داستانی درباره صاحبان «پیشانی‌های پینه‌بسته»


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «پیشانی‌های پینه‌بسته» تازه‌ترین کتاب کامران پارسی‌نژاد است که از سوی به نشر روانه بازار کتاب شده است. کتاب، روایتی است از دوران حیات امیرالمؤمنین، امام علی(ع). کتاب از جنگ جمل آغاز شده و در ادامه به ماجراهای جنگ صفین و در نهایت به جنگ نهروان می‌رسد.

پارسی‌نژاد که تاکنون آثار مختلفی در حوزه ادبیات داستانی نوشته و در این حوزه از صاحب نظران است، در کتاب جدید خود تلاش کرده تصویری روشن از تاریخ صدر اسلام و زندگی امام علی(ع) ارائه دهد. کتاب تلاش دارد با محوریت ایشان، به شخصیت‌هایی بپردازد که در کنار امام(ع) رشد کردند و یا از دایره حمایت ایشان خارج شده و به شخصیت دیگری تبدیل شدند؛ تا جایی که مقابل امام(ع) ایستادند. شیوه پرداختن به دگرگونی و سیر تحول این شخصیت‌ها، از جمله نکات قوت کتاب است که با نثر خوب و خواندنی پارسی‌نژاد همراه شده است.

داستان کتاب از زمانی آغاز می‌شود که عایشه در بستر مرگ است. او به یاد گذشته می‌افتد و ماجرای جنگ جمل را به یاد می‌آورد. رسول خدا(ص) عایشه را از رفتن به جنگ جمل، نهی کرده بود. خوارج در جنگ جمل که هنوز به صورت یک تشکل متحد در نیامده بود، خواستار تصاحب زنان و اموال کشته‌شدگان شدند، از آنجایی که کشته‌شده‌ها مسلمان بودند، امام(ع) با آنها مخالفت کرد و این اتفاق عاملی شد تا این گروه یاغی بنای نافرمانی و هرج و مرج را برپا کنند.

کتاب , داستان , امام علی (ع) ,

در معرفی این اثر آمده است: این رمان حسب حال شورش و رویارویی گروهی از یاران امام علی(ع) است که به خوارج معروف شده‌اند. ظهور نامحسوس این گروه یاغی از جنگ جمل آغاز شد اما در جنگ صفین به‌صورت آشکارا و علنی علیه امام علی(ع) سرکشی و طغیان کردند. این گروه باعث شدند تا امام نتواند معاویه را شکست دهد و تن به حکمیت بدهد.

روایتی از دوران حیات امام علی(ع)

داستان پارسی‌نژاد در این کتاب دارای پنج فصل است که نویسنده در هر فصل به فرد حقیقی خاصی اشاره کرده که به عنوان شخصیت اصلی نقش ‌آفرینی می‌کند. عناوین فصل‌ها عبارتند از: ام‌سلمه، محمد بن ابی بکر، اشعث بن قیس، مالک اشتر نخعی، حرقوص بن زهیر، ابوقتاده انصاری و امام علی(ع). قالب اثر داستان است و روند شکل‌گیری حوادث به گونه‌ای است که خروج و دسیسه‌های این گروه طغیانگر در سه جنگ جمل، صفین و نهروان به تصویر درآمده است. «پیشانی‌های پینه‌بسته» یکی از القابی است که امام علی(ع) به این گروه داده‌اند.

پرداختن به دوران حیات امام علی(ع) به واسطه علاقه و ارادت خاص نویسندگان به ایشان و همچنین وقایع مهم و تأثیرگذاری که در دوران زندگانی ایشان در تاریخ اسلام رخ داد، سبب شده تا آثار متعددی درباره ایشان منتشر شود. به همین دلیل، پرداختن به دوران حیات ایشان شاید یکی از سخت‌ترین کارها برای نویسنده‌ای باشد که قصد دارد کتابی متفاوت ارائه دهد. به نظر می‌رسد پارسی‌نژاد در «پیشانی‌های پینه‌بسته» توانسته از این چالش به بهترین شکل عبور کند.

کتاب , داستان , امام علی (ع) ,

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم:

از خمیه‌گاه بیرون زد. آفتاب از رمق افتاده بود. گردباد بزرگ چون تنوره دیو در دل دشت‌های بی‌کران دومه الجندل در خود می‌پیچد و پیش می‌آمد. مالک دستانش را مقابل چشمانش گرفته بود. از هر سود صدای فریادی می‌آمد. خیمه‌ها در بازی طوفان و خاک اسیر شده بود و می‌رفتند تا از جا کنده شوند.

به آسمان گرد و خاک گرفته بالای سرش نگاه کرد. عقابی اسیر بازی تند باد شده بود. خود را همچون آن عقاب می‌دید که بالای سرش سعی در حفظ تعادل داشت و با همه توانش بال می‌زد. عقاب چرخی ناخواسته در آسمان خورد و بر زمین فرو افتاد. خود را آن عقابی می‌دید که حالا توان پرواز کردن را از دست داده بود. مکر شیطان در شکل و شمایل باد می رفت تا همه چیز را ویران کند. توان ماندن نداشت. داخل خیمه‌گاه شد.

پیشگویی امام علی(ع) از عاقبت خوارج

در منابع اسلامی، ویژگی‌های مختلف و گاه متضادی برای خوارج ذکر شده است؛ از جمله اینکه اهل حفظ و قرائت قرآن بدون تدبر در آن بوده‌اند، جهل و تنگ‌نظری، غرور و ستیزه‌جویی و همچنین تعصب در باورها. آنها اولین گروه معارض و اولین فرقه دینی در تاریخ اسلام دانسته شده‌اند. پژوهشگران، خوارج را نه یک گروه، که یک جریان فکری می‌دانند. پیشگویی امام علی(ع) از سرنوشت این جریان نیز خواندنی و قابل تأمل است. آیت‌الله مکارم شیرازی در این‌باره می‌نویسند:

نخست در پاسخ یاران خود که بعد از جنگ نهروان خدمتش عرض کردند «اى امیرمؤمنان! تمام خوارج نابود شدند» فرمود: «نه; به خدا سوگند (این گونه که شما مى پندارید نیست) آنها نطفه هایى در پشت پدران و رحم مادران خواهند بود»! «کَلاَّ وَاللهِ، إِنَّهُمْ نُطَفٌ فِی أَصْلاَبِ الرِّجَالِ، وَ قَرَارَاتِ النِّسَاءِ.

به فرض که مردان آنها در این جنگ کشته شده باشند، ولى نطفه هاى دیگرى در آینده پرورش مى یابد و از مادر متولّد مى شود که راه خوارج را مى پوید و به جرگه آنها مى پیوندد. و همان گونه که امام پیشگویى فرموده بود در سالهاى بعد، بلکه قرنهاى بعد نیز گروهى پا به عرصه وجود گذاشتند که همان راه نکبت بار خوارج را ادامه دادند.

اضافه بر این، همان‌گونه که در گذشته نیز اشاره شد، 9 نفر در نهروان نجات یافتند و فرار کردند و در بلاد مختلف پراکنده شدند و پایه‌هاى این مکتب فاسد و مفسد را بنا نهادند. از طرفى مى‌دانیم آنها که در نهروان حاضر شدند، تمام خوارج نبودند گروه دیگرى نیز وجود داشتند که در میدان جنگ حاضر نبودند و همان راه را ادامه دادند. سپس در ادامه این سخن به پیشگویى دیگرى پرداخته، مى‌فرماید: «هر زمان شاخى از آنها سر بر آورد قطع مى‌شود: کُلَّما نَجَمَ مِنْهُمْ قَرْنٌ قُطِعَ». این سخن از یک سو اشاره به شرارت و شیطنت و درنده خویى خوارج مى کند که همچون یک حیوان شاخدار درصدد ایذاء و آزار دیگران بودند و از سوى دیگر اشاره به شکست هاى پى درپى و ناکامى‌هاى مکرّر آنها در طول تاریخ حیات کثیفشان دارد و همان‌گونه که در ادامه این سخن در بحث نکته ها خواهد آمد، این امر بوضوح در تاریخ منعکس است.

