برگزاری بیست و دومین همایش ادبی سوختگان وصل با موضوع شهدای خدمت


به گزارش خبرنگار مهر، بیست و دومین همایش ادبی سوختگان وصل با عنوان «پرواز اردیبهشت» و با موضوع شهدای خدمت برگزار می‌شود.

این همایش ادبی هر ساله توسط دفتر ادبیات و هنر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران برگزار می‌شود و در هر دوره با موضوعی ویژه، پذیرای آثار شاعران و نویسندگان است.

موضوع ویژه بیست و دومین همایش سوختگان وصل تجلیل از رئیس جمهور شهید، «سید ابراهیم رئیسی» و «شهدای خدمت» است. شاعران نویسندگان می‌توانند آثار خود را تا ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ در دو بخش شعر و داستان به دبیرخانه همایش ادبی سوختگان وصل ارسال کنند.

اختتامیه این برنامه یک‌شنبه ۴ خرداد از ساعت ۱۵ تا ۱۸ در تالار شیخ انصاری دانشکده حقوق دانشگاه تهران برگزار می‌شود.



منیع: خبرگزاری مهر

یادداشت|پیوندی فراتر از یک ازدواج


به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمدحسین دانایی، پژوهشگر و خواهرزاده جلال آل احمد، به‌مناسبت سالروز تولد سیمین دانشور نگاهی انداخته است به زندگی این زوج ادبی. یادداشت او که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته به این شرح است: 

سیمین دانشور و جلال آل‌احمد معروف‌ترین و مؤثرترین زوج ادبی ایران در دوران معاصر می‌باشند. این دو نویسنده در فروردین 1327 با یکدیگر آشنا شدند، کتاب‌های خودشان را به یکدیگر اهدا کردند (تصویر) و ازدواجشان در سی‌ام فروردین 1329 هم پیوندی بود فراتر از یک ازدواج معمولی، چون روابط شخصی، فکری و هنری آنان، تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم گسترده و چندسویه‌ای داشت و عملاً باعث شد که عصر تازه‌ای در ادبیات معاصر آغاز شود.

این یادداشت نگاهی گذراست به تأثیرات این دو نفر بر رشد شخصیتی و ادبی یکدیگر و همچنین تأثیر روابط آنان بر ادبیات معاصر:

جلال آل‌احمد و سیمین دانشور گرچه از خاستگاه‌های متفاوتی برخاسته بودند، ولی هر دو تن به مسایل اجتماعی و فرهنگی جامعه حساس بودند و توجهی ویژه به این مسایل داشتند. این نقطة عطف موجب شده بود که دنیای پیرامون خود را مشترکاً ببینند و تجربه کنند، اما به سبک و قلم خودشان، به نقد مسایل اجتماعی بپردازند: آل‌احمد با قلمی تند و بی‌پروا و زهردار و دانشور با قلمی احساسی‌تر و هنرمندانه‌تر.

به علاوه، پیوند آنان موجب شده بود که سیمین دانشور در بستر روابط و مناسبات اجتماعی آل‌احمد، در فضای مردسالارانة دهه‌های 30 و 40 شمسی حضور یابد، صدای زنانة خاص خود را پیدا کند و سرانجام به “بانوی ادبیات داستانی” تبدیل شود. جلال آل‌احمد نیز تحت تأثیر نگاه زنانه و متعادل همسرش، توانست از سیاست‌زدگی‌های افراطی و فضای خشن مردسالارانه دهه‌های مزبور فاصله بگیرد، افق‌ فکری خود را وسیع‌تر و غنی‌تر سازد و با سبک و سیاقی هنرمندانه، وارد عرصة ادبیات شود و به نقد مسایل اجتماعی بپردازد. رگه¬های روشنی ازین تأثیر و تأثر متقابل را می‌توان در آثار ادبی آنان دید. به عنوان نمونه، رمان “سووشون” که شاهکار دانشور است، آکنده از دغدغه‌های اجتماعی، فرهنگی و هویتی، همراه با موضع‌گیری در برابر حضور نیروهای خارجی است. آل‌احمد هم در اثر معاشرت فکری با سیمین دانشور، در بسیاری از آثار خود، همچون “نفرین زمین” و “مدیر مدرسه”، با نگاهی عمیق‌تر و انسانی‌تر به دنیای پیرامون خویش پرداخته و به نتایج هنرمندانه‌تری دست یافته است.

