اشک برای یاد شهید باکری و لبخند برای شوخی با فرزندآوری


به گزارش خبرگزاری مهر، نیمه ماه مبارک رمضان هر ساله علاوه بر ولادت امام حسن مجتبی که در این روز است، همراه با یک اتفاق برای اهالی ادبیات انقلاب اسلامی است. در شب نیمه رمضان اهالی شعر به دیدار رهبر انقلاب می‌روند و در این جلسه که از افطار تا قبل از نیمه‌شب صحبتی جز شعر و شاعری نیست. فاطمه میرزاجعفری در گزارشی مشاهداتش از این دیدار را بازگو کرده است که در ادامه می‌خوانید:

وقتی ماه مبارک رمضان آغاز می‌شود اهالی کتاب و ادبیات و شاعران، حال دیگری دارند. این جمله را از دوستی شنیدم، راست می‌گوید ولادت امام حسن باشد، روزهای پایانی اسفند و رویش شکوفه‌های بهاری باشد، مهمانی افطاری باشد و میزبان آقا باشد، مگر می‌شود حال خوش نداشت؟

شوق دیدار و چشمه جوشان احساسات شاعرانه

شنبه ساعت چهار خودم را به حوالی کشوردوست می‌رسانم. گفته بودند که دیدار لطیف و محشری است، با بقیه فرق دارد، تنها دیداری است که جمعیت زیاد نیست و یک دل سیر می‌بینی‌شان. تقریباً دو ساعت زودتر رسیدم، دیدار با شاعران است و منتظر ماندیم تا اتوبوس عاشقانه شعرا از حوزه هنری برسد.

آقا سال‌هاست که این دیدار را برگزار می‌کند تا مبادا شعر به انزوا برود و از ذوق و شوق شاعران لذت می‌برد، گاهی اوقات از شاعران می‌خواهند که برگردند و ابیات را دوباره بخوانند، از ردیف و قافیه‌ها تعریف می‌کنند، فرق نمی‌کند شعر ترکی باشد یا عراقی و هندی برای هر کدام ذوق و حرفی برای گفتن دارند.

اولین خانمی هستم که به حسینه امام خمینی (ره) وارد می‌شوم، در قسمت جلویی متصل به محراب چند ردیف جانماز نواری سبزرنگ پهن شده است. در ردیف مخصوص بانوان می‌نشینم به انتظار. کمی بعد تر بانوان شاعر هم به ما اضافه می‌شوند؛ چراغ‌های حسینه روشن می‌شود همه جا رنگ سبز زیبایی به چشم می‌خورد. دختر پشت سرم از یکی از شهرهای ایران آمده. شاعر است، احساسات شاعرانه‌اش مانند چشمه‌ای جوشان می‌خروشد و اشک می‌شود به پهنای صورت می‌گوید: «اوج آرزوی هر شاعری است که در این دیدار باشد.» یکی دیگر می‌گوید: «آرزوی چند ساله‌ام این دیدار بود.» از میان جمع چند نفری هم دنبال کاغذ و خودکارند تا نامه‌ای برای آقا بنویسند.

کم کم شاعران دیگری از راه می‌رسند از میان جمع چهره‌های کم سن و سالی می‌بینم که حکایت از حضور شاعران جوان در این بزم عارفانه دارد؛ از میان‌شان محمد مهدی سیار، امید مهدی نژاد، علی موسوی گرمارودی، عباس حسین نژاد، محمود حبیبی کسبی، رضا اسماعیلی، ناصر فیض، جواد محقق و غیره چهره‌های آشنایی‌اند که می‌شناسم.

حسینیه کم کم شلوغ می‌شود، قرار بود نماز اینجا خوانده شود و بعد هم افطار. کنار صندلی‌ای که برای آیت الله خامنه‌ای گذاشته بودند، میزی قرار داشت که روی آن کتاب‌های شاعران بود. ساعت از شش گذشته بود که در باز شد؛ صدای صلوات حاضران در حسینیه پیچید؛ آقا مثل همیشه در ابتدای ورود با مهمانانشان سلام و احوال پرسی کردند و سپس روی صندلی نشستند.

بُهت شیرین دیدار!

میلاد عرفان پور و محمد مهدی دادمان رئیس حوزه هنری آن جلو کنارشان قرار گرفتند و یک به یک اسم شاعران را از روی کتاب‌ها می‌خواندند تا جلو بروند و کتاب شأن را معرفی و بعد هم تقدیم کنند.

علی موسوی گرمارودی، عباس همتی، فهمیه مجیدی از جمله شعرایی بودند که نامشان خوانده شد و کتاب‌هایشان را به رهبری دادند و چند کلامی صحبت کردند، محمود حبیبی کسبی نیز کتاب «ضاحیه مقدسه» را تقدیم مقام معظم رهبری کرد. چند شاعر دیگر هم از خانم‌ها و آقایان نامشان خوانده شد؛ هرکدام خیلی متین و آرام پای صندلی آقا می‌نشستند و کتابشان را تقدیم می‌کردند و چندکلامی گپ و گفت داشتند. هرکدام که برمی‌گشتند بقیه دوره‌شان می‌کردند که چه گفتید و چه شنیدید؟

یکی می‌گفت یادم نیست فقط محو تماشا بودم، دیگری سلام پدر و مادرش را به آقا رسانده بود، یکی دیگر با سه انگشتر تبرک برای مادر و خواهرش برمی‌گشت.

بین صف خانم‌ها ولوله‌ای برپاست، آنها که کتابی را فرستاده بودند از شوق اینکه نامشان را هر لحظه صدا کنند مثل اسپند روی آتش بودند و خدا می‌داند هر کدام‌شان بعد از این دیدار و این شوق چند غزل و قصیده و رباعی در ذهن‌شان نقش بسته است.

تقریباً نزدیک اذان شده است و صدای الله اکبر مؤذن در حسینه می‌پیچد. سکوت فرا می‌گیرد و صدای اقامه رهبر معظم انقلاب بلند می‌شود؛ دوربین‌ها زمین گذاشته می‌شوند و همه خود را به رکعت‌های نماز جماعت اضافه می‌کنند، حتی آنها که در پشت گوششان سیم‌های بی رنگ پیچیده شده است. مگر می‌شود عاشق و عاقلی این نماز را در شب میلاد کریم اهل بیت از دست دهد.

نوبت افطار می‌رسد؛ سفره‌های بزرگی در انتهای حسینیه پهن شده است به اینجا که می‌رسیم متوجه می‌شوم که رهبر انقلاب قرار است با مهمانانشان افطار کنند.

نان و پنیر و سبزی، گردو و سه خرما و برنج و مرغ برای شام همگی در ظرف‌های کوچک بسته بندی شدند، به فاصله چند متری‌ام آقا نیز بر سر سفره افطار نشستند، در میان لقمه‌های افطار و صرف برنج چند کلمه‌ای هم با نزدیکان‌شان گپ می‌زنند.

آغاز ضیافتی شاعرانه

حوالی ساعت هشت بعد از افطار و اقامه نماز شاعران به طبقه بالای حسینه امام می‌روند و هر یک در صندلی مخصوص خود می‌نشینند. قاری قرآن می‌خواند و بعد از آن مرتضی امیری اسفندقه ضیافت شعر رمضان را آغاز می‌کند.

سید علی موسوی گرمارودی اولین نفر است که غزلی را انتخاب کرده و برای مقام معظم رهبری می‌خواند.