و در پایان این سخن پیشگویى سومى مى‌فرماید و آن این که «در آخر کار آنان دزدان و راهزنان خواهند شد(و از شکل یک گروه به اصطلاح مذهبى و یا سیاسى به صورت یک مشت دزد غارتگر درمى‌آیند): حَتّى یَکُونَ آخِرُهُمْ لُصُوصاً سَلاّبِینَ». همان‌گونه که در ادامه سخن در بحث نکته‌ها خواهد آمد صدق این پیشگویى نیز از نظر تاریخى روشن مى‌شود چرا که ارباب تواریخ افراد متعدّد و سرشناسى از خوارج را نام برده‌اند که به صورت دزدانى خطرناک درآمده اند و به راهزنى مشغول شده‌اند.

به‌نشر کتاب «پیشانی‌های پینه‌بسته» را در 288 صفحه و به قیمت 280 هزار تومان در دسترس علاقه‌مندان قرار داده است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

مجموعه‌ شعر غزه به سه زبان انگلیسی، عربی و روسی منتشر شد


به گزارش خبرگزاری مهر، سه عنوان کتاب از مجموعه شعر غزه به زبان‌های انگلیسی، عربی و روسی، توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد.

مجموعه شعر غزه در قالب سه کتاب با عنوان‌های «موشک کاغذی» سروده زهرا عراقی با تصویرگری مهشید دارابی، «تو باز می‌خندی» سروده طیبه شامانی با تصویرگری بهاره خدامی و «خانه ایستاده است» سروده منیره هاشمی با تصویرگری ندا عسگری به سه زبان انگلیسی، عربی و روسی به چاپ رسید.

نسخه انگلیسی سه عنوان کتابِ مجموعه شعر غزه را شهریار فصیح، نسخه عربی را یاسر زنگنه و مژده پاک‌سرشت و نسخه روسی را طاهره قمرپور ترجمه کرده‌اند.

در کتاب‌های «موشک کاغذی»، «تو باز می‌خندی» و «خانه ایستاده است» شاعران به مظلومیت کودکان فلسطینی و اتفاق‌های تلخ غزه با زبانی شاعرانه پرداختند.

کتاب‌های «موشک کاغذی» و «تو باز می‌خندی» هر دو در قطع خشتی برای کودکان بالای هفت سال (نوخوان) و کتاب «خانه ایستاده است» در قطع رقعی برای مخاطبان بالای ۱۲ سال (نونگاه) و با شمارگان یک هزار نسخه منتشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

تمدید مهلت ارسال اثر به چهارمین دوره جایزه شهید اندرزگو


به گزارش خبرگزاری تسنیم، دبیرخانهٔ دائمی جایزهٔ ادبی «شهید سیدعلی اندرزگو» مهلت شرکت و ارسال اثر به چهارمین دورهٔ این جایزه را تا 31 خرداد ماه سال جاری تمدید کرد.

دبیرخانۀ دائمی جایزۀ مردمی و ادبی «شهید سیدعلی اندرزگو»، برای برگزاری چهارمین دورۀ جایزه، از تمامی پدیدآورندگان و ناشران در چهار گروه داستان بلند و رمان بزرگ‌سال، داستان و رمان کودک و نوجوان، تاریخ شفاهی و روایت مستند و همچنین ادبیات نمایشی دعوت می‌کند تا آثار خود را با درون‌مایه‌های مقابله با تحریف تاریخ و تطهیر پهلوی‌ها و همچنین بیان حقایق و روشنگری درباره آن‌ دوران به دبیرخانۀ جایزۀ ادبی شهید سیدعلی اندرزگو ارسال کنند.

رویکرد جایزه ادبی شهید سیدعلی اندرزگو، بیان و روشنگری حقایق درباره دورۀ منحوس پهلوی‌هاست و اینک قرار است پس از گذشت دو دوره از این جایزه، چهارمین دورۀ آن با آرمان برجسته‌نمایی و تقدیر از کتاب‌ها و آثار تولیدی با موضوع مقابله با تحریف تاریخ و تطهیر پهلوی‌ها به همت مراکز و تشکل‌های فرهنگی و ادبی برگزار شود.

شرایط پذیرش آثار:

چاپ اول سال‌های 1402 و 1403 در موضوعات مرتبط با جایزه 

موضوع آثار :

مقابله با تحریف تاریخ و بزک رژیم پهلوی‌؛ روشنگری دربارۀ انقلاب اسلامی؛ روایت زندگی شخصیت‌های تأثیرگذار در پیروزی انقلاب اسلامی.

پدیدآورندگان می‌توانند دو نسخه از آثار خود را تا 31 خردادماه 1404 به دبیرخانۀ دائمی جایزۀ شهید سیدعلی اندرزگو به نشانی تهران، خیایان انقلاب، خیابان دوازدهم فروردین، خیابان شهدای ژاندارمری، پلاک 140، مجمع ناشران انقلاب اسلامی و کدپستی 1314673884 ارسال کنند.

همچنین علاقه‌مندان برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانند به mananashr.ir مراجعه کرده یا با دبیرخانۀ این جایزه به شماره تماس 02166976349 (داخلی 203) – 09053597495 (پیامک) تماس بگیرند.

مراسم اختتامیۀ چهارمین دورۀ جایزه ادبی شهید سیدعلی اندرزگو درپایان تابستان 1404 برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

زنان انگلیسی دو برابر بیشتر از مردان کتاب می‌خوانند


به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از آسوشیتدپرس، روز جهانی کتاب در بریتانیا (۶ مارس) که میلیون‌ها دانش‌آموز بریتانیایی کوپنی دریافت می‌کنند تا بتوانند آن را برای خرید کتاب مورد نظر خود خرج کنند را به تازگی پشت سر گذاشته‌ایم. این روز در بریتانیا برای تشویق کودکان به خواندن برای سرگرمی و حفظ این عادت برای همیشه طراحی شده است. با همه اینها، در حال حاضر، مطالعه دیگر یک عادت در میان بزرگسالان بریتانیایی محسوب نمی‌شود. در سال گذشته (۲۰۲۴)، متوسط بریتانیایی تنها ۳ کتاب خوانده یا گوش داده و ۴۰ درصد از مردم در این مدت حتی یک کتاب نخوانده یا به آن گوش نکرده‌اند.

یک چهارم از بریتانیایی‌ها (۲۳ درصد) می‌گویند سال پیش یک تا ۵ کتاب خوانده یا گوش کرده‌اند، ۱۰ درصد دیگر بین ۶ تا ۱۰ کتاب خوانده یا گوش کرده‌اند و ۱۰ درصد دیگر بین ۱۱ تا ۲۰ کتاب. تعداد کمی هستند که بیش از این کتاب خوانده باشند و تنها ۴ درصد گفته‌اند که بیش از ۵۰ کتاب خوانده‌اند، یعنی تقریباً یک یا چند کتاب در هفته به طور متوسط.

از این میان دو سوم زنان (۶۶٪) می‌گویند در سال گذشته کتابی خوانده یا به آن گوش کرده‌اند. این رقم کمی بیش از نیمی از مردان (۵۳٪) است که گفته‌اند چنین کاری انجام داده‌اند.

در میان بریتانیایی‌ها به نظر می‌رسد مسن‌ترها کتاب‌خوان‌تر هستند، به‌طوری‌که ۶۵ درصد از افراد بالای ۶۵ سال و ۶۳ درصد از افراد ۵۰ تا ۶۴ سال در سال گذشته حداقل یک کتاب خوانده یا یک کتاب صوتی گوش کرده‌اند. این رقم با پایین‌تر آمدن سن کاهش می‌یابد و ۵۷ درصد از افراد ۲۵ تا ۴۹ ساله و ۵۳ درصد از افراد ۱۸ تا ۲۴ ساله چنین کاری انجام داده‌اند.

همچنین شکاف طبقاتی در مطالعه هم وجود دارد، به طوری که ۶۶٪ از کسانی که در خانواده‌های طبقه متوسط زندگی می‌کنند گفته‌اند در ۱۲ ماه گذشته کتابی خوانده یا گوش کرده‌اند، در حالی که ۵۲٪ از کسانی که در خانواده‌های طبقه کارگر زندگی می‌کنند، یک کتاب خوانده‌اند.

انگلیسی‌ها چه زمانی کتاب می‌خوانند؟

نیمی از بریتانیایی‌ها (۵۰ درصد) می‌گویند حداقل هفته‌ای یک بار کتاب می‌خوانند یا به یک کتاب صوتی گوش می‌دهند. ۳۷ درصد می‌گویند بیشتر روزها کتاب می‌خوانند و ۲۰ درصد می‌گویند هر روز کتاب می‌خوانند. ۱۵ درصد از بریتانیایی‌ها هم می‌گویند که «هیچ وقت» کتاب نمی‌خوانند یا به کتاب صوتی گوش نمی‌دهند.