 به این ترتیب، آن تفاوت خاستگاه خانوادگی و این نقطة عطف فکری موجب شده‌اند که آنان مکمل فکری یکدیگر باشند، چون هر کدام جهان را از زاویه‌ای دیگر می‌دیدند و این تنوع دیدگاه، باعث غنای آثار هر دو نفر می‌شد و مآلاً ادبیات معاصر را هم گسترده‌تر می‌کرد. از سوی دیگر، ازدواج رازآمیز و همزیستی نادر این زن و مرد نویسنده و روشنفکر، موجب شده بود که آنان به نمادی از پیوند فکری و هنری تبدیل شوند و نسل جوان‌تر جامعة روشنفکری کشور از آنان الگوگیری کند. برای اثبات این گزاره، روایتی معتبرتر از گفتارها و نوشتارهای خود آنان نسبت به یکدیگر نیست:

 دانشور درباره آل‌احمد: «جلال به من نوشتن یاد نداد، اما به من یاد داد خودم باشم. من اگر چیزی شدم، مدیون جلالم. او باور داشت که یک زن هم می‌تواند فکر کند و بنویسد.»

  آل احمد درباره دانشور: «سیمین برای من نه تنها همسر، که رفیق و همکار بود. ما با هم درد وطن داشتیم. اگر من تندتر می‌رفتم، او آهسته‌تر و عاقلانه‌تر مرا همراهی می‌کرد.»

 دانشور در باره همکاری با آل‌احمد: «جلال و من زیاد با هم بحث می‌کردیم. گاه مخالف بودیم، اما همیشه می‌فهمیدیم که هر دو، از درد یک خاک می‌نویسیم.»

  آل‌احمد در باره تأثیر دانشور: «سیمین آینه‌ای بود که وقتی به آن نگاه می‌کردم، می‌دیدم چقدر می‌شود در میان غوغای حرف‌های روشنفکری، دل آدمی را هم دید.»

بنابراین، می‌توان گفت که ازدواج جلال آل‌احمد و سیمین دانشور، تنها یک ازدواج معمولی و یک پیوند شخصی نبود، بلکه موهبتی بود که به رشد فکری و هنری خود آنان و غنای ادبیات معاصر منجر شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

نگاهی به دو نمونه از نسخه های خطی درباره امیرالمؤمنین(ع)


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب: نسخه‌های خطی ارزش‌های بسیاری دارند، از منظر هنری و از منظر معنایی بیان کننده نکات نغز و آشکار کننده اندیشه‌ها و باورهای صریح و اصیل گذشتگان است.

به مناسبت ایام لیالی قدر و شهادت حضرت علی (ع) به دو نمونه از نسخه‌های خطی در ارتباط با فضائل آن حضرت اشاره می‌کنیم؛

شکستن بت‌های کعبه به دست علی بن ابیطالب (ع) بر دوش پیامبر اکرم (ص)

در نگاره ای از کتاب روضه الصفا، علی (ع) بر دوش پیامبر (ص) در حال انداختن و شکستن بت‌ها دیده می‌شود. روضه الصفا فی سیرة الانبیا و الملوک و الخلفاء یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی به زبان فارسی است که توسط محمد بن خاوندشاه معروف به میرخواند نوشته شده است. این کتاب در اواخر دوره تیموری (قرن نهم هجری) نگارش یافته و به تاریخ عمومی جهان از آغاز آفرینش تا دوران سلطان حسین بایقرا می‌پردازد.

نگاهی به دو نمونه از نسخه های خطی درباره امیرالمؤمنین

میرخواند بیشتر عمر خود را در هرات گذراند و مورد حمایت امیر علیشیر نوایی قرار داشت. پس از مرگ میرخواند، دختر او ادامه‌ای بر این اثر نوشت و احوال زندگی سلطان زمان خویش – حسین بایقرا- بدان افزود. وفات میرخواند در سال ۹۰۳ هجری در شهر هرات ثبت شده است. نسخه‌های مصور این کتاب نیز وجود دارد که در موزه‌های مختلف نگهداری می‌شوند و شامل نگاره‌های معجزه پیامبران اولوالعزم هستند.