محمدعلی مجاهدی نیز به عنوان دومین نفر بعد از سلام و عرض ارادت یک رباعی درباره یکی از سخنان امیرالمومنین با این مضمون که «اگر کار خوبی انجام دادی فراموش کن» می‌خواند، همچنین بعد از آن یک غزل ولایی را برای مقام معظم رهبری می‌خواند.

گفتم به دیده: امشب اگر یار بگذرد
راهش به گریه سد کن و مگذار بگذرد

گفتا چه جای گریه؟ که او همچو ماه نو
رخسار خود نکرده پدیدار بگذرد

بگذشت از کنار من آن سان که بوی گل
دامن کشان ز ساحت گلزار بگذرد

در باغ گل نمی نهد از خویش جای پا
از بس که چون نسیم، سبکبار بگذرد

گفتم: دمیده پیش تو، خورشید را ببخش
گفتا: مگر خدا ز خطاکار بگذرد

غافل ز دوست یک مژه بر هم زدن مباش
آئینه شو که فرصت دیدار بگذرد

دردا که بی فروغ دل آرای روی دوست
هر روز ما به رنگ شب تار بگذرد

سرشار از تجلّی یارند لحظه‌ها
حیف است عمر ما که به تکرار بگذرد

ترک دل است از نظر عارفان محال
کی جَم ز جام آینه کردار بگذرد؟

در طور دل به نور تجلّی نوشته اند:
زین جلوه زار کوکبه‌ی یار بگذرد

اینجا کسی به فیض تماشا نمی‌رسد
تا خود چه‌ها به طالب دیدار بگذرد

گر در ولای آل علی صرف می‌شود
از خیر عمر بگذر و بگذار بگذرد

ای کاش این دو روزه‌ی باقی ز عمر نیز
در صحبت ائمه‌ی اطهار بگذرد

امشب بیا به پرسش «پروانه» ای عزیز
زان پیشتر که کار وی از کار بگذرد

آقا می‌گویند: «این آقای مجاهدی عزیز را از وقتی دبیرستان می‌رفتند در قم می‌شناسم.پدرشان جزو علمای بزرگ و برجسته قم بودند.»

بعد از آن نوبت به سید سلمان علوی رسید که توضیح داد در حال تهیه منظومه عهد ولایت از آغاز آفرینش تا ظهور است و از فصل اول آن شعری را خواند.

صدا تنید به دور قلم، قلم آنگاه

به حسن اول دفتر نوشت: بسم‌الله

سریر سرخ قلم، شروهای لم یزلی است

خدا خداست، ولی این صدا، صدای علی است

قلم رسید به هجده قصیده غزلی

نگاه فاطمه افتاد در نگاه علی

نگاه فاطمه زیباست، پس تبسم کرد

تبسمی که ملک راه خانه را گم کرد

تبسمی که در او آیه‌های دهر شکفت

تبسمی که کمی بعد، بعد خواهم گفت

آقا بعد از این شعر گفتند: «شعر خوش مزمون و شیرینی است. ان‌شاءالله کامل و با استناد به منابع علمی و عرفانی ادامه دهید»

بعد از آن نوبت به سید محمد بهشتی شاعر جوان اهل قم که حافظ قرآن نیز بود رسید. او نیز بعد از عرض ارادت و دست بوسی غزلی درباره امیرالمومنین (ع) خواند.

چگونه وصف کنم شاعران کیست علی

شبیه نیست به غیر از خودش، علی است علی

به زغم خواهش دنیا و چرب و شیرینش

به نان خشک جویی، زاهدانه زیست علی

عجب عدالت تلخی که ذوالفقار به دست

به حال دشمن خویش می‌گریست علی

علی دلاوری اش مثل او روشن بود

بپرس در دل شب بی قرار چیست علی

شهادت به شب قدر هم شهادت داد

که قدر وسعت فهم زمانه نیست علی

تمام عمر علی گفتم و بلند شدم

کنار بستر مرگم دمی بایست علی

شعرخوانی بانوان با یادی از پروین اعتصامی

شعر خوانی بانوان نیز با یادی از پروین اعتصامی آغاز شد و فائزه امجدیان به عنوان اولین نفر با یادی از روح دوست شهیدش در لبنان که در حملات هوایی بیروت به شهادت رسیده بود شعری تقدیم به کودکان مقاومت کرد.

دخترک یک نهال زیتون شد

ریشه زد در حیاط آن خانه

سایه انداخت بر تمامی شهر

قد کشید از میان ویرانه

برلبش آیه توکل داشت

چشم‌هایش اگرچه غمگین بود

خانه‌اش را گرفت در آغوش

نام آن دخترک فلسطین بود

یادی از شهید باکری و اشک‌های آقا

بعد از این شعر علیرضا قزوه شعری برگرفته از آخرین مکالمه بیسیم شهید حاج احمد کاظمی با شهید آقا مهدی باکری خواند که اشک‌های مقام معظم رهبری را در پی داشت.

احمد کجایی؟ کاش اینجا می‌شدی ای کاش

یک دم شریک محفل ما می‌شدی ای کاش

احمد در اینجا چیزهایی تازه می‌بینیم

با من دمی گرم تماشا می‌شدی ای کاش

احمد بیا بیسیم مهدی از نفس افتاد

مهدی شفیع محشر ما می‌شد ای کاش

اسفند روز بیست و پنجم سال ۶۳

۴۰ سال رفت ای کاش پیدا می‌شدی ای کاش

قدرشناسی از شخصیت‌هایی مانند شهید رئیسی لازم است

«فاطمه هاوشکی» از شهر بابک کرمان شاعر دیگری بود که غزلی را به رئیس جمهور شهید تقدیم کرد

نسیم بودی و از خود رها و با همه همراه

بهای جان رهایت نبود غیر پریدن

شهید خطه خدمت تو را به دوش گرفتیم

و ذکر خیر تو گفتیم بین آه کشیدن

آقا بعد از این شعر فرمودند: قدرشناسی برخواسته از احساس از شخصیت‌هایی مثل شهید رئیسی لازم و مغتنم است.

علی اصغر حیدری شاعری هندی بود که شعری برای امام خمینی (ره) سروده و تقدیم کرد.

دشمنانش بی‌نشان گشتند و او جاوید ماند

از تبار نور از جنس شهیدان بود امام

جرأت اظهار حق باید از او آموختن

بحر تقوا، ابر رحمت، کوه ایمان بود امام

آقا بعد از این شعر فرمودند: مهم این است که کسی که زبان مادری‌اش فارسی نیست به این شکل شعر بگوید، فارسی حرف زدن یک حرف و فارسی شعر گفتن یک حرف است.

محدثه آشتیانی شاعر دیگری است که شعری با مضمون امام حسن مجتبی (ع) خواند.

می‌نویسم یا حسن، حُسن ختامش با خودت

بر لبم ذکر تو را دارم دوامش با خودت

از کریمان کم طلب کردن که کفر نعمت است

حاجتم را هم که می‌دانی تمامش با خودت

آقا بعد از این شعر فرمودند: ان‌شاءالله صاحب این شعر حاجات دنیوی و اخروی شما را برآورده کنند.

هر بیت یک آفرین داشت

محمد رسولی شاعر جوان دیگری است که در ادامه این ضیافت به شعرخوانی پرداخت.