زنان که هر روز کتاب‌خوانی می‌کنند تقریباً دو برابر بیشتر از مردان هستند و ۲۷ درصد از زنان هر روز کتاب می‌خوانند، در حالی که این آمار در مردان ۱۳ درصد است.

از بین آنهایی که کتاب می‌خوانند یا کتاب صوتی گوش می‌کنند، بیشترشان این کار را هنگام رفتن به رختخواب (۵۷٪)، در اوقات فراغت خود در طول روز (۵۶٪) یا در تعطیلات (۵۴٪) انجام می‌دهند. حدود یک نفر از هر ۵ نفر کتاب‌خوان گفته این کار را در حین رفت و آمد (۱۹٪) یا خارج از رفت و آمد (۲۲٪) انجام می‌دهد. از هر ۹ کتاب‌خوان هم یک نفر (۱۱٪) در زمان استراحت در محل کار، زمانی را به خواندن یا گوش کردن کتاب صوتی اختصاص می‌دهند.

کتاب‌های واقعی یا داستانی: انگلیسی‌ها چه می‌خوانند؟

آن دسته از مردم بریتانیا که به سراغ کتاب می‌روند بیشتر به ادبیات داستانی تمایل دارند، به طوری که ۵۵٪ از کسانی که حداقل گاهی اوقات کتاب می‌خوانند یا گوش می‌کنند، این کتاب‌ها را انتخاب می‌کنند. ۱۸٪ هم می‌گویند «فقط» داستان می‌خوانند. ۱۹ درصد کتاب‌خوان‌ها اما بیشتر یا فقط کتاب‌های غیرداستانی می‌خوانند و ۲۳ درصد هم می‌گویند ترکیبی از کتاب‌های داستانی و غیرداستانی را انتخاب می‌کنند.

زنان تمایل بیشتری به سرزمین داستان دارند و ۶۳ درصد از کتاب‌خوان‌های زن می‌گویند بیشتر یا تمام کتاب‌هایی که می‌خوانند یا گوش می‌کنند داستانی هستند، در حالی که ۴۶ درصد مردانی که مطالعه می‌کنند به سراغ کتاب‌های داستانی می‌روند.

انگلیسی‌ها چگونه کتاب می‌خوانند یا گوش می‌کنند؟

دیگر مطالعه فقط به معنی در دست گرفتن یک نسخه کاغذی کتاب نیست، زیرا کتاب‌های الکترونیکی و کتاب‌های صوتی به روشی برای کتاب‌خوانی تبدیل شده‌اند. آمار نشان می‌دهد ۱۸ درصد از آنهایی که سال گذشته کتابی خوانده یا گوش کرده‌اند، هرگز با استفاده از کتاب فیزیکی این کار را نکرده‌اند.

به طور کلی ۴۰٪ از کسانی که حداقل یک کتاب در سال گذشته خوانده‌اند، یک کتاب دیجیتال یا الکترونیکی خوانده‌اند و ۳۰٪ یک کتاب صوتی گوش کرده‌اند.

با این حال شکل سنتی کتاب خوانی هنوز قدرت خود را حفظ کرده و در میان افرادی که در ۱۲ ماه گذشته حداقل یک کتاب خوانده‌اند، ۶۱ درصد کتاب فیزیکی به دست گرفته‌اند و ۲۴ درصد معمولاً یا فقط کتاب الکترونیکی خوانده‌اند و ۱۴ درصد هم به طور معمول کتاب صوتی گوش کرده‌اند.

از هر ۱۰ نفر از آنهایی که سال پیش یک کتاب الکترونیکی مطالعه کرده‌اند، ۶ نفر (۵۹٪) معمولاً این کار را با یک دستگاه تخصصی (مانند کیندل) انجام داده‌اند، در حالی که ۲۰٪ بیشتر با تلفن همراه و ۱۸٪ در تبلت کتاب خوانده‌اند.

در حالی که تعداد کتاب‌خوان‌های بریتانیایی که ممکن است از کتاب‌های صوتی استفاده کنند در حال افزایش است، بیشتر مردم (۵۳٪) گوش کردن یک کتاب را معادل خواندن یک کتاب نمی‌دانند. تنها ۲۹ درصد از بریتانیایی‌ها می‌گویند که گوش کردن یک کتاب صوتی مانند خواندن فیزیکی آن کتاب است. گرچه این آمار در میان کسانی که به سراغ کتاب صوتی می‌روند متفاوت است و ۶۹ درصد آنها این امر را معادل کتاب خواندن می‌دانند و حتی ۷۸ درصد آنها باور دارند که این روش اصلی مطالعه کتاب است.

انگلیسی‌ها چند کتاب تهیه کردند؟

در طول سال گذشته، نیمی از بریتانیایی‌ها (۵۰ درصد) حداقل یک کتاب جدید برای خود خریدند، در حالی که ۴۰ درصد یک کتاب دست دوم برای خواندن خریداری کردند. امانت گرفتن برای برخی همچنان یک گزینه اصلی است و ۲۸ درصد از مردم کتابی را از خانواده و دوستانشان امانت گرفته‌اند و ۱۹ درصد کتابی از کتابخانه گرفته‌اند.

با این حال ۲۹ درصد از بریتانیایی‌ها در سال گذشته به هیچ وجه کتابی تهیه نکرده‌اند.

در حالی که حدود نیمی از زنان (۵۳٪) و مردان (۴۷٪) می‌گویند سال پیش برای خود کتاب جدیدی خریدند، زنان ۲ برابر بیشتر از خانواده یا دوستانشان کتاب امانت گرفتند (۳۷٪ زنان در مقایسه با ۱۹٪ مردان) یا از کتابخانه (۲۴٪ زنان در مقایسه با ۱۳٪ مردان) و همچنین کتاب دست دوم خریداری کرده‌اند (۴۶% در زنان در برابر ۳۲٪ در مردان).

در میان آنهایی که کتاب جدید خریدند، این کتاب‌ها به کتاب‌هایی قبلی که داشتند افزوده شده و بیش از ۸ نفر از هر ۱۰ انگلیسی (۸۳٪) می‌گویند حداقل یک کتاب فیزیکی دارند، یک چهارم بریتانیایی‌ها (۲۴٪) هم می‌گویند بیش از ۱۰۰ کتاب دارند.

با وجود رواج کمتر، تقریباً نیمی از بریتانیایی‌ها (۴۵%) حداقل یک کتاب الکترونیکی دارند و از هر ۹ بریتانیایی (۱۱%) یک نفر بیش از ۱۰۰ کتاب الکترونیکی است. جالب اینکه در میان انگلیسی‌های سالمندتر، تعداد کتاب الکترونیکی متعدد بیشتر است و ۱۶٪ از افراد بالای ۶۵ سال دارای کتاب‌های الکترونیکی سه رقمی هستند.

کتاب‌های صوتی بیشتر مورد توجه اقلیت‌ها هستند و تنها یک چهارم از بریتانیایی‌ها (۲۴ درصد) می‌گویند که فقط کتاب‌های صوتی دارند و ۹ درصد از آنها هم بیش از ۱۰ کتاب صوتی دارند.

بریتانیایی‌ها چگونه قفسه‌های کتاب خود را مرتب می‌کنند؟

درباره نحوه سازماندهی کتاب‌ها رویه یکسانی وجود ندارد، به طوری که ۴۵ درصد از دارندگان کتاب‌های فیزیکی می‌گویند نظم خاصی برای نگه داری آنها ندارند. بریتانیایی‌هایی که کتاب‌های بیشتری دارند، بیشتر از قفسه‌ها استفاده می‌کنند و تنها ۳۰ درصد از کسانی که بیش از ۱۰۰ کتاب دارند، می‌گویند که کتاب‌هایشان به هیچ وجه سازمان‌دهی نشده است. این آمار در کسانی که ۱۰ کتاب یا کمتر دارند که به ۷۰ درصد می‌رسد.

متداول‌ترین روش‌های سازمان‌دهی کتاب‌ها بر اساس اندازه آنهاست و ۱۹ درصد از صاحبان کتاب قفسه‌های خود را بر این اساس طبقه‌بندی می‌کنند. ۱۷ درصد بر اساس ژانر، کتاب‌هایشان را طبقه‌بندی می‌کنند. از هر ۹ نفری که صاحب یک مجموعه کتاب هستند، یک نفر (۱۱٪) به مرتب کردن بر اساس حروف الفبا بر اساس نام نویسنده علاقه دارند، در حالی که ۱۰٪ ترجیح می‌دهند مجموعه کتاب‌های خود را بر اساس اینکه آیا کتاب را خوانده‌اند یا نخوانده‌اند مرتب کنند.