روضه الصفا از حیث ساختار در هفت بخش اصلی نوشته شده است، اگرچه برخی منابع آن را هفت جلدی معرفی می‌کنند. رضا قلی خان هدایت در دوره قاجار جلدهای هشتم تا دهم را به آن افزود که به روضه الصفای ناصری معروف شد. این کتاب از نظر محتوا به تاریخ پیامبران، پادشاهان و خلفا می‌پردازد و از منابع مختلف تاریخی، از جمله منابع عربی، اقتباس کرده است.

روضه الصفا از نظر سبکی تحت تأثیر دوره‌های مختلف تاریخی قرار دارد و از سبک‌های زبانی و ادبی آن دوره‌ها بهره برده است. استفاده از ترکیبات عربی، لغات ترکی و مغولی، و افعال وصفی از ویژگی‌های سبکی آن است. همچنین به عنوان یکی از مهم‌ترین منابع تاریخی در ایران و جهان شناخته شده است و تا مدت‌ها از اعتبار خاصی برخوردار بوده است.

حدیث «عنوان صحیفة المؤمن حبّ علی بن أبی طالب» در کتاب ضیاالدین مقدسی

ضیاالدین مقدسی ساکن دمشق بوده؛ اما دو رحله به شرق جهان اسلام داشت. در کتابخانه ملی فرانسه، به شماره Supplément turc 986 مجموعه‌ای از فواید مختلف شامل چند جز حدیثی، سماعات و غیر آن است که توسط عالم و محدث سرشناس حنبلی ضیاالدین محمد بن عبدالواحد المقدسی (۵۶۹-۶۴۳)، گردآوری شده و البته بخش‌های از آن نیز به خط خودش است. او در رحله دوم خود از اواخر سال ۶۰۸ تا ماه صفر ۶۱۰ در مرو حضور داشت و ظاهراً حدیث ذیل را در همان زمان از زنگی بن ابی الوفاء سماع کرده است و در مجموعه خود ثبت کرده است:

نگاهی به دو نمونه از نسخه های خطی درباره امیرالمؤمنین

«أخبرنا الشیخ أبوالقاسم زنکی بن ابی الوفاء البیهقی بقراءتی علیه، قلت له: أخبرکم الامام ابی سعد عبدالکریم اجازة أن اباحفص عمر بن محمد الفرغولی، أخبرهم المغیرة بن محمد بن المغیرة من ولد المغیرة بن شعبة، حمزة بن یوسف السهمی؛ قال: و (؟) أخبرنا أبواسحاق ابراهیم بن محمد بن عبدالله بن مهران البغدادی المحتسب بفلسطین، حدثنا أبوالفضل میمون بن هارون بن مخلد الکاتب حدثنا عارم بن الفضل أبوالنعمان، حدثنا قدامة بن النعمان عن الزهری قال: سمعت أنس بن مالک یقول: والله الذی لا إله الا هو سمعت رسول الله صلی الله علیه یقول:

«عنوان صحیفة المؤمن حبّ علی بن أبی طالب رضوان الله علیه»



منیع: خبرگزاری مهر

اسامی ناشران میهمان ویژه نمایشگاه کتاب تهران


به گزارش خبرگزاری تسنیم، ثائر جعفر العصامی، معاون رئیس اتحادیه ناشران عراق در گفت‌وگو با ستاد خبری سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گفت: عراق از اینکه میهمان ویژه سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران است، احساس خرسندی می‌کند و این حضور مایه مباهات کشور ماست. شکی نداریم که حضور در این نمایشگاه باعث افزایش تعامل و روابط فرهنگی بین عراق و ایران می‌شود.

به گفته العصامی، 15 انتشارات از کشور عراق قصد دارند خود را به نمایشگاه کتاب تهران برسانند. از بین این 15 انتشارات یک انتشارات وابسته به هیئت وزیران و 14 انتشارات عضو اتحادیه ناشران عراقی است.