بسوز ای سعی باطل، پرچم ایران نمی‌سوزد

نمی‌دانی مگر در شعله‌ها ایمان نمی‌سوزد

گمان بردی که این بار این حکایت فرق خواهد کرد؟

خدا فرعون را یک بار دیگر غرق خواهد کرد

هر آنچه داشتی رو کرده‌ای، این آخرین برگ است

سرجان شرط می‌بندم، قمار آخرت مرگ است

ولی ما وعده حقیم و از باطل نمی‌ترسیم

شهادت آرزوی ماست، از قاتل نمی‌ترسیم

به کف پیراهنی خونین، کسی از راه می‌آید

خدا زنده است ای مردم، ولی الله می‌آید

به استقبال او فریاد شد: انا علی العهدی

کسی که هست عیسی از حواریون او مهدی

آقا بعد از این شعر فرمودند: هر بیت یک آفرین داشت، خیلی موضوع خوبی داشت. ان‌شاءالله در این راه ثابت قدم باشید.

لبخند ضیافت با شعری طنز

محمد قریشی شاعر جوانی از خطه جنوب شعری با موضوع فرزندآوری را قرائت کرد و تاکید داشت که مجرد است و این شعر در ذهنش پرورش یافته است.

همسرم بهترین نوع بشر

شعبه رسمی جمال قمر

ای که در کل عرصه‌ها هستی

از تمام زنان طایفه سر

تحت لیسانس ابروان تواند

مجتمع‌های چاقو و خنچر

هست یک نیمروی ساده تو

از فسنجان سایرین برتر

ای که شوفاژهای بی مانند

به تف دست هات رشک برند

چشم مو سیما و مو و ابرویت

قهوه و شیر و آبشار و کمند

از میان هزار مورد خاص

تو شدی در نگاه بنده پسند

قند خونم اگرچه بد بالاست

ای لبان تو قند باز بخند

بعد از این شعر بود که لبخندی بر چهره حاضران و مقام معظم رهبری نشست.

شعر کودک و نوجوان بهترین اصول کار شعری است

حسین اسرافیلی شاعر دیگری است که شعری درباره محور مقاومت و شعر دیگری درباره وطن به زبان ترکی خواند.

بعد از آن نوبت به محمدرضا سهرابی نژاد رسید که پیش از شروع آقا فرمودند: به یاد دارم که ۱۸ سال پیش شعری را خوانده بودید.

سهرابی نژاد پنج رباعی با فضای مختلف در این جلسه قرائت کرد.

نوبت به سید احمد میرزاده از چهره‌های کودک و نوجوان رسید. میرزاده چهارپاره نوجوانانه ای را انتخاب کرده بود تا بخواند، سلام شاعران نوجوان را به آقا رساند.

آقا فرمودند: شعر کودک و نوجوان بهترین اصول کار شعری است از دوستان تان تشکر کنید.

سجاد سامانی از شاعران جوان نیز غزلی با مضمون انتظار آماده قرائت کرده بود.

در این جلسه همچنین علی حیدری، سهیلا باقریان، سعید حدادیان، ماهرخ درستی، سعیده کرمانی، امیرحسین هدایتی، علی مشهوری، حسن اسحاقی، علی داوودی، علی مقدم، محمد حسن ملکیان، سید حسین شهرستانی، محمدرضا حسین زاده بازرگانی، علیرضا رجبعلی زاده، ذکریا اخلاقی، راضیه مظفری نیز از جمله دیگر شاعرانی بودند که در این جلسه به شعرخوانی پرداختند.

شعرخوانی‌ها تمام شد و حالا نوبت شنیدن بود:

«موج رو به گسترش شعر به خصوص در بین جوانان بسیار امیدوارکننده است و گزارش فعالیت‌های ادبی شاعران در سال ۱۴۰۳ حاکی از آن است که شاعران متعهد و انقلابی ما آزمون خوبی در این سال پس داده‌اند.

دوره ما می‌تواند دوره «سعدی و حافظ و نظامی آفرین» باشد چرا که بر خلاف دوره طاغوت که شاعران بزرگ از احترام و اعتنا برخوردار نبودند، در دوره کنونی، احترام و توجه اجتماعی به شاعران در سطح بالا است و حضور و توجه به آنان در رسانه‌ها و رادیو و تلویزیون زمینه مناسبی برای پرورش شاعران بزرگ فراهم کرده است.

گفتن شعر عاشقانه که حاکی از غلیان احساسات محبت‌آمیز شاعر است هیچ اشکالی ندارد اما شعر عاشقانه در سنت شعر فارسی همواره عفیف و نجیبانه بوده است بنابراین نگذارید که شعر عاشقانه شما از دایره عفت و نجابت خارج و به بی‌پردگی و بی‌حیایی آلوده شود.»

قاب آخر

جلسه به آخر رسید سر و صدا این بار فضای حسینیه را برداشته، یکی چفیه می‌خواهد، یکی انگشتر و دیگری قرآن. یکی هم می‌خواهد فقط جلو برود و سلامی برساند. حسینیه امام خمینی هرسال در نیمه رمضان شاهد برگزاری شبی متفاوت است که با سال‌های قبل قابل مقایسه نیست.



منیع: خبرگزاری مهر

یادداشت|تراژدی یا حماسه؟


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «دشواری مبارک»، تازه‌ترین اثر فائضه غفارحدادی، دربردارنده خرده‌روایت‌هایی از انفجار پیجرها در لبنان است که از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده و قرار است برای نخستین‌بار در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شود. در معرفی این اثر آمده است: این کتاب ما را به حوالی 40 موقعیت از چهار هزار موقعیت همزمان انفجار پیجرها می‌برد و اجازه می‌دهد که نه در مرکز فاجعه، که در اطرافش کمی پرسه بزنیم. راوی‌های این کتاب، خود قربانیان نیستند؛ عموماً زن‌هایی‌اند که رشته محبتشان به آن شخص بسته و زندگی‌شان به قبل و بعد از آن فاجعه تقسیم شده.

فاطمه سلیمانی، نویسنده و فعال حوزه کتاب، در یادداشتی به معرفی «دشواری مبارک» پرداخته است. این یادداشت را که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته به این شرح است:

آدم‌ها برای کتاب خریدن معیارهای متفاوتی دارند. یکی از مهم‌ترین معیارها برای خرید کتاب معرفی کتاب‌خوان‌های حرفه‌ای است. گاهی هم اسم یک کتاب بر سر زبان‌ها می‌افتد و خواندنش مُد می‌شود. گاهی فقط نام جذاب یک کتاب باعث کشش مخاطب می‌شود و در مواقع نادرتر طرح جلد کتاب؛ اماخواننده‌های حرفه‌ای معمولاً کتاب را بر اساس نام نویسنده و شناختی که از او دارند تهیه می‌کنند.

مثلاً مخاطب‌های فائضه غفارحدادی می‌دانند که نوشته‌های او چه زندگی‌نامه باشند و چه سفرنامه، آمیخته با یک ملاحت خاصی هستند؛ طنزی که مختص خودش است و حتی در میان جدی‌ترین متن‌ها هم خودش را نمایان می‌کند. شاید با توجه به این مقدمه به نظر برسد کتاب جدید او «دشواری مبارک» هم کتابی است آمیخته به طنز. اما همیشه یک استثنا وجود دارد. دشواری مبارک را نمی‌شود به طنز آغشته کرد. به دلیل اینکه در این کتاب با یک تراژدی عمیق مواجه هستیم و جایی برای طنز وجود ندارد. حتی اگر نویسنده می‌خواست برای گرفتن زهر ماجرا متوصل به طنز شود بیشتر شبیه به سخره گرفتن این تراژدی می‌شد تا متعادل کردن روایت.