*علی جواهری



منیع: خبرگزاری مهر

چاپ پنجم کتابی درباره حضرت خدیجه در کتابفروشی‌ها


به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «بانوی عاشق»، سرگذشت بانوی کریمه اسلام، خدیجه کبری (س)، به قلم اعظم بروجردی و به همت انتشارات کتاب جمکران، همزمان با سالروز وفات ایشان به چاپ پنجم رسید.

زندگی این بانوی بزرگوار، از همان لحظه که جز به عشق نورانی رسول خدا دل نبست، دستخوش تحولی عظیم شد. گرچه خدیجه کبری (س)، در سراسر زندگی کوتاه و مؤمنانه‌اش جز به خیرخواهی رسول خدا (ص) قدمی نگذاشت اما این قلب مؤمن و پر از باور بانو بود که جز از یاد خدا لبریز نبود.

بانوی عاشق می‌خواهد تصویری دلپذیر و درست از بانوی یگانه اسلام برایمان به جای بگذارد. تصویری که در زمانه ما جایگاه ویژه ای دارد، در دنیایی که حتی گذاشتن اسم «خدیجه» روی دخترانمان کار سختی شده، آشنایی با سبک زندگی، علایق و خواسته‌های این بانو، مسیر تازه‌ای از تفکر را به روی مخاطب باز می‌کند. مسیری که خانم اعظم بروجردی از رهگذر انتخاب بانو در امر ازدواج آن‌را برایمان می‌گشاید.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «پیامبر (ص) در پیشگاه خدیجه (س) نشست و چون روزهای نخست، دست او را در دست گرفته بود و عاشقانه می‌گریست. خدیجه (س) با زحمت تلاش می‌کرد که اشک از چشم همسرش بزداید. نگاه آن دو در هم گره خورده بود. گویا هیچ‌کدام نمی‌خواستند، دل از یکدیگر بکنند و جدا شوند. پیامبر (ص) به سختی بغض خویش را فرو داد و گفت: «اندوه بر قلبم فشار می‌آورد همسرم! اگر می‌توانستم، درد تو را بر سینۀ خود می‌نشاندم و تقدیر را عوض می‌کردم، اما می‌دانی که من فقیری بیش نیستم و او غنی محض است. به یقین می‌دانم در رنج و اندوه تو خیری کثیر است و خداوند، بهتر از آنچه دیدی و شنیدی و داشتی، تو را مرحمت می‌فرماید. اما بر من سخت است این هجران که شما را عاشقم…»

کتاب بانوی عاشق همزمان با سالروز وفات حضرت خدیجه کبری (س) به قلم اعظم بروجردی و به همت انتشارات کتاب جمکران به چاپ پنجم رسیده است.



منیع: خبرگزاری مهر

رکود نفس‌‌گیر در بازار کاغذ


حمید نیکدل رئیس اتحادیه فروشندگان کاغذ و مقوا در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم‌، از رکود شدید حاکم بر بازار کاغذ خبر داد و گفت: قیمت‌ها در بازار کاغذ چند هفته‌ای است که با کاهش مواجه شده است ولی هم‌چنان بازار کاغذ و مقوا با رکود مواجه است.

وی ادامه داد:  این رکود،‌ با پایان سال تحصیلی،‌ پایان نمایشگاه کتاب و خروج ناشران از بازار کاغذ و … توام شده است و همین فضای بازار را نفس‌گیر کرده است.

نیکدل با اشاره به قیمت‌های فعلی در بازار کاغذ و مقوا گفت:  هر بند کاغذ تحریر 70 در 100 با گرماژ 70 گرم بندی یک میلیون و 650 تا یک میلیون و 680 هزار تومان قیمت‌گذاری شده است. اما خرید و فروش بسیار پایین است،‌ هم‌چنین کاغذ نیز بسته ای 198 هزار تومان است.

وی قیمت‌های فعلی در بازار کاغذ و مقوا را تاحدودی مطابق با واقعیت دانست و گفت:‌ تصور نمی‌کنم که قیمت‌ها کاهش جدی‌‌تری داشته باشد. 

نیکدل در پایان با اشاره به شرایط دشوار واردات کاغذ نیز گفت:‌ متاسفانه روند ثبت سفارش‌ها طولانی شده و تخصیص ارز به ناشران بالای 5 ماه طول می‌کشد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

صالحی: باید توسعه کتابخانه‌ها را جدی‌تر بگیریم


به گزارش خبرگزاری مهر، مراسم بیست و یکمین سالروز تأسیس نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور همزمان با اختتامیه سیزدهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی با حضور سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، احمد مسجدجامعی وزیر اسبق فرهنگ و قائم‌مقام ریاست مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، مهدی محمدی معاون حقوقی، امور مجلس و استان‌ها، آزاده نظربلند دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، قادر آشنا مشاور وزیر و دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور، نیکنام حسینی‌پور مشاور وزیر و رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و دوست‌داران کتاب، امروز دوشنبه (۲۰ اسفند) برگزار شد.

سیدعباس صالحی در این مراسم گفت: کتابخوانی در کشور ما شایسته فرهنگ و تمدن ایرانی نیست و حتماً باید اتفاقات مثبتی در این حوزه رخ دهد.

وی با بیان اینکه در همین راستا پاره‌ای از برنامه‌ها عملی می‌شود و قطعاً بی‌تاثیر نیست، افزود: جشنواره کتابخوانی رضوی یکی از این اقدامات است که به مناسبت آن ۹۰۰ هزار اثر ارائه شده است و نشان می‌دهد پویش‌های مبتنی بر کتابخوانی می‌توانند اثرات خود را داشته باشند.

صالحی تصریح کرد: بحث بعدی توسعه دسترسی به کتاب است؛ خرید کتاب و استفاده از کتابخانه‌ها، دو منبع دسترسی به کتاب هستند؛ به دلیل شرایط اقتصادی، در حوزه خرید کتاب سبد مصرف فرهنگیِ خانوار در سال‌های اخیر کاهش یافته است و این زنگ خطری است که اگر این خلأ از راه دوم (دسترسی به کتاب) تأمین نشود کتاب‌خوانی با تهدید مواجه می‌شود.

وی با اشاره به کمتر شدن هزینه فرهنگی خانوار، بیان کرد: وقتی از حوزه نشر و کتاب سخن می‌گوئیم شامل انواع کتاب درسی، کمک درسی، روزنامه و… می‌شود که سهم همه اینها در سال ۱۳۹۶ در سبد مصرف خانوار ۰/۱۸ درصد بوده است ولی در سال ۱۴۰۲، به ۰/۱۰ درصد کاهش یافته یعنی در شش سال ۰/۰۸ درصد کاهش سهم کتاب در سبد مصرف خانوار رخ داده است.

صالحی تصریح کرد: آمارها نشان می‌دهند به علت شرایط اقتصادیِ سال‌های اخیر، خانواده‌ها زمینه کمتری برای مصرف فرهنگی دارند و این امر در حوزه کتاب با شیب شدیدتری حرکت می‌کند، بنابراین خرید کتاب که یکی از راه‌های دسترسی به کتاب جهت کتابخوانی است، عملاً شرایط سخت‌تری پیدا کرده است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه کتابخانه‌ها راه دوم دسترسی به کتاب هستند، گفت: با توجه به کوچک شدن سبد مصرف فرهنگیِ خانوار (و به طور خاص سهم کتاب) اگر بخواهیم به آینده کتاب و کتابخوانی فکر کنیم باید توجه جدی‌تری به کتابخانه‌ها داشته باشیم و در این مسیر وظیفه ما و شما بیشتر و بیشتر است.

وی افزود: منابع کتاب در کتابخانه‌ها به شدت رنجور هستند، در سال ۱۴۰۲ در کتابخانه‌های عمومی ۴۹ میلیون کتاب داشتیم که این رقمِ بسیار کمی از لحاظ توزیع کتاب در مجموع کتابخانه‌ها محسوب می‌شود.

