپت کامگار و پیروز، و تیغت روشن و کاری به دشمن، و بازت گیرا (و) خجسته به شکار، و کارت راست چون تیر، و هم کشوری بگیر نو، بر تخت با درم و دینار، پیشت هنری و دانا گرامی، و درم خوار، و سرایت آباد، و زندگانی بسیار.»

خوید (جوی تازه سبز شده) به نشانه تازگی و سرسبزی، اسب مرکب بزرگی و قدرت و نشانه پیروزی و استیلا، شمشیر نشانه پیروزی نظامی در مقابل دشمن، باز که پرنده ملازم بزرگان و شاهان بوده در شکار به نشانه بلندی مقام و تسلط شاه از آسمان بر سرزمین، تیر به نشانه راستی کار و سرعت امور، قلم و دوات نشانه روان بودن حکم در داخل قلمرو گسترده، و جوان خوب‌رو به نشانه همنشین بودن با بخت جوان و گرامی داشتن زیبارویان و حکیمان و دانشمندان و هنرمندان؛ و همه اینها به دست موبد موبدان به بارگاه شاه آورده می‌شده که مرد دین و خرد بوده و بلندمرتبه‌ترین خردمندان.

این صورت خاص تبریک نوروزی برای شاهان به این دلیل است که وظیفه و خویش‌کاری او آباد کردن سرزمین و حمایت و حفاظت و تأمین نیازهای مردم بوده است، صورت عمومی نمادهای نوروز آن چیزی است که در نخستین روز سال بر سفره هفت سین (و آئینِ آئینه‌وار آن در ابتدای پاییز یعنی سفره جشن مهرگان) می‌نشیند. نمادهای کلامی مثل نوروز خوانی و دعای خاص تحویل سال و تبریک عید، نمادهای فرهنگی مثل خانه تکانی و جشن‌هایی نظیر چهارشنبه سوری و دید و بازدید عید و… نیز همگی از لایه لایه‌های باور و مذهب و اندیشه و آئین و شیوه زندگی مردم این سرزمین برخاسته که هنوز و همچنان زنده و پویاست، و پیوند و مهری عمیق را بین اقوام و گروه‌ها در سراسر کشور و حتی بیرون از مرزهای قراردادی و رسمی بین همه کسانی که با زبان فارسی سخن میگویند برقرار می‌کند. و البته که جای شکر دارد که این سرمایه در هم بافته با جان و دل ماست و مهم است که با مهر از آن پاسداری کنیم.



منیع: خبرگزاری مهر

خاطراتی از ثروتمندترین پزشک مناطق محروم


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، “شیرمرد”، دومین کتاب فاطمه سادات میرعالی با نگاهی به زندگی‌نامه یکی از پزشکان حاضر در عرصه دفاع مقدس به‌تازگی با همکاری نشر مردم‌نگار منتشر شد و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت. 

میرعالی که پیش از این با کتاب “حوض خون” در میان علاقه‌مندان به ادبیات دفاع مقدس شناخته شد، در اثر جدید خود تلاش کرده یکی از چهره‌های ناشناخته در عرصه پزشکی را به مخاطبانش معرفی کند. 

جامعه پزشکی از جمله اقشار تاثیرگذار در هشت سال دفاع مقدس بودند، اما با وجود این جای خالی روایت‌های آنها از سال‌های جنگ تحمیلی و پس از آن، در میان کتاب‌های خاطرات خالی است. از این منظر می‌توان انتشار “شیرمرد” را تلاشی برای پر کردن سطرهای نانوشته از آنها نیز دانست.

کتاب , دفاع مقدس ,

دکتر سید شیرمرد میرفالی، فوق تخصص موسکولو اسکلتال و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اهواز بود. سال‌ها حضور در جبهه و حفظ روحیه جهادی پس از جنگ برای خدمت‌رسانی به اقشار محروم و کم‌درآمد جامعه، او را به پزشکی محبوب بین مردم این مناطق تبدیل کرد. 

دکتر میرعالی پزشک گمنامی بود که سبک زندگی‌اش، او را از بسیاری جهات با هم‌قطارانش متفاوت کرده بود. او که با وجود سختی‌های بسیار با رتبه‌ای عالی در مقطع تخصص در رشته رادیولوژی پذیرفته شده بود و از جمله پزشکان حاذق در این رشته به شمار می‌رفت، خدمت در مناطق محروم را بر درآمدزایی از این طریق ترجیح داده بود.

کتاب , دفاع مقدس ,

پزشک نمونه استان خوزستان، زمانی که مدیریت درمانگاه زیباشهر اندیمشک را برعهده داشت، علاوه بر رسیدگی به بیماران، از جوشکاری حصارهای اطراف درمانگاه، حضور در گروه‌های جهادی و کمک به سیل‌زدگان استان و … ابایی نداشت. آرزویش شهادت بود و حضور در سوریه، آرزویی که هرچند در ظاهر به آن نرسید. بزرگترین ثروت زندگی‌اش را شاگردانش می‌دانست و سبک زندگی شهدا را سبک زندگی خود و خانواده‌اش قرار داده بود. 

دکتر میرعالی پس از یک سانحه تصادف، در اردیبهشت‌ماه سال 1400 دار فانی را وداع گفت. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

ای کاش اشک ما را تحویل می‌گرفتی؛ امسال هم دوباره ما بی تو عید کردیم 


به گزارش خبرنگار مهر، محمود یوسفی شاعر جوان، به بهانه عید نوروز و مصادف شدن روز اول فروردین با روز جمعه، غزلی با حال هوای و بهار و انتظار سروده است.

در ادامه این غزل را با هم می‌خوانیم؛

*

بعد از تو با دل خود جنگی شدید کردیم

در رزم با فراغت خود را شهید کردیم

ای کاش اشک ما را تحویل می‌گرفتی

امسال هم دوباره ما بی تو عید کردیم

رفتیم هر دو بازار اما به این تفاوت

مردم خوشی خریدند، ما غم خرید کردیم

نزدیک بودی اما گفتند دوری از ما

از خیر تو گذشتیم، کاری بعید کردیم

از ما مخواه ای عشق، شور و تب و طرب را

عمری گذشته از ما مویی سپید کردیم…



منیع: خبرگزاری مهر