ادبیات مقاومت , کتاب , سوره مهر ,

تراژدیِ انفجار یک‌باره‌ چند هزار پیجر و نقص عضو چند هزار نفر. «در 17 و 18 سپتامبر 2024، هزارانپیجردستی و صدهاواکی تاکیکه برای استفادهحزب‌الله لبناندر نظر گرفته شده بود، به‌طور همزمان در سراسرلبنانوسوریهدر حملهاسرائیلمنفجر شدند.در این حمله، حداقل 42 نفر از جمله حداقل 12 غیرنظامی کشته و بیش از 3000 نفر زخمی شدند. این حادثه، به عنوان بزرگ‌ترین نقض امنیتی حزب‌الله، از زمان آغازدرگیری اسرائیل و حزب‌اللهدر اکتبر 2023، توصیف شد.»

همه این مجروحان از ناحیه چشم ودست دچار آسیب شدند. بسیاری از دو چشم و عده‌ای از یک چشم نابینا شدند و انگشتان دست‌شان را از دست دادند. تعدادی از این مجروحان برای معالجه‌های تکمیلی به ایران منتقل شدند. کتاب «دشواری مبارک» روایت‌هایی از زمان این انفجار مهیب است. راویان کتاب اکثراً زنانی هستند که فرزند یا همسرشان در این حادثه آسیب دیده است. روایت‌ها همه کوتاه هستند و از سه یا چهار صفحه تجاوز نمی‌کنند. نویسنده پیش از هر روایت در چند خط راوی را توصیف می‌کند. اما نه با اسم و رسم. با آنچه که از راوی مشاهده می‌کند:

«تا حالا ندیده بودم اسم بچه‌ای توی کالسکه نوح باشد. نوح در ذهن من پیامبری سالخورده با ریش های بلند سفید بود و نسبتی نداشت با پسرک تپل بامزه‌ای که خنده هایش باعث شد جلو بروم و لپش را بکشم و سر حرف را با مادرش باز کنم» «موقع خروج از هتل، دختر خیلی جوانی که گونه های سفیدش را صورتی ملایمی زیباتر کرده آدرس میپرسد» «دور یک میز نشسته اند به قهوه خوردن و حرف زدن. چند زن با سن و سال مختلف همه درد مشترک دارند» و… .

تقریباً هیچ‌کدام از راوی‌ها با اسم و رسم معرفی نمی‌شوند. احتمالاً یک دلیلش به خاطر مسائل امنیتی باشد. اما در واقع چه فرقی می‌کند نام راوی فاطمه باشد یا زینب؟ مهم عمق جنایتی است که رخ داده نه اسم و رسم آدم‌ها. راوی‌ها حتی قرار نیست از سابقه‌ همسر یا فرزندشان در حزب‌الله بگویند. چه فرقی می‌کند کسی که مجروح شده یک فرمانده ارشد بوده یا یک سرباز؟ آیا آسیب زدن به کسی که توی میدان جنگ نیست عملی انسانی است؟ حالا او فرمانده باشد یا سرباز… و مهم‌تر از آن آسیب دیدن اعضای خانواده است. یک زن، یک کودک، یک نوجوان، فقط به این جرم که بعد از بلند شدن زنگ پیجر قصد داشته پیجر را به صاحب اصلی آن برساند. پیجرهایی که این بار صدایشان از همیشه بلندتر بوده و پیغامی که روی آن نوشته شده بود ریزتر. آن‌قدر که همه مجبور می‌شدند پیجر را به چشم نزدیک‌تر کنند تا پیام روی آن را بخوانند. و همین لحظه، لحظه‌ی انفجار بوده. انفجاری که باعث می‌شود یک فرزند کوچک با دیدن تصویر پدرش بگوید «بابا هیولا شده» و لبخند را از روی لبان پدر بگیرد.

یا نوجوانی که پای درس حضرت علی اکبر(ع) نشسته: «بابا من خیلی خوش حالم که فدای شما شدم. اگه شما اینجوری می‌شدی من نمی‌تونستم اون طوری که به گردنمه به شما خدمت کنم، اون دنیا باید جواب پس می‌دادم»

به جز بیان اتفاقات واقعی، روایت‌ها، دریچه‌هایی به سوی حقیقت باز می‌کنند که اگر کسی در داستان‌نویسی از این روش‌ها استفاده کند مورد سرزنش قرار می‌گیرد. مثلاً استناد به خواب در داستان‌نویسی مذموم است. اما در زندگی واقعی استناد به خواب  بسیار اتفاق می‌افتد. رویاهای صادقه ای که در دنیای واقعی ممکن است به کرات پیش بیایند: «چند شب قبل از فاجعه خواب عجیبی دیدم. قاصد نامه‌ای از امام حسین(ع) برایم آورده بود. گفت این دعاییه که امام حسین از مادرش حضرت زهرا(س) شنیده و او هم از آقا رسول الله(ص). تو هم این رو بخون و مداومت کن در شدایدی که داری» «همین که بیهوش شدم، حضرت زهرا و سایر ائمه رو دیدم که وارد اتاق عمل شدن. اول بالای سرم روضه خوندن و گریه کردن؛ بعد حضرت زهرا دستشون رو کشیدن روی انگشت من و رفتن. دیگه چیزی نفهمیدم».

«دشواری مبارک» یک تراژدی است به خاطر عمق فاجعه‌ای که در آن روایت می‌شود؛ اما بیشتر یک کتاب حماسی است. حماسه آدم‌هایی که همچنان پای آرمان‎‌هایشان ایستاده‌اند و تا آخرین نفس خودشان را سرباز جبهه‌ حق می‌دانند. چه مردان مجاهدشان و چه زنانی که پیرو راه زینب کبری(س) هستند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

خرید کمربند چرم مردانه | شیک ترین مدل های چرم طبیعی و گاومیش

کمربند چرم یکی از اساسی‌ترین اکسسوری‌های مردانه است که علاوه‌بر نگه‌داشتن شلوار، نقش مهمی در استایل آقایان دارد. انتخاب کمربند مردانه چرم طبیعی نه‌تنها دوام و کیفیت بالا را تضمین می‌کند، بلکه زیبایی و جذابیت خاصی به ظاهر شما می‌بخشد.

چرا کمربند چرم مردانه انتخابی حرفه‌ای است؟

در دنیای مد مردانه، کمربند چرم یکی از مهم‌ترین اجزای تیپ رسمی و نیمه‌رسمی محسوب می‌شود. اگر به دنبال محصولی با دوام، شیک و خاص هستید، کمربند چرم مردانه با دوخت حرفه‌ای و سگک باکیفیت، انتخابی بی‌نقص برای شماست.

تفاوت کمربند چرم گاومیش با سایر انواع چرم

چرم گاومیش به دلیل ساختار متراکم و ضخامت بیشتر، یکی از مقاوم‌ترین انواع چرم طبیعی برای تولید کمربند است. کمربند گاومیش معمولاً ماندگاری بالاتری نسبت به چرم گاو دارد و مناسب استفاده روزمره و شرایط سخت‌تر است.

ویژگی‌های کمربند گاومیش اصل:

  • ضخامت و استحکام بالا
  • بافت طبیعی زیبا
  • عمر طولانی بدون ترک خوردگی
  • مناسب برای استایل‌های کلاسیک و اسپرت

چگونه کمربند مردانه چرم طبیعی را از مصنوعی تشخیص دهیم؟

یکی از دغدغه‌های خریداران، تشخیص چرم طبیعی از مصنوعی است. هنگام خرید کمربند مردانه چرم طبیعی به این نکات توجه کنید:

  • سطح چرم طبیعی دارای بافت نامنظم و رگه‌هایی طبیعی است.
  • بوی چرم طبیعی خاص و غیرشیمیایی است.
  • چرم طبیعی در برابر خراش مقاومت بیشتری دارد.
  • انعطاف‌پذیری بالایی دارد و به‌راحتی نمی‌شکند.