 

معاون رئیس اتحادیه ناشران عراق در ادامه اسامی این مؤسسات را به این شرح معرفی کرد: دار المسلمة القانونیة، بیت الحکمة، دار الفراشات، موسسه العصامی، دار الکتب العلمیة، دار اولدبوک، دار الورشة، دار الکتب الادبیة، دار مصابیح، دار المعبد، دار سحر القلم، دار قندیل، کتابخانه الروضه الحیدریه و مکتبة العلویه، نماینده دار العارف للمطبوعات، دار العارف للمطبوعات و دار بابل.

ثائر جعفر العصامی در پایان افزود: عبدالوهاب مزهر الراضی رییس اتحادیه ناشران عراق در سی‌وششمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران حضور خواهد داشت.

سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از 17 تا 27 اردیبهشت‌ماه با شعار «بخوانیم برای ایران» در محل مصلای امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

پناهِ من همین سجاده و تسبیح و قرآن است


به گزارش خبرنگار مهر، رضا ابوذری شاعر به مناسبت شب‌های قدر و شهادت امیرالمومنین (ع) شعر تازه‌ای سروده است.

در ادامه این غزل را با هم می‌خوانیم؛

*

بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب

مقدّر کن برایم بهترین‌ها را همین امشب

برای استجابت فرصتی بهتر نخواهم یافت

گره خورده است احیا با امیرالمؤمنین امشب

تمام عمر با خود، گرمِ جنگی تن به تن بودم

به دیدارت می‌آیم از جدالی سهمگین امشب

پناهِ من همین سجاده و تسبیح و قرآن است

نگاهی کن به این درمانده‌ی گوشه‌نشین امشب

شب قدر است و جا خوش کرده بغضی در گلوی من

مقدّر می‌شود آیا برایم اربعین امشب؟

به فردایم امیدی نیست، اکنون دستگیری کن

همین حالا، همین حالا، همین امشب، همین امشب…



منیع: خبرگزاری مهر

کتاب «من زینب تو هستم» منتشر شد


به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «من زینب تو هستم» خاطرات شفاهی «عالیه نامدار فرزانه اقدم» خواهر شهید «رستم (سعید) نامدار فرزانه اقدم» از برادر خود است که به قلم «معصومه محمدی» توسط انتشارات «۲۷ بعثت» منتشر شد.

این کتاب در ۱۵ فصل تنظیم شده و در انتهای کتاب نیز وصیتنامه شهید به‌همراه تصاویر و اسناد منتشر شده است.

در بخشی از این کتاب آمده است؛

با وجود گرمای زیاد عزم جزم کردم و به راه افتادم. به خیابان که رسیدم، صدای مارش نظامی به گوشم رسید. از تهِ دلم صدام را لعن کردم. اگر جنگ نبود، من با این وضعیت و با سه بچه قدونیم‌قد، در این گرمای هوا زیر باد پنکه می‌نشستم و غم فراق برادر نداشتم. دَمِ درِ مسجد رسیدم و منتظر مینی‌بوس ماندم. کنار خیابان، بچه‌ها مشغول بازی شدند. من هم خیره به درِ مسجد شدم و در دل دعا کردم.

جوان‌های رزمنده گردِ شخصی جمع شده بودند و صحبت می‌کردند. بعد از پراکنده شدن، دیدم که آن شخ، پسر همسایه ماست؛ آقا رضا چراغی. چندان مراوده‌ای با خودش نداشتیم، اما با مادر و زن‌برادرهایش دوست بودم. جوان پاک و شریفی بود. تا جایی هم که خبر داشتم، مرتب در جبهه بود. باعث تعجب بود که به خانه برگشته. چشمم که به پای شکسته و گچ‌گرفته‌اش افتاد، حدس زدم که حتماً به‌خاطر پای شکسته به تهران آمده. با دیدن آن جوانان رزمنده، عذاب وجدان گرفتم. آنها هم مادر، خواهر، زن و بچه چشم‌انتظار داشتند. آنها هم زخمی شده بودند…

جایی جز مسجد نداشتم که نگاه کنم. طرف دیگر مردم مهربانی را دیدم که برای جبهه و پشت جبهه زحمت می‌کشیدند. کمک‌های جبهه را جمع‌آوری می‌کردند. زنی را دیدم که چند کمپوت را به مسجد تحویل داد تا به جبهه برسانند. به این فکر می‌کردم که مردم چقدر متحد شدند. از سرووضعشان معلوم بود که متموّل نیستند. اگر متموّل بودند، چه می‌کردند؟ صدام به خواب هم نمی‌دید مردم اینقدر متحد شوند و جوانانی هم که در ظاهر و باطن انقلابی نبودند، رزمنده شوند.