صالحی تصریح کرد: اگر می‌خواهیم ملتی کتابخوان داشته باشیم با توجه به وضعیت اقتصادی حتماً باید در حوزه تأمین منابع کتابخانه‌ها جدی‌تر ورود کنیم.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اهمیت گسترش کتابخانه‌ها، گفت: در این حوزه نیز عملکرد ضعیفی داریم مثلاً برای هر ۱۰۰ هزار نفر تقریباً چهار کتابخانه در کشور داریم درحالیکه در برخی کشورها مثلاً روسیه ۶۱ کتابخانه، ایتالیا ۲۱ کتابخانه و در هند ۱۱ کتابخانه به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر وجود دارد. بنابراین اگر می‌خواهیم کتابخوانی به تاریخ نپیوندد باید با کمک منابع دولتی و خصوصی توسعه کتابخانه‌ها را جدی‌تر بگیریم.

وی افزود: باید کتابخانه‌ها را جذاب کنیم بیش از ۵۰ درصد کسانی که اهل مطالعه هستند به کتابخانه‌ها رجوع نمی‌کنند؛ جذاب کردن کتابخانه‌ها راه‌کارهای مختلفی دارد و باید در این مسیر موانع را برداریم کارهای مختلفی در دوره‌های قبل انجام شده و در دوره جدید هم مورد اهتمام جدی است.

صالحی تصریح کرد: جذاب کردن کتابخانه‌ها در کنار افزودن بر تعداد کتابخانه‌ها و منابع کتابخانه‌ها ضلع سوم است، باید کاری کرد کتابخانه گلستان روح و جان شود.

در این مراسم از برگزیدگان سیزدهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی و منتخبان ستادی بیست و یکمین سالروز تأسیس نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور نیز تجلیل شد.



منیع: خبرگزاری مهر

شعری برای قهرمانان خرمشهر


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جمعی از نویسندگان و شاعران کشور همزمان با فرارسیدن سالروز فتح خرمشهر، با انتشار تازه‌ترین مطالب، یاد شهدای حماسه‌ساز را گرامی داشتند. 

 

احمد رفیعی، شاعر، نیز در تازه‌ترین شعر خود، به یکی از دیوارنوشته‌های معروف در جریان فتح خرمشهر اشاره کرده است. سروده او را می‌توانید در ادامه بخوانید: 

ما آمدیم‌.‌.. اما نبودید

پروانه بودید و پیِ پروا نبودید
عین یقین بودید در رؤیا نبودید

در هاله ابهام بود امروز ایران
دیروز اگر قربانی فردا نبودید

در سنگر عشق آفرینی لحظه لحظه
یار شما بوده خدا تنها نبودید

نام سلحشوری زمین می‌ماند اگر که
ای اهل خرمشهر در دنیا نبودید

دل را به دریای فداکاری سپردید
هرچند خودهم کمتر از دریا نبودید

یادم نرفته هرچه انشا می‌نوشتم
حتی نشد یکبار در انشا نبودید

مایی نبود امروز شاید اصلاً اینجا
دیروز اگر با جان به فکرما نبودید

جئنا لنبقی روی دیوارت نوشتند
زیرش نوشتید آمدیم اما نبودید

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

زبان فارسی، شکل دهنده جهان بینی نظامی و هویت ایرانی او است


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ طاهره طهرانی: امروز سه شنبه ۲۱ اسفندماه روز بزرگداشت نظامی گنجوی، شاعر ایرانی فارسی گوست. به همین مناسبت با نسرین فقیه ملک مرزبان دانشیار دانشکده ادبیات دانشگاه الزهرا و دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران گفتگویی داشته‌ایم. او پیشینه‌ای از مقالات و سخنرانی‌ها در کارنامه خود دارد که می‌توان به حضورش در کنفرانس باکو در آذربایجان و سخنرانی درباره نظامی به عنوان شاعری پارسی زبان و ایرانی اشاره کرد.

مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید؛

* ما اگر در ایران نظامی نداشتیم، چه چیزی نداشتیم؟ و امروزمان چه تغییری می‌کرد؟

بگذارید ابتدا از ایران و دیدگاه‌هایی که در قرن ششم یا حتی قبل از آن نسبت به این سرزمین وجود داشته است، صحبت کنم. در آن دوران، در بسیاری از کتاب‌های شعر از لفظ «ایران» کمتر استفاده می‌شد و به جای آن، واژه‌هایی مانند جهان، کشور یا شهر به کار می‌رفت. حتی گاهی از عبارت ایران‌شهر نیز به کار می‌رفت.

فردوسی یکی از کسانی است که بیشترین استفاده را از لفظ ایران کرده است. در شاهنامه، فردوسی هویت ایرانی را دقیقاً با واژه ایران تعریف می‌کند. در داستان فریدون او ایران را در مقابل توران قرار می‌دهد. این تقابل به ویژه در داستان فریدون و پسرانش مشهود است. در این داستان، فریدون ایران را به ایرج می‌سپارد و این انتخاب باعث اعتراض دو برادر دیگر، سلم و تور، می‌شود، تا جایی که به کشتن برادرشان برمی‌خیزند. اینجا نوعی هویت‌بخشی و حتی مرزکشی خاص اتفاق می‌افتد.

به نظر من، داستان‌های جمشید و فریدون در شاهنامه، دو داستان هویت‌بخش هستند. فریدون تنها یک شخصیت افسانه‌ای نیست، بلکه لایه‌های درونی عمیقی دارد که باید کشف شوند. در داستان فریدون، انتخاب ایرج به عنوان شاه ایران، نوعی تعریف ویژه از هویت ایرانی ارائه می‌دهد. این انتخاب باعث حسادت سلم و تور می‌شود، یعنی این سرزمین آنقدر اهمیت دارد که این اعتراض و آن حسادت بر سر پادشاهی آن در نهایت به برادرکشی منجر می‌شود. این موضوع نشان‌دهنده اهمیت حیطه قدرت و رقابت در شکل‌گیری هویت ملی است.

پس از فردوسی، دیدگاه‌های مختلفی نسبت به ایران شکل گرفت. در دربارهای ترک، نگاه‌های علمی، عاشقانه و به ویژه صوفیانه به ایران وجود داشت. این دیدگاه‌ها تا قرن ششم ادامه یافتند. در این میان، افراد دیگری نیز بودند، اما من در اینجا به آن‌ها نمی‌پردازم و بیشتر بر روی نکات کلیدی و نقش نظامی تمرکز می‌کنم.

نظامی گنجوی یکی از شاعرانی است که به شدت تحت تأثیر فردوسی قرار دارد. او در آثار خود به قصه‌ها و اشعاری اشاره می‌کند که پیش از او توسط شاعرانی مانند فردوسی سروده شده‌اند. نظامی خود می‌گوید که این قصه‌ها را از منابع مختلف گرفته و آن‌ها را به شکلی جدید و زیبا بازآفرینی کرده است. در واقع، او این قصه‌ها را مس هایی می‌داند که طلا ی‌شان می‌کند. این نشان‌دهنده نگاه عمیق نظامی به پیشینه ادبی و فرهنگی ایران است، به ویژه قصه‌هایی که در آنها لفظ ایران به کار رفته است.

در آثار نظامی، لفظ ایران و هویت ایرانی به طور مکرر مطرح می‌شود. این موضوع به وضوح در ابیات مشهور او دیده می‌شود، مانند این بیت:

همه عالم تن است و ایران دل

نیست گوینده زین قیاس خجل

چون که ایران دل زمین باشد

دل ز تن به بود، یقین باشد

این بیت نشان‌دهنده اهمیت ایران به عنوان مرکز و قلب جهان از دیدگاه نظامی است.

علاوه بر این، در کتاب‌های جغرافیایی قدیمی، چه هندی، چه یونانی و چه ایرانی، نگاه ویژه‌ای به ایران وجود دارد. برای مثال، کتاب‌های جغرافیایی، جهان به بخش‌های مختلف تقسیم می‌شود و ایران اغلب به عنوان مرکز یا قلب این تقسیم‌بندی‌ها مطرح می‌شود. در نزهه القلوب نقل می‌کند از کتاب‌های مختلف مناطق دیگر جهان به هفت اقلیم تقسیم می‌شود و ایران در اقلیم وسط قرار می‌گیرد، سه اقلیم در شرق و سه اقلیم در غرب. این نگاه لزوماً توسط ایرانی‌ها مطرح نشده بلکه توسط جغرافی‌دانان و نویسندگان مختلف از فرهنگ‌های گوناگون بیان شده است.