راهنمای انتخاب کمربند چرمی مناسب

برای انتخاب بهترین کمربند چرمی به موارد زیر توجه کنید:

  • جنس چرم: طبیعی یا گاومیش؟
  • رنگ چرم: مشکی یا قهوه‌ای تیره برای تیپ رسمی مناسب‌ترند.
  • سایز: طول کمربند باید حدود ۱۵ سانت بیشتر از دور کمر شما باشد.
  • نوع سگک: سگک ساده برای استایل رسمی و سگک‌های خاص برای تیپ اسپرت مناسب‌اند.

جمع‌بندی

اگر به دنبال یک اکسسوری با دوام، شیک و خاص هستید، کمربند چرم مردانه گزینه‌ای هوشمندانه برای شماست. چه چرم گاومیش انتخاب کنید و چه سایر انواع چرم طبیعی، با خرید یک کمربند اصل، تا سال‌ها از کیفیت و زیبایی آن لذت خواهید برد.

برگزیدگان پویش کتابخوانی «باغ کیانوش» معرفی شدند


به گزارش خبرگزاری مهر، اسامی ۳۰ برگزیده پویش کتاب‌خوانی «باغ کیانوش» توسط معاونت فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اعلام شد. این پویش از ۲۳ آبان‌ آغاز شد و تا ۱۵ اسفند ۱۴۰۳ ادامه یافت، نوجوانان و علاقه‌مندان با خواندن ۶۰ ثانیه از رمان «باغ کیانوش» نوشته علی‌اصغر عزتی‌پاک و ضبط آن به صورت صوتی و انتشار آن در برنامه کاربردی «ماهک»، در پویش کتاب‌خوانی و معرفی این فیلم که بر اساس همین کتاب تولید شده است، مشارکت و کد تخفیف ۲۵ درصدی خرید بلیت از «گیشه ۷» دریافت کردند.

شرکت‌کنندگان با خواندن جمله «دعوت» در پایان فایل صوتی خود، یکی از دوستان، نزدیکان یا اعضای خانواده را به ادامه این پویش دعوت کردند. از میان بیش از ۵۰۰ شرکت‌کننده، ۳۰ نفر به عنوان برگزیدگان این پویش معرفی شدند.

این پویش گامی مؤثر در ترویج کتاب‌خوانی و پیوند سینما و ادبیات برداشت و علاقه‌مندان را به دنیای داستان «باغ کیانوش» بیش از پیش نزدیک کرد.

بر همین اساس ملیکا رودباری، زینب زادرضائی، رقیه علی‌مرادی، نگین اسدی، آندیا برومندفر و انیسه جعفری‌راد همگی از استان کرمان، علی احمدی، پانیذ ترکاشوند، زهرا علی‌محمدی، نیایش بیگدلو، محمدپارسا خزایی، مهدی طراوتی‌توانا، نیکا مامیر، مهتاب صفری، امیرعرفان خراقانی، باران بهاری، زهرا بداغی، باران عموزادمهدیرجی و محمدجواد محسنلو همگی از استان همدان، الینا جهانتاب و روژینا رحیمی هر دو از آذربایجان غربی، مبینا ادیبان و محمدحسین آقابابایی هر دو از تهران، آرینا اعظمی و پارسا شفیعی هر دو از کرمانشاه، ملیحه کرمی از بوشهر، حدیث محمدنژاد از استان خراسان رضوی، محمدصدرا اینانلو از استان مرکزی، ستایش پیروزنیا از استان فارس و مهناز عرب از استان اصفهان برگزیدگان این رویداد ادبی هستند.

معاونت فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از تمامی شرکت‌کنندگان و برگزیدگان این پویش قدردانی کرده و امیدوار است این گونه برنامه‌ها گامی مؤثر در ترویج فرهنگ کتابخوانی و حمایت از تولیدات فرهنگی و هنری کشور باشد.

فیلم سینمایی «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورزحداد و تهیه‌کنندگی محمدجواد موحد با اقتباس از این کتاب، توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و باشگاه فیلم سوره تولید شده است که در سینماهای سراسر کشور نمایش داده شد.



منیع: خبرگزاری مهر

قدرتی به نام ملودی؛ فراتر از اسلحه و آتش


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، گاهی فقط یک صدا کافی‌ است تا تاریخ دوباره زنده شود؛ نه صدایی از جنس فریاد و گلوله، بلکه نوایی از عمق جان که بدون آن، حتی وداع با یک قهرمان نیز ناتمام می‌ماند. آن روز در بیروت، هنگام تشییع پیکر سید حسن نصرالله، هزاران چشم اشک‌بار و هزاران دست به آسمان رفته بود. در میان این سوگ و غرور، تنها یک نوا بود که دل‌ها را به هم نزدیک‌تر می‌کرد. پنج قطعه موسیقی با عنوان «سیدالامه» را کارن همایونفر، برای این مراسم ساخت و اجرای آن هنگام تشییع شهدای مقاومت تأثیری گذاشت که هیچ خطبه و هیچ قاب تصویری قادر به انجام آن نبود.

شورآفرینی این آلبوم موسیقی موجب شد هنرمندان جبهه انقلاب، کارن همایونفر را در یازدهمین هفته هنر انقلاب اسلامی به عنوان چهره هنر انقلاب در سال 1403 معرفی کنند. حالا، پس از گذشت ماه‌ها، هنوز آن لحظه، آن صحنه و آن صدا در دل کسانی که آنجا بودند، زنده است. به بهانه انتخاب کارن همایونفر به عنوان چهره هنر انقلاب در سال 1403، با دو تن از اهالی شعر و موسیقی به گفت‌وگو نشستیم تا از غوغای «سیدالامه» در بیروت برایمان بگویند.

قدرتی به نام ملودی؛ فراتر از اسلحه و آتش

در میان امواج اندوه و شکوه، در آن روز بی‌نظیر بیروت، حامد عسکری، شاعر و نویسنده‌ نیز آنجا حضور داشت؛ در میان مردمی که برای بدرقه‌ مرد میدان گرد آمده بودند. او شاهد لحظه‌ای بود که تاریخ با آوا درآمیخت، واژه با موسیقی پیوندی ابدی بست. آن‌چه از چشم و گوش او گذشت، نه فقط یک روایت، که شهادتی شاعرانه است بر قدرتی به نام ملودی، که چگونه می‌تواند ساحت حماسه را دگرگون کند. او می‌گوید: «سیدالأمّه» صرفاً یک موسیقی یا آلبوم نبود، بلکه تجربه‌ای حیرت‌انگیز و متفاوت بود. به‌گونه‌ای که دیگر نمی‌توان حسن نصرالله را بدون آن ملودی و آن فضا در ذهن مجسم کرد. آن لحظه‌ خاص که پرده‌های بنفش کنار رفت و صدای سید حسن نصرالله در استادیوم طنین انداخت: «السلام علیکم أیها النُجَباء، أیها الخیرُ الناس»، چیزی در وجود همه شکست. هم‌زمان، آن آلبوم و آن ملودی خاص نیز زیر صدای او پخش شد و همان‌جا بود که قامت‌ها خم شد، اشک‌ها روان شد و تازه فهمیدیم چه بلایی بر سرمان آمده است.