در همین فکر و خیال‌ها بودم که بوق تاکسی هوشیارم کرد. گفتم: «جوادیه؟» ایستاد و سوار شدیم.

از تاکسی پیاده شدم. حدس زدم که سر ظهر سعید در مسجد باشد. غیر از ساعت نماز هم در خانه نبود و مرتب توی مسجد بود. یک‌راست به آنجا رفتم. در جمع دوستان جدیدش من را دید و به‌سمتم آمد. گفت: اینجا چیکار می‌کنی؟ اومدی برای کمک؟

_داداش! خدا خیرت بده! یکی بچه‌های منو نگه داره، کمکم می‌کنم، اما الآن با خودت کار دارم. می‌خوام تو خلوت باهات صحبت کنم. بچه‌ها همینجا سرگرم‌ان. بیا؛ چند دقیقه بیشتر طول نمی‌کشه.

_چشم باجی! برو خونه می‌آم.

با تشر گفتم: «گفتم که نمی‌خوام کسی بفهمه!»

تعجب کرد و پرسید: «مگه چی می‌خوای بگی؟ باشه. سراپا گوشم. بفرما!»

به گوشه‌ای رفتم. او هم دنبالم آمد. صدایم را صاف کردم و بی‌مقدمه رفتم سرِ اصل مطلب. گفتم: «می‌خوای بری جبهه؟»

سکوت کرد. از او پرسیدم: «دَرست چی میشه؟ مگه نمی‌خواستی بری دانشگاه؟»

خون‌سرد جوابم را داد و گفت: «چیزی نمونده دیپلممو بگیرم. امتحاناتمو دادم. کارنامه هم تا چند وقت دیگه به دستم می‌رسه. دانشگاه هم، الآن تعطیله. اگه بازم بود، عجله‌ای نداشتم. بعد از جنگ هم میشه رفت دانشگاه.»

دیدم این بهانه به درِ بسته خورد. از درِ دلواپسی‌هایم وارد شدم. گفتم: «خب؛ درس هیچی! تو فکر ما رو نکردی؟ مگه نمی‌دونی وضعیت خونه چطوره؟ ما داغ‌داریم. طاقت دل‌نگرونی و چشم‌انتظاری یا زبونم لال! داغ دیگه‌ای رو نداریم.»

سرش را پایین انداخت. احساس کردم که حرف‌هایم رویش اثر کرده که چیزی نمی‌گوید. ادامه دادم و گفتم: «داداش! اگه تو بری، ننه میشه اسفند روی آتیش. ننه بعد از شهادت محمد، قصد کرده هیچ‌وقت به سرش حنا نذاره. حالش بده و امیدش به توئه. بری، چیکار کنه از نگرانی؟ اصلاً بمون همینجا و کارهای پشت جبهه رو انجام بده. بالاخره، توی تهران هم برای کمک کار زیاده.»

سرش را بالا آورد و با ناراحتی گفت: «عالیه! من باید برم!»

_زهی خیال باطل؛ منو باش! فکر کردم که حرفم روت اثر گذاشته! تو که حرف خودتو می‌زنی! آخه چرا باید بری؟

سرش را به تأسف تکان داد. نگاهم را به سمت دیگری بردم که لب تر کرد و گفت: «تقصیر ندارین! نشستین اینجا و خبر ندارین توی جبهه چه خبره؟! وقتی یاد شهدا و مجروحین می‌افتم، جگرم خون می‌شه. همین فتح خرمشهر، کلی خون براش ریخته شد. من و امثال من باید بریم و دفاع کنیم. بذار خیالتو راحت کنم. هیچ‌وقت به اندازه الآن برای جبهه رفتن مصمم نبودم.»