این نگاه به ایران به عنوان مرکز جهان، در دوره‌های مختلف تاریخی تغییر کرده است. مرزهای ایران در طول تاریخ گسترده‌تر یا کوچک‌تر شده‌اند، چاق و لاغر شده است. برای مثال، با ورود اقوام ترک و فتوحات آن‌ها، مرزهای ایران تغییرات زیادی کرد. در آن دوران، مرزها به شکل امروزی نبودند و حکومت‌ها بیشتر ایلی و قبیله‌ای بودند. این باعث می‌شد که مرزها دائماً در حال تغییر باشند و قبیله‌ها امروز در یک منطقه و فردا در منطقه‌ای دیگر ساکن شوند.

* زمانی که به جهان مسکون آن روزگار نگاه می‌کنیم می‌بینیم به هر حال ایران در میانه این هفت اقلیم است.

ما باید به سرزمین و مردمی توجه کنیم که خود را مرکز جهان می‌دانند و دیگران نیز این موضوع را تأیید می‌کنند. این نگاه بسیار جالب است و در آثار نظامی گنجوی نیز به وضوح دیده می‌شود. نظامی می‌گوید؛

زآن سعادت که در سرت دانند،

مقبل هفت کشورت خوانند

او در مورد هفت اقلیم سخن می‌گوید و از سعادت و جایگاه ویژه ایران و شهریار زمانه ایران در میان این هفت اقلیم صحبت می‌کند، این نشان‌دهنده دیدگاهی است که در قرن ششم به وسیله نظامی تقویت شده است.

* با این تفاسیر اگر نظامی نبود، چه اتفاقی می‌افتاد؟

در حوزه خط سیر هویت‌بخشی، فردوسی آغازگر این جریان بود، از قرن چهارم (سال ۳۲۹ تا ۴۱۱ هجری قمری) تا قرن ششم، این دیدگاه به تدریج شکل گرفت و تقویت شد. در این دو قرن، دیدگاه‌های صوفیانه نیز وجود داشت که بیشتر بر بی‌وطنی و فراتر رفتن از مرزهای جغرافیایی زمینی تأکید می‌کردند. در آن نگاه، کل نظام هستی و دنیا در مقابل آسمان و ماورأ قرار می‌گیرد.

فردوسی در شرق ایران بوده اما ناگهان فردی در غرب ایران مانند نظامی ظهور می‌کند و آوازه هویت‌بخشی ایرانی را به نوعی ادامه می‌دهد. او درباره ایران و هویت‌بخشی را با شادمانی و تأکید بر هفت اقلیم و جایگاه ایران به عنوان مرکز و قلب و دل جهان، تقویت می‌کند. این نمی‌تواند بی‌نتیجه باشد، زیرا خط سیر فکری یک اندیشۀ هویت‌بخش در طول این دو قرن تثبیت شده و با شعر نظامی به اوج خود می‌رسد و جاودانه می‌شود. این مسئله بسیار مهم است و نشان‌دهنده تأثیر عمیق ادبیات در شکل‌گیری هویت ملی است.

نظامی با نگاه نمایشی، تصویری، استعاری و مخیل و صریح، در همه انواع هویت ایرانی را به شدت تقویت کرده و آن را ماندگار کرده است. این هویت تا امروز هم در فرهنگ و ادبیات ایران دیده می‌شود. این موضوع نشان‌دهنده تأثیر گسترده مرزهای فرهنگی و تاریخی ایران است که در طول تاریخ تغییر کرده‌اند.

* در واقع این سرزمین‌ها که روزی آنها هم ایران نامیده می‌شدند، حالا جدا شده‌اند.

کشورهایی مانند آذربایجان تحت تأثیر این هویت‌بخشی قرار گرفته‌اند. این سرزمین‌های اقماری ایران بر اساس تغییراتی که در طول زمان اتفاق می‌افتد و تغییراتی که در حکمرانان سیاسی رخ می‌دهد، گاهی زیر پرچم ایران قرار می‌گیرد و گاهی از آن خارج می‌شود. این تغییرات در دوره‌های مختلف تاریخی و با ظهور قدرت‌های گوناگون رخ داده است. نظر من این است که ما نباید با کشورهایی مانند افغانستان، ترکیه یا آذربایجان بر سر مالکیت شاعرانی مانند سنایی، مولوی یا نظامی بحث کنیم. این مسئله برای ما اصلاً مطرح نیست.

* چطور؟ این موضوع اهمیتی ندارد؟

چیزی که در کنفرانس باکو گفتم این است که نظامی در گنجه متولد شد و در همان منطقه نیز درگذشت. اما او در متن آثار خود به وضوح به ایرانی بودن خود افتخار می‌کند. در آن زمان، ایران مفهومی گسترده داشت و زبان فارسی به عنوان ملاک هویت، نقش بسیار بسیار جدی‌ای در فرهنگ و تمدن ایرانی ایفا می‌کرد. این فرهنگ و تمدن از خاور تا باختر را در بر می‌گرفت و بی تردید قدیمی‌ترین تمدن‌های جهان شناخته می‌شود. نظامی با زبان فارسی سخن می‌گفت و این زبان تنها زبانی بود که در ذهن او، در ذهن دریافت‌کننده او، جهان‌بینی و ادراک او از هستی را شکل می‌داد. زبان فارسی برای نظامی ابزاری بود که با آن نمایش‌های ادبی خود را خلق می‌کرد.

اما بُعد دیگری نیز وجود دارد که دوست دارم به آن اشاره کنم. وقتی از تاریخ و سیر زمانی هویت‌بخشی صحبت می‌کنیم، یا وقتی از زبان حرف می‌زنیم، باید به این نکته توجه کنیم. من دوست دارم اینجا از خاقانی هم نام ببرم.

* اتفاقاً می‌خواستم در این باره از شما بپرسم. در واقع، ما دو شاعر داریم که در یک اقلیم زندگی می‌کردند: نظامی و خاقانی.

خاقانی هم مانند نظامی، شاعری بود که در منطقه قفقاز زندگی می‌کرد و به زبان فارسی شعر می‌سرود. او نیز به هویت ایرانی خود افتخار می‌کرد و زبان فارسی را به عنوان ابزاری برای بیان افکار و احساسات خود به کار می‌گرفت. این دو شاعر، با وجود زندگی در منطقه‌ای که امروز خارج از مرزهای سیاسی ایران قرار دارد، همواره به ایران و فرهنگ ایرانی وفادار بودند.

* این دو شاعر چه خدمتی می‌کنند و چه نقشی دارند؟

این موضوع بسیار جذاب و قابل تأمل است. ببینید، دو انسان بزرگوار و بسیار باهوش که زندگی‌هایشان لزوماً شبیه زندگی شاعران خراسانی نیست، زندگی‌های متفاوتی دارند. چرا متفاوت است؟ به این دلیل که شاید شروان‌شاهان تحت سیطره‌ی سلاجقه هستند و این‌گونه نیست که شاه سلجوقی را مدام در مرکز قدرت خود ببینند. آن‌ها علاقه‌مندند که با شاعران و فرهیختگان مناطق فرهنگی دیگر ارتباط داشته باشند. اما به هر حال، در یک منطقه‌ی فرهنگی جدید دارند زندگی می‌کنند.

ما همیشه دو منطقه فرهنگی بزرگ داریم: خراسان و عراق عجم یا منطقه‌ی فارس. این مناطق، شاعرخیز و دانشمندخیز هستند و به شدت قدرتمند هستند. مسئله‌ی بسیار مهم، همسویی قدرت و زبان در این دو منطقه است که بسیار جدی است. حالا شما پایتخت خود را در نظر بگیرید، جایی که شاه بزرگ می‌نشیند، لشکر می‌آید و وزیران حضور دارند. در این مناطق، اگر شاعران یا عالمانی در مدارس، حوزه‌های علمیه، یا در بحث‌های مختلف شعر، ادب، فرهنگ و حتی علوم دقیقه فعالیت کنند، این پدیده‌ها طبیعی جلوه می‌کنند.

اما زمانی که به قرن ششم می‌رویم، می‌بینیم که در این قرن، در منطقه‌ای در شمال غربی ایران، شاعرانی ظهور می‌کنند که سبک ویژه‌ای دارند. من درباره‌ی سبک آن‌ها زیاد فکر می‌کنم، این شاعران تأثیرگذارند در بلوغ زبان فارسی. به چه معنا؟ به این معنا که وقتی در قرن بعد، حدود ۵۰ سال بعد، کسانی مثل سعدی را داریم که می‌توانند با الفاظ روان و حتی بدون تصویرسازی ذهنی و تصویر مخیل، برای ما تجسم ایجاد کنند.

اما در منطقه آذربایجان، افرادی که دور از منطقه‌ی قدرت مرکزی هستند، چند کار مهم انجام می‌دهند؛ یکی این‌که تداخل فرهنگی ایجاد می‌کنند. شما ببینید، ارتباطی که نظامی و خاقانی با دنیای مسیحیت دارند، دنیایی با فرهنگ متفاوت است. نگاه آن‌ها به زن، دین، جامعه و نوع عشق‌ورزی متفاوت است. وقتی ما این تنوع را در دیدگاه‌ها می‌بینیم، می‌تواند برای زبان فارسی و منشور دارای طیف‌های مختلف معنایی، معناهای جدید ایجاد کند و حوزه‌ی معنایی واژگان را گسترش دهد. یعنی شما از واژه‌ها استفاده‌ی مؤثرتری می‌کنید و می‌توانید حوزه‌های معنایی را باز کنید.

نکته دوم این است که در مواجهه با مقوله تخیل، شما با جنبه‌ای متفاوت روبرو می‌شوید و این موضوع به‌خوبی در آثار نظامی و خاقانی مشهود است. شما می‌توانید تأثیر استعاره‌ها، مشبهٌ به ها، تجسم‌ها، تمثیل‌ها و حتی شیوه‌های گوناگون تصویرسازی عینی را در آثار آنها مشاهده کنید. این مایه می‌کند و مایه می‌سازد برای شاعران قرن‌های هفتم و هشتم و رد پای تخیل نظامی و خاقانی را در آثار دیگران می‌بینید. به عبارتی اگر نظامی و خاقانی نداشتیم، هم مدخل معنایی بسیاری از واژگان مان تنگ‌تر می‌شد، و هم بسیاری از صور خیال دارای عرصه نمایش و رنگهای متنوع نمی‌شدند.

*لطفا در این باره مثالی برای‌مان بزنید؟

مثلاً در آثار نظامی، با صحنه‌هایی از طبیعت روبرو هستید که با عمق و لطافت خاصی به تصویر کشیده شده‌اند. او حتی موضوعات بسیار ساده‌ای مانند شب شدن یا روز شدن و طلوع خورشید، یعنی دوتا کمینه محتوای به این سادگی را در نظر بگیرید، نظامی اینها را با تصاویری جدید و خلاقانه روایت می‌کند. برای نمونه، زمانی که می‌خواهد از شب بگوید، چنین می‌سراید؛

تا شب آنجا نشاط و بازی کرد،

عود سوزی و عطر سازی کرد

چون برافشاند شب به سنت شاه،

بر حریر سفید مشک سیاه

این تصویرسازی‌ها می‌تواند لباس‌های شاهانه را تداعی کند؛ جایی که حریر سفید نمادی از شکوه است و مشک سیاه به موی آراسته غالیه و مشک آلود شاه است و شاه را از شب قدرتمند تر و با شکوه تر نشان می‌دهد و به تزئینات ظریف اشاره دارد. در نمونه‌ای دیگر که می‌خواهد از شب یا روز سخن بگوید، چنین می‌آورد؛

شب چو منجوق برکشید بلند،

طاق خورشید را درید پرند

این تصویر، نمایانگر سپاهیان با علم‌ها و پرچم‌های افراشته است، تسلط سپاهیان بر میدان نبرد نمود پیدا می‌کند که با علم‌های بلندشان پرند و حریر سراپرده طاق خورشید را میدرند. این‌جوری می‌گوید شب شد یا روز شد! اینگونه تصاویر چندلایه نه‌تنها واقعیت را توصیف می‌کنند، بلکه معانی بیشتری را در خود نهفته دارند.

مثال دیگری از توصیف شب؛

شد به پیروزه گنبد از سر ناز،

روز کوتاه بود و قصه دراز

زلف شب چون نقاب مشکین بست،

شه ز نقّابیِ نقیبان رست

می‌خواهد بگوید شب شد! یا درباره صبح:

چون دم صبح گشت نافه گشای،

عود را سوخت خاک صندل سای

این تخیل زنده، مخاطب را به دنیای شاعرانه‌ای می‌برد، که هر پدیده ساده کنشی و روزمره به منبعی برای خلق صور خیال تبدیل شده است. این قابلیت تخیل در آثار نظامی و خاقانی، به ما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانیم پیرامون خود را با صورتهای خیالی مشابهتی و مجاورتی توضیح بدهیم و جهانی پیچیده‌تر و زیباتر خلق کنیم. این ویژگی‌ها همواره قدرتی مضاعف به تخیل ما می‌بخشند.

چگونه می‌توان زمانی را که نظامی را داریم، دوباره برگردیم و استعاره‌های قدیمی و فراموش‌شده را به کار بگیریم؟ نظامی زایایی استعاره ایجاد می‌کند، استعاره‌های زاینده و پویا می‌سازد. در همین زبان فارسی، شاهد هستیم که چنین رویکردی به ماندگاری زبان منجر می‌شود، زبان فارسی احساس لزوم تغییر نمی‌کند. دلیل این امر در زایایی و خلاقیت استعاره‌سازی نهفته است. برای مثال، وقتی می‌گوید؛

چون شب از سرمه فلک پرورد

چشم ماه و ستاره روشن کرد

یعنی دائم با حوزه‌های مختلف مانند جنگ، پارچه‌ها، مواد آرایشی، حالت‌های بدن و طبیعت دارد بین مفاهیم پیوند میزند و از این کمینه محتواها، با ایجاد ارتباط تلاش می‌کنند محتواهای متنوع استخراج کند.

زبان فارسی، شکل دهنده جهان بینی نظامی و هویت ایرانی او است
مناظره فرهاد و خسرو، برگی از منظومه خسرو و شیرین

به همین دلیل است که می‌بینیم در زبان فارسی، با وجود گذشت دست‌کم هزار سال از دوران فارسی دری پخته‌ای که پس از قرن سوم هجری شکل گرفته است، نیازی به تغییر بنیادی در زبان احساس نمی‌شود، حتی برای بیان مفاهیم پیشرفته علوم مختلف نظیر فلسفه و جامعه‌شناسی. هرچند لغات و اصطلاحات جدیدی از زبان‌های دیگر وام می‌گیریم، اما زبان فارسی همچنان قابلیت انعطاف خود و بیان مفاهیم را حفظ می‌کند. این توانایی از طریق فربه کردن حوزه‌های معنایی واژگان، گروه‌ها و جملات به وجود می‌آید.

بی تردید نظامی و خاقانی در این زمینه اثری شگرف دارند. آنها نشان دادند چطور می‌شود مفاهیم کوچک را با تنوع بسیار و صحنه پردازی‌های متنوع و جذاب و بدیع بیان کنند. این کار ساده نیست؛ این قدرت بخشیدن به یک زبان و هویت ماست. ما همگی مدیون شاعرانی هستیم که در توسعه و غنای زبان فارسی نقش داشته‌اند، و نظامی و دیگر بزرگان نیز سهم مهم خود را ایفا کرده‌اند تا این میراث ارزشمند را به شکلی ماندگار پیش ببرند و با استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات، زبان فارسی را به سطحی رساندند که بتواند مفاهیم پیچیده فلسفی، عرفانی و اجتماعی را بیان کند.

* به جز عرصه زبان، در ساحت‌های دیگر چه اثری از شاعرانی مانند نظامی گرفته‌ایم؟

الان درباره واژگان، گروه‌بندی و جملات صحبت کردم، اما به شکلی کلی‌تر به موضوع تجسم، تمثیل و صحنه آرایی اشاره‌ای نشد. این عناصر می‌توانند در ذهن هر ایرانی، به یاری داستان‌ها و خاطرات شیرینی که از گذشته به همراه دارد، یک جهان تصویری خلق کنند. انگار نمایشنامه‌هایی که می‌شود خاطره مشترک من و شما، خاطره مشترک هر ایرانی. داستان‌هایی مثل «خسرو و شیرین»، «لیلی و مجنون» یا «هفت پیکر» حتی «اسکندرنامه»، بخش‌هایی از حافظه مشترک فرهنگی ما هستند.

وقتی اشعار عطار یا اشعار دیگر شاعران می‌خوانیم که مایه می‌گیرند از فرهنگ و زبان قرن ششم، متوجه می‌شویم این خاطرات جمعی چگونه به فضای فرهنگی و زبانی و هویتی ما کمک کرده به طوری که ما حتی اگر بخواهیم هم نمی‌توانیم از این خوبیها و زیباییها خلاص بشویم و در جای دیگر زندگی کنیم! یک ایرانی هرجای دنیا زندگی بکند، باز هم میراث این تصاویر در تشبیهات و زبان روزمره ما آشکار است.