موسیقی , سید حسن نصرالله ,

عسکری ادامه می‌دهد: در همان لحظاتی که جنگنده‌های اسرائیلی برای ایجاد رعب و وحشت، بر فراز استادیوم پرواز کردند و آسمان بیروت را شکافتند، مردم _با زنان و کودکانشان _ شاید باید می‌ترسیدند، اما ملودی، آنچنان مهیج، باصلابت و پرشکوه بود که بر همه‌ چیز غلبه کرد. این موسیقی بود که در آن لحظه، تحقیر کرد؛ تحقیر کرد جنگ را، رزم را، ابزار نظامی را. آن لحظه، موسیقی از هر سلاحی نیرومندتر ظاهر شد. و این، قدرتی است که در ذات ملودی نهفته است؛ قدرتی که می‌تواند اراده‌ یک ملت را نجات دهد.

او با اشاره به وجه بی‌سابقه‌ این تجربه می‌افزاید: تا آن زمان، چنین اتفاقی سابقه نداشت که برای یک حماسه‌ زنده، در همان لحظه و در جریان آن، مولودی ساخته و منتشر شود. این اتفاق، هم عجیب بود، هم دوست‌داشتنی؛ تجربه‌ای که باید ثبت و بازآفرینی شود.

عسکری همچنین، با حسرتی شاعرانه یاد می‌کند از دیگر لحظات تاریخی و عاطفی معاصر که می‌توانستند با چنین ملودی‌هایی جاودانه شوند: ای‌کاش برای هرکدام از وقایع و لحظات مهم اطراف‌مان، یک ملودی از این جنس ساخته می‌شد. ای‌کاش برای حاج قاسم سلیمانی، آن سردار بزرگ دل‌ها، یک ملودی ماندگار خلق می‌شد. ای‌کاش امسال، در سالگرد فتح خرمشهر، دوباره موسیقی‌ای به‌یادماندنی ساخته و منتشر می‌شد؛ نه صرفاً برای یادآوری، بلکه برای امتداد روح آن پیروزی. ای‌کاش حتی برای زلزله‌ بم، آن فاجعه‌ سنگین، موسیقی‌ای ساخته می‌شد که مرهمی بر دل‌های سوگوار باشد.

وقتی موسیقی، تاریخ را روایت می‌کند

«سیدالامه»، ساخته‌ کارن همایونفر، تنها یک قطعه‌ موسیقی نبود؛ پژواکی بود از تاریخ، که لحظه‌ای بزرگ را به لحظه‌ای بی‌تکرار بدل کرد. دکتر محمدمهدی نراقیان، رئیس سابق مرکز موسیقی صدا و سیما و فعال فرهنگی که در آن روز در بیروت حضور داشته، از تجربه‌ای سخن می‌گوید که دیگر نه صرفاً خاطره‌ای در ذهن، بلکه لحظه‌ای حک‌شده در جان است. او می‌گوید: نزدیک به دو ماه گذشته است و من هر روز، آن صحنه را برای خود مرور می‌کنم. هر روز، آن نوا، با همه جزئیاتش، در ذهنم طنین می‌افکند؛ گویی دوباره در میانه‌ ورزشگاه بیروت ایستاده‌ام. نه فقط من، بلکه هر یک از همراهان آن روز، بعدها که با هم سخن گفتیم، دریافتیم که هیچ واژه‌ای قادر به توصیف آن حال و هوا نبود. با آنکه کنار یکدیگر بودیم، هم‌نفس و هم‌قدم، اما گویی هر یک در جهانی مشترک و رازآلود فرو رفته بودیم که شرحش از زبان قاصر است؛ و با این حال، یک حقیقت روشن بود: اگر آن موسیقی نبود، آن لحظه نیز ناقص می‌ماند. صحنه‌ای که بی‌شک یکی از ماندگارترین قاب‌های قرن ما خواهد شد، صحنه‌ای که از نسل ما به نسل‌های پسین خواهد رسید. اگر «سیدالامه» نبود، صحنه بی‌صدا بود و گویی چیزی کم داشت. هیچ صدای دیگری نمی‌توانست چنین دقیق و به‌جا بر آن لحظه بنشیند.

موسیقی , سید حسن نصرالله ,

برای نراقیان، آن لحظه نه‌فقط یک تجربه‌ احساسی بلکه یک نشانه از ظرفیت بی‌نظیر موسیقی است. او ادامه می‌دهد: در آن روز، موسیقی چیزی فراتر از یک قطعه‌ ساده بود. برای همه‌ حاضران که بیشتر آن‌ها لبنانی و برخی از سرزمین‌های دورتر بودند، این نوا آشنا بود. گویی از اعماق جان‌ها برمی‌خاست و به جان‌ها بازمی‌گشت. در ورزشگاه، تنها یک قطعه موسیقی پخش نمی‌شد؛ آنچه شنیده می‌شد، هم‌سرایی بی‌کلام مردمانی بود که دل‌هایشان یک‌صدا شده بود.

در نظر نراقیان، موسیقی در لحظات سرنوشت‌ساز می‌تواند احساسی را زنده کند که هیچ رسانه‌ای، هیچ قاب تصویری، و هیچ نثری قادر به بازآفرینی آن نیست. او معتقد است: موسیقی، بی‌نیاز از هر تماشا و توضیح، تنها با جاری شدن، همه‌ حواس را فرا می‌گیرد، تقویت می‌کند و در دل می‌نشاند. این ظرفیت، برای نسل ما ناآشنا نیست؛ نسلی که با موسیقی انقلاب رشد کرده است. برای نسل ما، این پیوند موسیقی با حافظه تاریخی چیز تازه‌ای نیست. ما خاطره‌های بسیاری داریم و می‌دانیم که باز هم تکرار خواهد شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

در ایام نوروز کتابخانه مجلس تعطیل است


به گزارش خبرگزاری مهر، طبق اعلام روابط عمومی و امور بین‌الملل کتابخانه و موزه و مرکز اسناد مجلس، این مجموعه از ۲۸ اسفندماه ۱۴۰۳ تا۱۵ فروردین ۱۴۰۴، تعطیل است.

تمامی بخش‌های مجموعه کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی فاصله ۲۸ اسفند ۱۴۰۳ تا ۱۵ فروردین تعطیل است و از روز ۱۶ فروردین، پذیرای پژوهشگران و مراجعان خواهد بود.



منیع: خبرگزاری مهر

قصه‌ عمو نوروز و خاله نوبهارِ شکوه‌ قاسم‌نیا بازنشر شد


به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «قصه عمو نوروز و خاله نوبهار» نوشته شکوه قاسم‌نیا در آستانه نوروز باستانی توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای ششمین بار بازنشر شد.

داستان این کتاب درباره‌ی خاله نوبهار است که خانه‌تکانی می‌کند و منتظر عمو نوروز است اما خواب می‌ماند و…

خاله نوبهار از وقتی که چشم به دنیا باز کرده بود، دل به دل عمو نوروز داده بود. روزی و روزگاری، توی خواب و بیداری، عمو نوروز آمده بود به دیدنش. یک دانه نقل گذاشته بود به دهانش، یک گل سرخ هم، زده بود به موهایش و گفته بود: «این نقل و این گل نشانه‌ی مهر من به تو. یادت بماند، هر سال وقتی که برف سر کوه‌ها آب شدند، وقتی که چلچله‌ها به لانه برگشتند، وقتی که درخت‌ها شکوفه دادند، می‌آیم به دیدارت.»