سکوت کرد. بار دیگر به صورتش نگاه کردم. صورتش خیس اشک شده بود. از دیدن حالش خیلی ناراحت شدم و گفتم: «حالا برای چی گریه می‌کنی؟»

صورتش را پاک کرد و گفت: «آمبولانس که برای بردن مجروح‌ها می‌اومد، یکی می‌گفت: دستم. اون یکی می‌گفت: پام. دسته‌دسته گلا پرپر نشدن که من بشینم اینجا و دست روی دست بذارم. اینا رو نمیگم که نگران‌تر شی. برای اینه که بدونی، دِین به گردنمه. اصلاً وظیفمه که برم.»

با شنیدن حرف‌هایش، به او حق دادم. احساس کردم که چقدر خودخواهم. من که با چشم خودم ایثار و شهادت رزمنده‌ها را دیده بودم، نباید خودخواهی می‌کردم و مانعِ رفتن برادرم می‌شدم. حتی نباید دلش را می‌لرزاندم. شرمنده شدم. گفتم: «خداحافظت باشه. ببخش منو. ناراحتت کردم.»

گویی خیالش از بابت من راحت شده بود، گفت: «نه آبجی! منم می‌دونم به شما سخت می‌گذره. شما ببخش. تاریخ اعزامم مشخص بشه، به زینب‌ننه و آقا هم می‌گم. برو خونه، بچه‌ها رو می‌برم باغ می‌گردونم. بعد می‌آییم خونه…»»



منیع: خبرگزاری مهر

کتابی برای “بازسازی پیمان زخم‌خورده”


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، “بازسازی پیمان زخم‌خورده”، از جمله‌ تازه‌ترین آثار نشر معارف است که با نگاهی به پدیده‌های اجتماعی و با رویکرد روان‌شناسی تلاش دارد راهکارهایی را به زوجینی ارائه دهد که دست تقدیر مسیر زندگی آنها را به سمت دیگری سوق داده است. 

راضیه جعفری و محمد زارعی تلاش دارند با ارائه راهکار به افرادی که زندگی آنها از سر خیانت از هم پاشیده شده، مرهمی بر دردهای درونی آنها گذاشته و کمک کنند تا زندگی برای این دسته از افراد در جریان درست خود قرار گیرد. 

 

در معرفی این کتاب آمده است:  زخم ناشی از پیمان‌شکنی زناشویی از عمیق‌ترین زخم‌های روانی و ارتباطی است که زوجین درگیر را با چالش های روانی، جسمانی، خانوادگی و اجتماعی گوناگونی مواجه می‌سازد. کتاب حاضر با رویکردی یکپارچه خداسو و با نگرش روان‌شناسی و اسلامی و با توجه به فرهنگ ایرانی و اسلامی برای درمان پیمان شکنی زناشویی نگاشته شده است تا به عنوان کتاب کار قدم به قدم به آنان در بازسازی زخم ناشی از پیمان‌شکنی زناشویی یاری رساند. در عین حال برای پیشگیری از پیمان‌شکنی زناشویی مفید است و به همه زوجین خواندن این کتاب توصیه می‌شود.

 مفهوم پیمان‌شکنی مثل لکه‌ای تیره بر روی پارچه‌ای سفید، در میان آثار ادبی هم به خوبی خودنمایی می‌کند و توجه مخاطبان را به خود جلب می‌کند. این بخشی از وضعیتی‌ است که بشر با آن درگیر و اغلب به عنوان نشانه ضعف شخصیت به آن نگاه می‌کنند.

در واقع کتاب “باسازی پیمان زخم‌خورده” علت‌های که افراد درگیر پیمان‌شکنی می‌شوند و راهکارهایی برای جلوگیری و التیام زخم‌های فرد آسیب‌دیده بیان می‌کند و با راهکارهایی به شخص پیمان‌شکن کمک می‌کند که درگیر در پیمان‌شکنی نشود و زندگی خانوادگی خود را حفظ کند. 

کتاب مورد نظر به دنبال کمک به افراد آسیب‌دیده از پیمان شکنی و پیشگیری از پیمان شکنی و راهکار برای درگیر نشدن در پیمان‌شکنی است.

این کتاب برای تمام اقشار جامعه مفید است و با زبان روان برای عموم نوشته شده و تمام افراد درگیر در پیمان‌شکنی می‌توانند از آن بهره گیرند حتی اشخاصی که برای پیشگیری کتاب را می‌خوانند نیز راه‌گشا است. همچنان این کتاب با دو ترکیب رویکرد دینی و روان‌شناختی نوشته شده است.