برای نمونه، وقتی کسی از زیبایی می‌گوید، ممکن است به شیرین اشاره کند یا معشوق خود را با لیلی مقایسه کند. این نام‌ها فقط اسامی افراد نیستند، و این تصاویر برای ما حوزه‌های معنایی گسترده و بزرگی ساخته‌اند که ما از ادبیات کلاسیکمان به ارث برده‌ایم و جزو حافظه مشترک ماست، بخشی جدا ناشدنی از حافظه ما هستند و نقش نظامی در این زمینه بی‌شک غیرقابل انکار است.

* یک نکته هم پرورش تخیل است که منجر به تولید آثار هنری می‌شود. برای مثال، در صنعت کتاب سازی می‌بینیم که تصویرگری چگونه وارد کتاب‌ها شد. تا پیش از قرون چهارم و پنجم هجری، کتاب‌های تصویردار چندان رایج نبودند، اما بعدها این گرایش پدید آمد. نقش عنصر تخیل در اینجا برجسته است؛ چون هنرمند پیش از آنکه با کتاب تصویرداری مواجه شود، تصاویر داستان‌ها را در ذهن خود آفریده بود. شاهنامه فردوسی و مهم‌تر از آن آثار نظامی، به‌ویژه قصه‌هایی چون «خسرو و شیرین»، «لیلی و مجنون»، «هفت پیکر» یا حتی «اسکندرنامه»، آفریننده همین تخیل قوی بود که بعدها در نگارگری‌ها، مینیاتورها و سایر هنرهای مرتبط با کتاب بازتاب و جلوه پیدا کرد و نوعی پیوند میان ادبیات و هنرهای بصری برقرار ساخت. مجموعه این عوامل نشان می‌دهد که چطور ادبیات، پایه‌ای برای پرورش خیال شده و به شکوفایی بسیاری از هنرهای دیگر کمک کرده است.

ما باید دو نکته مهم را در این زمینه مدنظر قرار دهیم. اول اینکه تصویرگری پیش از نظامی هم وجود داشته است، به‌ویژه همان‌طور که اشاره کردید در شاهنامه یا حتی آثاری که تحت تأثیر هنرهای شرق دور قرار داشته‌اند. شاعران خراسان، یا شاعرانی از بخارا و سمرقند، با نگارگری چینی آشنا بوده‌اند. اما چرا نظامی به‌صورت خاص به جایگاهی رسیده که او را در این عرصه تأثیرگذار می‌دانیم؟

دلیل آن به کارکرد روایی تصویر در قصه‌های نظامی بازمی‌گردد. تصویر در آثار او نقش کاربردی دارد. به‌عنوان مثال، علت عاشق شدن خسرو و شیرین با دیدن تصویر آن دیگری آغاز می‌شود؛ یعنی تصویر، عامل عشق است. یا شخصیت شاپور که به‌عنوان نقاش حضور دارد؛ این موضوع نشان‌دهنده تأثیری است که او به عنوان یک چهره هنری در قصه ایجاد می‌کند. این یعنی هویت دادن به نقاش و نقش، همچنین توصیف معماری مکان‌هایی مانند کاخ که در آن نقاشی اتفاق افتاده، جایی که نظامی کاخ خورنق را تصویر می‌کند و در هفت گنبد در هر گنبد از آن، تصاویری از زنان را توصیف می‌کند. این هنرهای تجسمی در آثار نظامی نه‌تنها در پیش چشم ما ظاهر می‌شوند، بلکه کارکرد و کنش روایی پیدا می‌کنند. در مقایسه با شاهنامه، چنین رویکردی در آن مشاهده نمی‌شود.

شما در شاهنامه صرفاً به مشاهده صحنه‌ها می‌پردازید و انگار از زاویه دید سوم شخص داستان را دنبال می‌کنید؛ حالتی شبیه تماشای فیلم یا تلویزیون. ولی نظامی فراتر می‌رود و این تصاویر را تبدیل به ابزاری برای تأثیرگذاری می‌کند؛ به تلویزیون و تابلوی نقاشی کارکرد می‌دهد. او به روایت بصری عمق و معنا و کنش روایی می‌بخشد.

نظامی فضایی خلق می‌کند که با زیبایی‌شناسی درهم‌آمیخته است؛ جایی که خواننده با رنگ‌ها، خطوط، و حجم‌ها درگیر می‌شود. توصیف طبیعت، شب و روز، شخصیت‌ها، یا المانهایی مثل اسب‌ها و کاخ‌ها باعث می‌شود مخاطب کاملاً وارد این فضا می‌شود. به همین دلیل وقتی به او می‌گویند که لیلی و مجنون را بسراید، ناراحت می‌شود و می‌گوید من چه چیزی را باید توصیف کنم؟ اینجا بیابان است و فرصت توصیف کردن برایم محدود است. یعنی او دلش می‌خواهد فضایی در اختیار داشته باشد که بتواند به‌راحتی نقاشی ذهنی خود را ترسیم کند. این فرآیند تأثیر شگرفی می‌گذارد، چرا که دریافت‌های ذهنی ما را پس از تحلیل و درک کامل، به گونه‌ای تصویرسازی می‌کند که گویی یک تابلو نقاشی زیبا جلوی چشممان قرار می‌گیرد. این معنا تبدیل به یک دریافت بصری قوی می‌شود.

حتی درباره نظامی گفته‌اند که مثنوی‌های او یا داستان‌هایش، بیشتر شبیه نمایشنامه‌هایی برای خواندن هستند، نه برای اجرا. در واقع، با خواندن آن‌ها، خودتان صحنه‌ها را با خواندن تان اجرا می‌کنید. به راحتی می‌توانید این متون را مانند یک فیلم‌نامه یا نمایشنامه تصور کنید و همه جزئیات آن را دنبال نمائید. همان‌طور که گفتم، نظامی در عرصه تخیل اثری بی‌نظیر دارد. انگار نگاره‌های نظامی بخش‌هایی از وجود ما شده‌اند؛ همان چیزهایی که همگی در طول زندگی تجربه کرده‌ایم و دیده‌ایم. خاطرات مشترکمان در آثار او نهفته است و از مرور و بحث درباره آن‌ها می‌توانیم بارها لذت ببریم.



منیع: خبرگزاری مهر

دوره آموزش زبان فارسی در دانشگاه سونان کالیجاگا اندونزی افتتاح شد


به گزارش خبرگزاری مهر، دوره آموزش زبان فارسی توسط رایزنی فرهنگی کشورمان در جاکارتا و با همکاری اتاق ایران و دانشگاه اسلامی دولتی سونان کالیجاگا شهر جوگجاکارتا در دانشگاه این شهر افتتاح شد.

در این مراسم محمدرضا ابراهیمی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در جاکارتا گفت: ایران و اندونزی دارای اشتراکات فرهنگی و زبانی هستند و تاکنون از نتایج تحقیقات به عمل آمده، بالغ بر ۷۰۰ کلمه مشترک میان دو کشور وجود دارد.

وی افزود: آموزش زبان فارسی در کشور اندونزی کارنامه خوبی دارد و باید در این زمینه تلاش زیادی انجام شود.

رایزن فرهنگی کشورمان ادامه داد: در اتاق‌های ایران علاوه بر آموزش زبان فارسی، برنامه‌های فرهنگی و هنری با همکاری دانشگاه‌ها نیز اجرا خواهد شد.

مقامات دانشگاه نیز در نشست وبیناری با تقدیر و تشکر از اقدامات رایزنی فرهنگی ایران در بسط و گسترش زبان فارسی در دانشگاه‌ها مطرح کردند که با توجه به اهمیت ایران در منطقه خاورمیانه و اشتراکات فرهنگی و دینی میان دو کشور علاقه‌مند هستیم با زبان و فرهنگ این کشور بیشتر آشنا شویم.

مدیران تحصیلات تکمیلی و دانشگاه خواستار همکاری‌های علمی دانشگاهی با دانشگاه‌های ایران شدند. همچنین خلیله نرگس دانشجوی تحصیلات تکمیلی این دانشگاه و فارغ التحصیل ایران و تجربه دو ترم تدریس در این دانشگاه، آموزش زبان فارسی را در این دوره‌ها بر عهده دارد.



منیع: خبرگزاری مهر