این کتاب که مناسب گروه سنی «نوباوه» (چهار سال به بالا) است با تصویرگری فریبا بندی آراسته شده است.

کتاب ۴۸ صفحه‌ای «قصّه عمو نوروز و خاله نوبهار» برای اولین بار در سال ۱۳۸۹ توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در قطع خشتی منتشر شد.

کتاب «قصه عمو نوروز و خاله نوبهار» با شمارگان ۲هزار و ۵۰۰ نسخه بازنشر شده است تا شمارگان آن در ششمین مرحله چاپ به ۳۵ هزار نسخه برسد.



منیع: خبرگزاری مهر

زنان شریک پیروزی‌های بزرگ ایران در انقلاب و دفاع مقدس هستند


به گزارش خبرگزاری تسنیم، سردار یحیی رحیم صفوی در سیصد و شصت و هفتمین «شب خاطره» با تاکید بر اهمیت نهضت خاطره‏‌گویی در انتقال حقایق دفاع مقدس، بر نقش بی‌بدیل زنان در پیروزی انقلاب و دفاع مقدس تاکید کرد و گفت: خانم‌ها چه در نقش مادر، چه در نقش همسر، چه در نقش خواهر شریک پیروزی‌های بزرگ ایران در انقلاب و دفاع مقدس هستند
روابط عمومی موسسه بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت، سیصد و شصت و هفتمین «شب خاطره» با عنوان «با همان تنهایان» روایت همسران فرماندهان، پزشکان و امدادگران  شامگاه گذشته پنج‌شنبه 4 اردیبهشت با حضور سرداران سال‌های جنگ تحمیلی، همچون سرلشکر رحیم صفوی، سردار ابوالقاسم فروتن، سردار نصرالله فتحیان، دکتر سید مسعود خاتمی و همسران آنان و بسیاری دیگر از سرداران و پزشکان در سالن اندیشۀ حوزۀ هنری تهران برگزار شد.

در این مراسم سردار یحیی رحیم صفوی، دستیار و و مشاور فرمانده معظم کل قوا در سیصد و شصت و هفتمین «شب خاطره» با تاکید بر اهمیت روایتگری گفت: بعد از جنگ، از گفتن خاطرات جنگ پرهیز داشتم، حضرت آقا نه یک مرتبه، نه دو مرتبه، سه مرتبه به من فرمودند «چرا خاطراتت را نمی‌گویی.» دفعه آخر فرمودند: «چند مرتبه به شما بگویم، باید امثال شما خاطره بگوید. باید یک جمعی ، 10 نفره ، 20 نفره از فرماندهان قدیمی که درست و دقیق حرف می‌زنند را جمع کنید و نهضت خاطره‌گویی ایجاد کنید. به مراکز آموزشی ارتش، سپاه، وزارت دفاع، فراجا بروید، هر سال 400 هزار تا 500 هزار سرباز و افسر جوان به این مراکز می‌آیند که جنگ را ندیده‌اند، بروید و برای آن‌ها بگویید جنگ چطور بود، چطور جنگیدید و چگونه سپاه تشکیل شد».

رئیس هیئت امنای مؤسسۀ بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت با اشاره به  تاکید امام خمینی (ره) بر نقش آفرینی زنان در پیشبرد انقلاب اسلامی و حضور آنها در برهه های مهم تاریخ معاصر ایران گفت:  بعد از کشتار میدان شهدا، من از ایران فراری بودم و در فرانسه در خدمت امام(ره) بودم، یکی از بزرگان آمد و سوال را اینگونه مطرح کرد که حضرت امام(ره) به ما ایراد می‌گیرند «که شما می‌خواهید راهپیمایی و تظاهرات کنید، چرا خانم‌ها را می‌آورید؟ حالا خانم‌ها را می‌آورید، چرا بچه‌ها را می‌آورید؟» ما جواب این‌ها را چگونه بدهیم، امام(ره) با صراحت فرمودند در این انقلاب همه باید بیایند، خانم‌ها، بچه‌ها، بزرگ‌ترها، کوچکترها و یک قدم عقب‌نشینی نکنید.

این فرمانده جنگ تاکید کرد: بدون همراهی زنان، همسران، خواهران در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، نه انقلاب به پیروزی می‌رسید، نه در جنگ پیروزی می‌شدیم. من معتقدم خانم‌ها چه در نقش مادر، چه در نقش همسر، چه در نقش خواهر شریک پیروزی‌های بزرگ ایران در انقلاب و دفاع مقدس هستند.

رحیم صفوی همچنین بخش‌هایی از نامه‌های عاشقانۀ خود و همسرش در سال‌های آغاز جنگ به یکدیگر را خواند و گفت: هرچند ما در حال جنگ بودیم، اما از عشق سخن می‌گفتیم و این روحیۀ عاشقانه بر سراسر جنگ تحمیلیِ ما حاکم بود.

در این مراسم معصومه خطیب، همسر مرحوم عبدالحسین پوربشاش، فرمانده بهداری رزمی غرب، از هولناکی مشاهداتش از نقاهتگاه‌های جانبازان شیمیایی آن سال‌ها و فداکاری‌های همسرش سخن گفت و اشرف فرد، همسر سردار ابوالقاسم فروتن، رئیس دفتر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، خاطرات اندوه‌بار شیمیایی شدن همسرش و توسلش به بارگاه امام رضا (ع) را روایت کرد.

پس از آن دکتر زهرا مظلومی‌فرد، همسر دکتر سید مسعود خاتمی، رئیس سابق بهداری سپاه و نمایندۀ فعلی مجلس شورای اسلامی، به مرور خاطراتی از شش ماه اسارت همسرش در دست حزب دموکرات کردستان و دعای امام خمینی (ره) برای آزادی او  پرداخت. سپس، فاطمه امرالله‌زاده، همسر دکتر احمد شجاعی باغینی گفت که چگونه همسرش در نخستین جلسۀ خواستگاری به او گفته است: «من ممکن است شهید شوم.» همچنین روایت کرد که چطور در ماه‌های آخر منتهی به پیروزی انقلاب، در خانۀ اجاره‌ای تازه‌عروس که فقط دو اتاق بود، دستگاه چاپ گذاشته بودند و علاوه بر اعلامیه نشریه‌ای به نام «پیام نهضت» منتشر می‌کردند تا مردم از اخبار انقلاب، به‌سرعت و بدون سانسور، باخبر شوند. فاطمه حبیبی، همسر مرحوم دکتر اسماعیل جبارزاده، فرمانده بهداری سپاه عاشورا و نمایندۀ اسبق مجلس، نیز از غیبت‌های طولانی‌مدت او و بی‌خبری و نگرانی دربارۀ سلامت یا شهادتش گفت.
رونمایی از کتاب «باهمان تنهایان»

در پایان این مراسم از کتاب «باهمان تنهایان» مجموعۀ خاطرات خواندنی 16 نفر از همسران پزشکان، امدادگران و فرماندهان بهداری رزمی دفاع مقدس رونمایی شد. این کتاب که به کوشش مؤسسۀ بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت و به قلم مریم نظام‌دوست در نشر ازنوکتاب منتشر شده است.

نشر ازنوکتاب به‌تازگی آغاز به کار کرده و بر ثبت و بررسی فعالیت‌های حوزۀ بهداشت و درمان جنگ تمرکز دارد. این انتشارات تا کنون چهار عنوان و هفت جلد کتاب منتشر کرده است.