چاپ اول این کتاب به همت نشر معارف در فروردین 1404 به قیمت 195 هزار تومان به شمارگان هزار نسخه روانه بازار شده است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

برنامه فعالیت کتابخانه‌های عمومی در تعطیلات نوروز


همزمان با فرارسیدن عید نوروز و سال ۱۴۰۴ هجری شمسی، به منظور ارائه خدمات کتابخانه‌ای به مخاطبان و مسافران نوروزی و بهره‌مندی اعضا از فرصت تعطیلات برای آمادگی شرکت در آزمون‌ها، ۱۹۰ باب کتابخانه عمومی در این ایام فعال خواهد بود.

بر این اساس در ایام تعطیلات نوروز ۱۴۰۴ در مجموع ۱۹۰ باب کتابخانه عمومی در سطح کشور در خدمت علاقه‌مندان به کتاب و کتابخوانی خواهد بود. در سوم فروردین ماه با ۱۸۲ باب، بیشترین تعداد کتابخانه فعال خواهد بود و در سیزدهم فروردین ماه حداقل ۵۹ باب کتابخانه در کشور آماده ارائه خدمات است.

همچنین استان خراسان رضوی بیشترین تعداد کتابخانه فعال را در این ایام خواهد داشت.

بیشترین تعداد کتابخانه‌ها در روزهای سوم و چهارم فروردین با ۱۸۲ و ۱۸۱ باب، فعال خواهند بود.

فهرست کتابخانه‌های فعال در تعطیلات نوروز ۱۴۰۴ و ساعات کاری آنها را می‌توانید اینجا ببینید و از طریق سامانه مدیریت کتابخانه‌های عمومی به نشانی www.samanpl.ir به موقعیت آنها دسترسی پیدا کنید.



منیع: خبرگزاری مهر

داوری بخش علمی جشنواره قصه‌گویی


به گزارش خبرگزاری تسنیم، داوران بخش علمی جشنواره قصه‌گویی 203  اثر رسیده به دبیرخانه جشنواره را در چهار بخش جستارنویسی، مقاله علمی-پژوهشی، پایان‌نامه و رساله دانشگاهی و کتاب را مورد بررسی قرار دادند.

بیست‌وششمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی کانون پرورش فکری 27 تا 30 بهمن 1403 در یزد با شعار «راز قصه‌ها، ساز زندگی است» برگزار شد اما بخش علمی آن به‌صوت جداگانه برگزار می‌شود.

در این میان، پژوهش‌گران و علاقه‌مندان با ثبت 102 جستار، 81 مقاله علمی-پژوهشی، 14  پایان‌نامه و رساله دانشگاهی و 5 کتاب در بخش علمی جشنواره شرکت کردند.

بر همین اساس در بخش «جستار» سعید حسام‌پور، مسلم قاسمی و میثم متاجی داوری 102 اثر این بخش را بر عهده داشتند. تمرکز این داوران بر ارزیابی نوآوری، اثرگذاری و انسجام محتوایی جستارهای غیرداستانی مرتبط با هنر قصه‌گویی بود.

 

هم‌چنین در بخش «مقاله‌های علمی پژوهشی و مروری ترویجی» داوری 81 مقاله علمی به سلیمان شهبازی، سهیل احمدی و رضا قیومی‌پور سپرده شد و در این بخش، استناد به منابع معتبر، روش‌شناسی دقیق و ارائه راهکارهای کاربردی از جمله معیارهای اصلی ارزیابی به‌شمار می‌رود.

در عین حال، در بخش «کتاب» فرزانه فخریان، امیرحسین سلطانی‌فلاح و مسعود زین‌العابدین به بررسی پنج اثر منتشر شده در حوزه قصه و قصه‌گویی پرداختند. محتوای تالیفی و ترجمه، ساختار کتاب و میزان تطابق آن با اهداف جشنواره، شاخص‌های مورد توجه این داوران بود.

در بخش «پایان‌نامه و رساله‌های دانشگاهی» نیز سعید حسام‌پور، محمدرضا بابایی و فرزانه فخریان 14 پایان‌نامه و رساله مرتبط با قصه‌گویی را ارزیابی کردند. نوآوری پژوهشی، استقلال علمی و ارتباط موضوع با نیازهای جامعه، از اولویت‌های اصلی در داوری این بخش است.

برگزیدگان هر بخش در مراسم پایانی که روز دوشنبه، 5 خرداد 1404 در مرکز آفرینش‌های فرهنگی هنری کانون پرورش فکری واقع در خیابان حجاب تهران برگزار می‌شود، معرفی و مورد تجلیل قرار خواهند گرفت.

اداره‌کل آموزش و پژوهش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با تأکید بر اهمیت جایگاه پژوهش در توسعه و ارتقای فرهنگ قصه‌گویی، حضور چهره‌های متخصص در هیئت داوران، بخش علمی را تضمین‌کننده کیفیت و اعتبار علمی این رویداد دانسته و آن را گامی مهم در راستای ترویج پژوهش‌های کاربردی در این حوزه قلمداد می‌کند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

سنایی بیش از ۱۸۰ بیت در فضیلت حضرت علی (ع) سروده است


به گزارش خبرگزاری مهر، سنایی در کتاب حدیقه ‌الحقیقه در فضیلت امیرالمؤمنین علی (ع) بیش از ۱۸۰ بیت سروده است.

بخش‌هایی از این اشعار را می‌خوانیم؛

ای امیرالمؤمنین ای شمع دین ای بوالحسن

ای به یک ضربت ربوده جان دشمن از بدن

ای به تیغ تیز رستاخیز کرده روز جنگ

وی به نوک نیزه کرده شمع فرعونان لگن

از برای دین حق آباد کرده شرق و غرب

کردی از نوک سنانت عالمی را پر سنن

تیغ «الا الله» زدی بر فرق «لا» گویان دین

هر که «لا» می‌گفت وی را می‌زدی بر جان و تن

تا جهان خالی نکردی از بتان و بت‌پرست

تا نکردی لات را شهمات و عزارا حزن

تیغ ننهادی ز دست و درع ننهادی ز پشت

شاد باش ای شاه دین‌پرور چراغ انجمن

گر نبودی زخم تیغ و تیرت اندر راه دین

دین نپوشیدی لباس ایمنی بر خویشتن

لاجرم اکنون چنان کردی که در هر ساعتی

کافری از جور دین بر خود بدرد پیرهن

مرحبا ای مهتری کز بیم نیغت در جهان

پیش چشم دشمنانت خون همی آید لبن

فرش کفر از روی عالم در نوشتی سر بسر

ناصر دین هدی و قاهر کفر و وثن

کهترانت را سزد گر مهتری دعوی کنند

ای امیر نام‌گستر وی سوار نیزه‌زن

هیچ کس را در جهان این مایهٔ مردی نبود

کو به میدان خطر سازد برای دین وطن

راه دین بودست مخوف از ابتدا لیکن به جهد

آن همه مخوف را موقوف کردی در زمن

از برای نصرت دین ساختی هر روز و شب

طبل و منجوق و عراده نیزه و خود و مجن

پای این مردان نداری جامهٔ ایشان مپوش

برگ بی‌برگی نداری لاف درویشی مزن

روز حرب از هیبت تیغت بلرزیدی زمین

همچنان کز بیم خصمی تند مردی ممتحن

ذوالفقارت گر بدیدی کرگدن در روز جنگ

کاه گشتی در زمان گر کوه بودی کرگدن

سرکشان را سر بسر نابود کردی در جهان

تخت‌هاشان تخته کردی حله‌هاشان را کفن

این جلال و این کمال و این جمال و منزلت

نیست کس را در جهان جز مر ترا ای بوالحسن

هر دلی کو مهرت اندر دل ندارد همچو جان

هر دلی کو عشقت اندر جان ندارد مقترن

روی جنات العلی هرگز نبیند بی خلاف

لایزالی ماند اندر نار با گرم و حزن

گر نبودی روی و مویت هم نبودی روز و شب

گر نبودی رنگ و بویت گل نبودی در چمن

چون تو صاحب دولتی هرگز نبودی در جهان

هم نخواهد بود هرگز چون تویی در هیچ فن



منیع: خبرگزاری مهر