دفاع مقدس ,

در انتهای این شب خاطره، از راویان کتاب «باهمان تنهایان» و نویسنده و پژوهشگران آن تقدیر شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

تکمیل منابع چاپی کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری در آستانه سال نو


به گزارش خبرگزاری مهر، کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری به عنوان تنها آرشیو بزرگ منابع چاپی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان در ایران، هر سال بر اساس فهرست خانه کتاب ایران اقدام به خرید کتاب‌های تازه منتشر شده و چاپ اول می‌کند.

در آستانه سال ۱۴۰۴ و با موافقت مدیرعامل و حمایت معاونت توسعه و مدیریت منابع کانون و با اختصاص بودجه‌ای مناسب و تلاش کارشناسان کتابخانه مرجع، این کتابخانه توانست علاوه بر تامین کسری کتاب در سال ۱۴۰۲ کتاب‌های چاپ اول ۱۴۰۳ را هم خریداری کند.

این کتاب‌ها پس از ورودی اولیه و فهرست‌نویسی توصیفی و تحلیلی در اختیار مراجعه‌کنندگان قرار می‌گیرد.

پژوهشگران، نویسندگان، دانشجویان رشته‌های مرتبط، هنرمندان، معلمان و کتابداران، عضو این کتابخانه هستند.

بر همین اساس عضویت کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای کتابداران و معلم‌ها رایگان است.

منابع چاپی یا همان کتاب‌های کودک و نوجوان در این کتابخانه از دهه ۱۳۲۰ تاکنون بر اساس شرح راه این کتابخانه مجموعه‌سازی شده است.

کتاب‌خانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در خیابان شهید بهشتی، خیابان خالد اسلامبولی (وزرا سابق)، شماره ۲۴، ساختمان شهید ملک شامران واقع شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

آخرین وضعیت حضور ناشران دانشگاهی و خارجی در نمایشگاه کتاب


به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمود آموزگار، مدیر نشر «کتاب آمه» و رئیس اسبق اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران اظهار کرد: تردیدی نیست که واسپاری امور اجرایی نمایشگاه کتاب به ناشران، اتفاق مثبتی است. من از زمانی که در نمایشگاه مسئولیت داشتم به دنبال این بودم که این کار به‌درستی انجام شود تا متناسب با مجموعه مسائلی که در اجرا و برگزاری این رویداد وجود دارد، حلقه‌های مختلف زنجیره نشر با یکدیگر در ارتباط باشند.

وی ادامه داد: از زمان دولت یازدهم این کار آغاز شد و فراز و نشیب‌هایی هم داشت؛ ولی در نهایت فکر می‌کنم همکاری بین دولت و بخش خصوصی در این زمینه توفیق زیادی داشته است. سیدعباس صالحی در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، نقش مؤثری در کاهش ناهنجاری‌ها، بهبود روش‌های مصرف یارانه و تعامل با بخش خصوصی، تعامل با ظرفیت نشر و طرح‌های فصلی داشت که امیدواریم این نگاه را در دولت چهاردهم نیز ادامه دهد و حتی بهبود ببخشد.

رئیس اسبق اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران بیان کرد: در دولت سیزدهم به جز موضوع «پایتخت کتاب» سایر موارد یاد شده فراموش شد. برای مثال یکی از دستاوردهای زمان سیدعباس صالحی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصویب آئین‌نامه بند ج ماده 92 بوده است که می‌تواند تغییرات بزرگی را در صنعت نشر رخ ‌دهد.

وی در پایان گفت: یکی از اتفاقات نمایشگاه کتاب در دو سال اخیر اجازه‌دادن به حضور کتابفروشان در آن بود. کتابفروشان در آن دوره اقدام به فروش کتاب همه ناشران می‌کردند که این موضوع سبب می‌شد نمایشگاه به انحراف برود که خوشبختانه این مسئله نیز امسال حل شد. البته به نظر من در برگزاری نمایشگاه کتاب به‌طورکلی باید به سمت رویداد نمایشگاهی برویم نه رویداد مبتنی بر فروش.

اعلام آمادگی 230 ناشر دانشگاهی برای حضور در سی‌وششمین نمایشگاه کتاب تهران

کاظم آرمان‌پور درباره حضور ناشران دانشگاهی در سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گفت: امسال 230 ناشر برای حضور در بخش دانشگاهی ثبت‌نام کرده‌اند که از این تعداد 200 ناشر غرفه مجزا دارند. به دلیل مشکلات رفت‌وآمد خوشبختانه امسال ناشران دانشگاهی تغییر جانمایی داشتند و به رواق شرقی منتقل شدند که اتفاق مبارکی است.

وی ادامه: امسال 230 ناشر برای حضور در بخش دانشگاهی ثبت‌نام کردند که از این تعداد 200 ناشر غرفه مجزا دارند و 30 ناشر به‌صورت تعاملی حضور دارند. به‌این‌ترتیب سه هزار و 900 مترمربع برای جانمایی این ناشران فضا در اختیار گرفته‌ایم.

آرمان‌پور با اشاره به اینکه یکی از فعال‌ترین بخش‌های نمایشگاه کتاب تهران، بخش ناشران دانشگاهی است افزود: مسائل و مشکلات ناشران دانشگاهی در این بخش بحث و پیگیری می‌شود و 47 برنامه متنوع در سرای علمی و فرهنگی خواهیم داشتیم.

مدیرمسئول انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی درباره نزدیکی این بخش با کودک‌ونوجوان گفت: ازآنجایی‌که خانواده‌ها بیشتر با فرزندان‌شان به نمایشگاه کتاب می‌آیند، سال‌های پیش به دلیل جانمایی نامناسب از بازدید بخش دانشگاهی صرف‌نظر می‌کردند؛ اما با تغییر جانمایی این امکان ایجاد شده که بخش دانشگاهی در دسترس خانواده‌ها قرار بگیرد و طبیعتاً اتفاقات خوبی را برای این بخش شاهد هستیم.

12 تن بار ناشران خارجی وارد گمرک نمایشگاه شد

نخستین محموله کتاب ناشران خارجی سی‌و‌ششمین نمایشگاه کتاب تهران وارد گمرک نمایشگاه کتاب تهران شد.

علیرضا نوری‌زاده، مدیرکل اداره مجامع و تشکل‌های فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ورود نخستین محموله بار ناشران خارجی به گمرک نمایشگاه خبر داد و گفت:‌ به‌زودی، کار بررسی این کتاب‌ها در کارگروه نظارت و ارزشیابی کتاب‌های خارجی آغاز می‌شود.

وی ادامه داد: این بار شامل 25 تن کتاب در موضوعات حوزوی و مذهبی و متعلق به 12 ناشر حوزه عربی است،‌ که در کشور لبنان جمع‌آوری و در قالب 565 کارتن کتاب به نمایشگاه تهران ارسال شده است.

به گفته نوری‌زاده، محموله دیگری نیز از ناشران خارجی در راه است که 12 تن  کتاب متعلق به ناشران لاتین است،‌ این بار نیز از لندن به صورت هوایی به ایران ارسال شده است. 12 تن بار دیگر نیز از ناشران حوزه عتبات عراق به مقصد ایران ارسال شده که به زودی وارد نمایشگاه خواهد شد،‌ سایر ناشران عراقی نیز بارهای خود را ارسال کرده‌اند که به‌زودی به ایران می‌رسد.

سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از 17 تا 27 اردیبهشت‌ماه 1404 با شعار «بخوانیم برای ایران» در محل مصلای امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم