شیرین منوچهریان نویسنده کتاب «تو به توان صد» با بیان اینکه هدفش کمک به افراد برای بهبود عملکرد شخصی و حرفهای است، گفت: به این نتیجه رسیدهام که کلید این بهبود، توجه به چهار منبع اصلی انرژی است: جسمانی، احساسی، ذهنی و روحی.
وی با تأکید بر اهمیت انرژی جسمانی، افزود: در کتاب «تو به توان صد» به اهمیت انرژی جسمانی و تکنیکهای عملی برای مدیریت آن پرداختهام. تکنیکهای صحیح تنفس و خواب کافی، نقش بسیار مهمی در حفظ سلامت جسم و آمادگی برای فعالیتهای روزانه دارند. همچنین، به عادات مضر پس از غذا خوردن نیز اشاره کردهام که میتوانند هضم را مختل کنند.
نویسنده کتاب «تو به توان صد» با اشاره به اهمیت انرژی احساسی، گفت: مدیریت احساسات منفی، بهعنوان موانع اصلی پیشرفت، بسیار حائز اهمیت است. پنج عامل اصلی ایجاد احساسات منفی را تحلیل کردهام و راهکارهایی برای تقویت انرژی احساسی ارائه دادهام.
وی با اشاره به انرژی ذهنی و روحی، گفت: در مورد انرژی ذهنی، آن را بهطور مستقیم با توجه و تمرکز مرتبط میدانم. برای مدیریت انرژی ذهنی، پیشنهاداتی مانند خالی کردن ذهن، استراحت، انجام وظایف نیازمند تمرکز بالا و دوری از حواسپرتیها را ارائه کردهام. انرژی روحی، که با معنویت ارتباط نزدیکی دارد، منبع دیگری است که در کتاب به آن پرداختهام. من به تأثیر معنویت بر سلامت و اهمیت یافتن آرامش درونی، امید و هدف اشاره کردهام.
منوچهری با اشاره به استراتژیهای عملی، افزود: فراتر از این منابع انرژی، من به استراتژیهای عملی برای بهبود عملکرد نیز پرداختهام. مفهوم تصمیمگیری آگاهانه، قانون پارکینسون و ماتریس آیزنهاور از جمله این استراتژیها هستند.
وی بر قدرت عادات تأکید کرد و گفت: زندگی ما محصول عادات ماست و تغییر آنها برای موفقیت ضروری است. «قاعده طلایی» را برای تغییر عادات معرفی و بر اهمیت تمرکز بر عادات کلیدی تأکید کردهام.
نویسنده کتاب «تو به توان صد» گفت: هدف نهایی من از نوشتن این کتاب، هدایت خوانندگان به سمت بهرهوری بیشتر، سلامت بهتر و زندگی شادتر است. معتقدم موفقیت واقعی تنها در دستاوردهای مادی نیست، بلکه به ارتباط با ارزشها، معنویت و اطرافیان بستگی دارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،«ماه غریب من»، نوشته مجید ملامحمدی از جمله کتابهای نوشته شده درباره امام رضا(ع) است که تلاش دارد در قالب داستان، به روایت بخشهایی از سیره رضوی و دوران زندگانی علی ابن موسی الرضا(ع) بپردازد.
کتاب در چهار فصل تشکیل شده و نویسنده با ارائه بیش از 60 قصه، کوشیده به جنبههای مختلف زندگی امام هشتم(ع) بپردازد.
«بهشت مدینه»، «هشتمین آسمان»، «سفر به سرزمین غربت» و «سرانجام تنهایی» عناوین فصلهای این اثر است و ملامحمدی داستان خود را از زندگی نجمه خاتون، مادر حضرت(ع) آغاز میکند، سپس در ادامه به تولد ایشان، وقایع مهم زندگی امام رئوف از جمله حرکت به سمت خراسان، ماجرای ولایتعهدی، وقایع رخ داده در طول سفر، دیدارها، یاران امام، مناظرات علمی ایشان و در نهایت به شهادت حضرت میپردازد.
ملامحمدی که برای دوستداران ادبیات دینی، نام آشنایی است در «ماه غریب من» داستانها را روان و خواندنی ارائه میدهد. نثر نویسنده گاه شاعرانه میشود اما این موضوع دردسر خاصی برای مخاطب ایجاد نمیکند.
شخصیتپردازی خوب از دیگر نقاط قوت «ماه غریب من» است؛ بهطوری که مخاطب نوجوان به راحتی میتواند با آن همذاتپنداری کرده و مفاهیم اخلاقی و تربیتی مد نظر نویسنده را به صورت غیرمستقیم و با همراهی شخصیتهای مختلف داستان، دریابد.
سیزدهمین چاپ از این کتاب به تازگی از سوی انتشارات بهنشر در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «بازیسازی تاریخ» نوشته محمدرضا گیاهپور با ارائه یک رویکرد مناسب، به بررسی نقش بازیها در آموزش علوم اجتماعی میپردازد. این کتاب نشان میدهد که چگونه میتوان با استفاده از تکنیکهای بازیسازی، یادگیری تاریخ را برای دانشآموزان جذابتر، عمیقتر و بهیادماندنیتر کرد و انگیزهای نو برای درک وقایع تاریخی ایجاد کرد.
کتاب بازیسازی تاریخ یک رویکرد جدید به آموزش علوم اجتماعی به بررسی نقش بازیها در آموزش تاریخ میپردازد و فواید استفاده از تکنیکهای بازیسازی را برای یادگیری بهتر معرفی میکند. این کتاب بر اهمیت ایجاد انگیزه و تعامل در کلاسها تأکید دارد و نشان میدهد که چگونه بازیها میتوانند به ابزارهایی مؤثر برای درک عمیقتر وقایع تاریخی تبدیل شوند.
محمدرضا گیاهپور نویسنده کتاب «بازیسازی تاریخ» با ارائه مثالهای عملی و متدهایی نوین، به معلمان کمک میکند تا رویکردهای جذاب و سرگرمکنندهای برای تدریس تاریخ ایجاد کنند.
نویسنده در این کتاب به تأثیرات اجتماعی و عاطفی بازیها در یادگیری اشاره و بر لزوم ایجاد فضایی خلاقانه برای آموزش تاریخ تأکید میکند. این کتاب پاییز سال ۱۴۰۳ توسط نشر مسیر (مؤسسه انتشارات در مسیرآفتاب) و با همکاری مؤسسه مطالعات امامیه به چاپ رسید. به همین بهانه با محمدرضا گیاهپور نویسنده این کتاب به گفت و گو نشسته ایم.
مشروح این گفتگو در ادامه میآید؛
* هدف شما از ترکیب مفهوم بازیسازی با تاریخ در این کتاب چیست؟ چه چیزی الهامبخش شما بوده است؟
متأسفانه ما در آموزش علوم اجتماعی و تاریخ در کشورمان با ضعفهایی مواجه هستیم. این ضعفها باعث شده تا دانشآموزان نتوانند با کتابهای درسی ارتباط برقرار کنند. در نتیجه، هنگام تصمیمگیری برای ورود به رشته انسانی در دبیرستان، دیدگاه منفی پیدا میکنند و تصورشان این است که محتوای این رشته صرفاً حفظکردنی است. این مسئله باعث میشود که علوم انسانی در ایران ورودیهای بالقوه قوی خود را از دست بدهد.
نکته اینجاست که بسیاری گمان میکنند تاریخ مجموعهای از اسامی، وقایع و تاریخها است که باید حفظ شوند، در حالی که این دیدگاه نشان میدهد ما به طور جدی به فرایند آموزشی فکر نکردهایم. با بررسی تجربیات خود و مشورت با پژوهشگران و معلمان علوم اجتماعی، به این نتیجه رسیدم که میتوان روشی جدید پیشنهاد کرد که ضمن علمی بودن، جذابیت و درگیری ذهنی دانشآموزان را نیز افزایش دهد.
* چه شد که به این نتیجه رسیدید تا کتاب «بازیسازی تاریخ» را بنویسید.
کلاس فوق برنامه «کارآگاه تاریخ» ایدهای برای نوشتن این کتاب شد.
* لطفاً درباره «کارآگاه تاریخ» و ایدههای اصلی آن توضیح دهید.
کلاسی که ما طراحی کردیم و در دبیرستان نیکپرور (وابسته به مؤسسه فرهنگی علوی) اجرا شد، یک کلاس فوقبرنامه به نام «کارآگاه تاریخ» بود. در این کلاس، دانشآموزان مانند یک کارآگاه، سناریوهای تاریخی مشابه پروندههای واقعی را بررسی میکردند. این پروندهها شامل مسائلی بودند که پژوهشگران علوم اجتماعی قبلاً در مقالات یا کتابهای مختلف به آنها پاسخ دادهاند.
دانشآموزان در گروههای سه یا چهار نفره با بررسی منابع مختلف، تلاش میکردند پاسخهای صحیح را بیابند. منطق و متدولوژی نویسندگان مقالات نیز در اختیار آنها قرار میگرفت تا بتوانند از روش علمی استفاده کنند. این فعالیت موجب میشد که یادگیری تاریخ نهتنها عمیقتر بلکه جذابتر شود.
* چرا شما بر استفاده از فرهنگ مادی در آموزش تاریخ تأکید دارید؟ چه چیزی در فرهنگ مادی وجود دارد که منابع مکتوب ندارند؟
فرهنگ مادی، به عنوان یک منبع تاریخی، نسبت به منابع مکتوب مزیتی مهم دارد؛ تحریفناپذیری. گرچه محدودیتهایی نیز دارد، اما برخلاف نسخههای خطی که ممکن است در طی نسخهبرداریهای مکرر دچار تغییر شوند، آثار مادی مانند کتیبهها، سکهها و سنگنوشتهها معمولاً بدون تغییر باقی میمانند. از نظر آموزشی، حتی اگر فرهنگ مادی به صورت فیزیکی در کلاس ارائه نشود و صرفاً تصاویر آن نمایش داده شود، باز هم به دلیل ملموس بودن، میتواند مطالعه تاریخ را برایشان جذابتر نماید. در کتابهای اجتماعی فعلی هم از فرهنگ مادی مصادیق وجود دارد.
* چه پتانسیلی در بازیهای ویدیویی وجود دارد که در کتاب به آن اشاره کردهاید؟ معلمان باید به چه نکاتی توجه کنند؟
در یکی از فصول کتاب، مقالهای از آقای امیرحسین باقری درباره بازیهای ویدیویی آوردهایم. بازیهایی مانند Assassin’s Creed که در بسترهای تاریخی اتفاق میافتند، میتوانند تجربه تاریخی را برای بازیکنان به شیوهای جذاب و تعاملی ارائه دهند. هنگامی که فردی در یک بازی ویدیویی جریان انقلاب فرانسه یا یونان باستان را تجربه میکند و با شخصیتهای تاریخی تعامل دارد، در واقع بهطور ناخودآگاه درگیر فرایند یادگیری میشود.
معلمان باید توجه داشته باشند که بازیهای ویدیویی، با توجه به محبوبیتشان در میان نوجوانان، ابزاری قوی برای آموزش غیرمستقیم تاریخ هستند و دیدگاههای دانشآموزان را شکل میدهند.
* رویکرد کلی شما در آموزش تاریخ چیست؟
ما تلاش کردیم فرایندی که برای یک پژوهشگر علوم اجتماعی جذاب است، برای دانشآموزان نیز بازسازی کنیم. در «کارآگاه تاریخ»، این فرایند، فرایند «کشف» بود. متأسفانه، کتابهای درسی کنونی علیرغم محتوای غنی، این فرایند را در خود ندارند. ما میخواستیم همانطور که آزمایشهای علمی در آزمایشگاه برای دانشآموزان جذاب است، تاریخ را نیز بهگونهای ارائه دهیم که فرایند کشف و تحقیق در آن بازسازی شود.
* چرا در کتاب به تاریخ پیشاصفوی و تشیع تأکید شده است؟
یکی از حوزههایی که دستخوش اشتباهات تاریخی شده، تاریخ تشیع پیشاصفوی در ایران است. با مطالعه فرهنگ مادی، این ابهامات اصلاح میشوند. بررسی آثار تاریخی مانند سکهها، کتیبهها و ابزارهای شخصی نشان میدهد که از قرن دوم هجری به بعد تا آستانه صفویه، شواهد زیادی از اعتقادات شیعی در ایران وجود داشته است. ما از این بستر استفاده کردیم و معماهای تاریخی را بر اساس آن طراحی کردهایم.
* در بخشی از این کتاب درباره «اتاق فرار راز ایران» آمده است.قدری این باره برایمان توضیح دهید.
«اتاق فرار راز ایران» نتیجه تلاش چند معلم در مدرسه نیکان بود. آقای سید محمد بنایی که مقالهای علمی درباره استفاده از بازی در آموزش نوشتهاند که در همین کتاب چاپ شد، نقش مهمی در این پروژه داشتند. همچنین آقای محمدصادق ترابی یادداشتی نوشتند که در کتاب آمده است.در این اتاق فرار، فرآیند «کارآگاه تاریخ» در قالب یک بازی تعاملی بازآفرینی شده است. شرکتکنندگان با حل معماهای مرتبط با استانهای مختلف ایران، در نهایت به درک بهتری از تاریخ تشیع در ایران و قهرمانان ملی کشورمان مانند امیرالمؤمنین علی (ع) میرسند. جریان و گزارش این اتاق فرار در کتاب آمده است.
* روش آموزشی این کتاب چگونه به تقویت تفکر انتقادی کمک میکند؟
آموزش روششناسی تاریخی به دانشآموزان، آنها را به تفکر انتقادی تشویق میکند. یکی از مشکلاتی که در فضای مجازی مشاهده میکنیم، پذیرش بیچونوچرای اطلاعات نادرست است. ما در کلاسهای خود تلاش کردیم دانشآموزان را به پرسیدن سؤال، بررسی اسناد و مدارک، و تحلیل دادهها تشویق کنیم.
* امید شما برای آینده آموزش تاریخ چیست؟
امیدواریم که تمام تاریخ ایران، بهویژه در دورههای کمتر شناختهشده، به مجموعهای از بازیهای جذاب برای نوجوانان تبدیل شود. به این ترتیب، دانشآموزان در حین بازی کردن، تاریخ و هویت خود را خواهند آموخت. این کتاب برای معلمان علوم اجتماعی و تاریخ، علاقهمندان به علوم انسانی، و پژوهشگران حوزه تاریخ و علوم اجتماعی توصیه میشود. امیدوارم که این کتاب بتواند در ارتقای آموزش تاریخ در کشور مفید واقع شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حامد عسگری نویسنده کتاب خال سیاه عربی در ادامه روایت خود از سفر حج گفت:
حج اصلا مسئله من نبود؛ معتقد بودم اگر پولی داشتم 10بار هم که شده برم کربلا ولی حج نرم. گزارههایی هم مثل یمن و وهابیت این عزم را جزمتر کرده بود. طوری که اگر میلیاردر هم میشدم شاید برای رفع تکلیف به حج میرفتم.
والدین همسرم از 15سال قبل برای حج ثبتنام کرده بودند. پدر خانمم بیمار شد و با نظر پزشک از سفر منع شد. مادرخانمم هم گفت تنهایی حج نمیرم.
همسرم گفت فیش را به من بدهید تا به حج بروم و قبول کردند.
کلاسهای حج شروع شد و بعد از هرکلاس و دوره از تنها گذاشتن من و بچهها ابراز نگرانی میکرد.
در میان این رفتوآمدها برای ضبط کلیپی به سوریه دعوت شدم؛ به دلایلی حضور ما طولانی شد و درخواست کردم با هزینه شخصی خانواده را به سوریه ببرم.
چند روزی که آنجا بودیم، شبها به اتفاق گروه به حرم حضرت رقیه میرفتیم. شب آخر همه از حرم بیرون آمدیم اما همسرم نیامد. حرم خالی شده بود اما خبری از همسرم نبود. حدود 40 دقیقه بعد با چشمانی سرخ از گریه بیرون آمد؛ گفتم چرا انقدر دیر؟ همه را معطل خودت کردی؟ زل زد در چشمانم و گفت: از خانم برایت یک حج گرفتم! نگفت دعا کردم، گفت گرفتم!
مدتی بعد، قرار بود از خانه خودمان به خانه پدرهمسرم بروم، تنها بودم، تلفن زنگ زد و گفت: آقای عسگری؟ گفتم بله؟ گفت حج میآیی؟
گفتم حج اسم برنامهای است؟ گفت نه بابا حج تمتع؛ گفتم من حامد هستم، عسگری. گفت بله حامد عسگری شاعر نویسنده روزنامه نگار. فک من قفل شد. گفت تا اذان صبح پاسپورت را برایم بفرست و قطع کرد.
یک طرف سرم میگفت قسط وام، کارها، قولها و یک طرف دیگر میگفت خره برو وگرنه 15سال باید منتظر بمانی. بعد با کدام پول میتوانی حج بروی؟ الان 36 ساله هستی و توان دویدن و رمیکردن داری بعدا معلوم نیست قسمتت شود. در این نزاع نهایتاً سمت موافق سرم برنده شد و گفتم میآیم.
به گزارش خبرنگار مهر، شب شعر ملی «کریمِ رمضان» با محوریت قرآن کریم و امام حسن مجتبی (ع) در نمایشگاه بین المللی قرآن برگزار میشود.
در این شب شعر شاعرانی چون سید محمدمهدی شفیعی، محمدرضا طهماسبی، سید علی نقیب، مجتبی خرسندی، طاهرهسادات ملکی، سمیه زارع خردمند و متین پسندیده شعرخوانی میکنند و اجرای برنامه را سید امیرحسین خوشرو برعهده خواهد داشت.
برنامه مورد اشاره شامگاه جمعه ۲۴ اسفند ساعت ۲۰ در مصلّی تهران، نمایشگاه بینالمللی قرآن، سالن محافل و مراسمها، ستون ۱۰۰ برگزار میشود.
به گزارش خبرنگار مهر، به مناسبت میلاد امام حسن (ع) کتابخانه و موزه ملی ملک، تک اثر قرآن کوفی منسوب به امام حسن مجتبی(ع) در سالن تک اثر در معرض نمایش قرار میدهد.
این نسخه خطی از قرآن کریم به خط کوفی در گنجینه آثار کتابخانه و موزه ملی ملک موجود است که به امام حسن مجتبی(ع) منسوب است. دستخط و مهر شاه اسماعیل صفوی بر گوشهای از یک برگ این قرآن خطی به چشم میخورد.
این نمایشگاه همزمان با میلاد امام حسن مجتبی(ع) روز یکشنبه ۲۶ اسفند ماه در محل این موزه در تهران، خیابان امام خمینی، خیابان ملل متحد (باغ ملی) برقرار خواهد بود.
به گزارش خبرگزاری مهر، مجموعه رمانهای مصور «میرانا» نوشته امید کورهچی یک حماسهی هفتجلدی است که در مرز واقعیت و افسانه به روایت سرگذشتی رازآلود میپردازد. این کتاب که با تکیه بر آیات کلام الله مجید به رشته تحریر درآمده است روایتی بر جنگ بیوقفه برای دستیابی به قدرت، جاودانگی در میان نیروهای پنهان است.
شخصیتهای این مجموعه هرکدام حامل سرگذشتی رازآلود و سرنوشتهایی پیچیدهاند که در طول مسیر، با انتخابهای دشوار، چالشهای مرگبار و حقایقی غیرمنتظره مواجه میشوند. بر این اساس این مجموعه در عناوینی همچون هفت جن، لوثیا، صخور، هبذول، کاثیا و….. منتشر شده است.
هفت جن داستان جوان جادوگری است که ناخواسته وارد ماجرای آخرالزمانی و تقابل «خیر» و «شر» میشود. قهرمان داستان که نسبت به علوم غریبه احاطه کامل دارد با کمک دو همراه خود، یک فرشته و یک جن؛ وارد نبرد با یک «مرتاض» اهریمنی میشود که سپاهی از دیوها و شیاطین را در اختیار داشته و قصد دارد با گشودن دروازۀ اساطیری سلیمان نبی، مسیر مسدود اجنه تمرد کننده را گشوده و به قدرت برتر و مطلق دست پیدا کند. قهرمان داستان که با بکارگیری طلسمها مقابل مرتاض و جنهای او ایستاده، باید به فکر نجات «میرانا» زنی که عاشقش شده هم باشد و…
در دیگر کتابهای این مجموعه با داستان پریان نیز همراه میشویم و به خوانش روایتهای مختلف موجودات میپردازیم.
در بخشی از کتاب نیاسو میخوانیم؛
«صدای جوان سفیدپوش میان روحم آونگ شد و برده به امیدی روشن سر خود را بلند کرد که جوان تیغهی کارد را به سمت روح من گرفت و زیر لب چیزی خواند و به یکباره نور باریک سفیدی از تیغهی کارد او ساطع شد و بین دو ابروی روحم فرو رفت که درجا آتش اسارت ستاره شش پره از پیشانی برده پاک شد و از پس آن روحم آنی سرشار از نور و روشنی گشت که شیطان بزشکل دست از پیشانی روحک پس کشید و فوری جستی به عقب نشست.»
این مجموعه در ادامه کتاب نوجوان «هفت جن» نوشته شده است و همچون این کتاب آثار در ژانر وحشت خلق شدهاند.
مجموعه رمانهای مصور «میرانا» نوشته امید کورهچی توسط استودیو کمیکا و انتشارات میرانا وارد بازار کتاب شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «فواره گنجشکها»، نوشته محمود پوروهاب از جمله معدود آثاری است که تلاش دارد بخشی از شکوه سیرت امام صادق(ع) را برای گروه سنی کودک در قالب داستان روایت کند.
کتاب حاضر شامل 32 داستان کوتاه است که نویسنده در هرکدام، به بخشی از خصائص اخلاقی و سیره این امام همام اشاره کرده است. حکیمه سادات نظیری، فعال حوزه کتاب، در یادداشتی که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته، نگاهی انداخته است به این اثر از پوروهاب. این یادداشت در آستانه سالروز شهادت صادق آل محمد(ع) به این شرح منتشر میشود:
زندگی اهل بیت(ع) پس از شهادت سیدالشهداء دگرگون شد. خلفای بعد از یزید، میدانستند که دیگر آزار و اذیت امام جامعه و به شهادت رساندن ایشان بهای بسیار سنگینی دارد پس…
«فواره گنجشکها» داستان زندگی امام جعفر صادق(ع) است. داستانهایی روان و دلنشین که از کودکی و تولد امام آغاز شده و روزهای امامت امام محمدباقر(ع) و شهادت ایشان را نیز نشان میدهد. این کتاب به خوبی نشان میدهد که خلفای پس از یزید، چطور امام را در سختترین لحظهها محاصره میکردند و همین نکته سختی کار ائمه را نشان میدهد.
داستانهای کتاب از زوایای مختلفی نوشته شده و جنبههای گوناگونی از زندگی امام صادق(ع) را به ما نشان میدهد. مثلاً داستان تولد امام از زبان دخترک کوچک و شیرین زبانی روایت میشود که دختر خادمه خانه است و با تولد امام، انگار که فواره گنجشکها را احساس میکند. گنجشکهایی که میپرند و سروصدا میکنند و شادترین لحظه عمرشان را جشن میگیرند.
گاهی هم داستانی میخوانیم از سیاست بازی خلفا و اذیت و آزارهایی که برای تحقیر یا توهین به اهل بیت ترتیب میدادند. برخی داستانها هم ما را مینشاند پای نور امام و حال و هوای حجره و زندگی باصفای امام ششم شیعیان را به تصویر میکشد.
مولای ما جعفر صادق(ع) بیشترین شاگردان را در طول سالهای امامت اهل بیت، تربیت فرموده است. این شاگردان بعدها کتاب نوشتهاند، خودشان تدریس کرده و شاگردان بیشتری را از نور علم امام سیراب کردهاند.
زندگی امام ششم شیعیان از جهات بسیاری قابل توجه است؛ چرا که با جهان ما سوای همه نکاتی که در عصر اهل بیت وجود دارد، به جهت علمی بودن همبستگی بالایی دارد. شاید خواندن خط به خط زندگی امام هم برای ما واجب باشد. برای ما شیعیانی که در عصر علمزدگی زندگی میکنیم و بسیار میبینیم که مسلمانان و علی الخصوص شیعیان را محکوم به عقبماندگی میکنند.
«فواره گنجشک ها» تلاش درخشانی از محمود پوروهاب است تا شده حتی یک گام به امام جعفر صادق(ع) نزدیک شویم. اما این گام گام اول است.
امروز یکی از بزرگترین جهادها میتواند جهاد علمی باشد چرا که اگر جهاد علمی شاخ ظلم را نمیشکست اینهمه شهدای هستهای و دانشمند نداشتیم. همین امر نشان میدهد علماندوزی و پیشرفت روز افزون کشورهای اسلامی، دشمن را چنان به زمین میکوبد که اینطور دست به ترور میزند.
«فواره گنجشکها» داستان است. داستانهای کوتاهی که حتی نوجوانان میتوانند بخوانند و لذت ببرند. همین آینده سازان جوان و غیور.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب، طاهره طهرانی: «پروین شخصیتی آرام و باوقار داشت و هیچ زمانی او را بی حوصله ندیدم، پروین اهل خودستایی نبود.» این سخن سعید نفیسی است درباره پروین اعتصامی که امروز تولد اوست.
رخشنده اعتصامی _که ما به نام پروین اعتصامی میشناسیم_ یکی از برجستهترین شاعران زن ایران است. او در ۲۵ اسفند سال ۱۲۸۵ در تبریز به دنیا آمد.
اعتصامی از کودکی تحت تأثیر پدرش، یوسف اعتصامی (ادیب و مترجم و نماینده و رئیس کتابخانه مجلس شورای ملی)، با ادبیات فارسی و عربی آشنا شد. او که چهارمین و آخرین فرزند خانواده بود، سه برادر بزرگتر از خود به نامهای ابوالحسن، ابوالفتح و ابوالنصر داشت. پروین تحصیلات رسمی خود را در مدرسه آمریکایی دختران تهران به پایان رساند و در سال ۱۳۰۳ فارغالتحصیل شد. سخنرانی او درباره تاریخ ظلم و نابرابری مردان نسبت به زنان از آغاز تمدنها بود و به اصلاح این وضعیت در اروپا و مقایسه آن با بیسوادی و ناآگاهی زنان ایران پرداخت. در بخشهایی از سخنان خود که به عنوان «اعلامیه زن و تاریخ» شناخته میشود، گفت: «داروی بیماری مزمن شرق، منحصر به تربیت و تعلیم است. تربیت و تعلیم حقیقی که شامل زن و مرد باشد و تمام طبقات را از خوان گسترده معرفت مستفید نماید.
ایران، وطن عزیز ما که مفاخر و مآثر عظیمه آن زینتافزای تاریخ جهان است، ایران که تمدن قدیمش اروپای امروز را رهین منت و مدیون نعمت خویش دارد، ایران با عظمت و قوتی که قرنها بر اقطار و ابحار عالم حکمروا بود، از مصائب و شداید شرق سهم وافر برده، اکنون دنبال گمگشتۀ خود میدود و به دیدار شاهد نیکبختی میشتابد. پیداست برای مرمت خرابیهای زمان گذشته، اصلاح معایب حالیه، و تمهید سعادت آتیه، چه مشکلاتی در پیش است. ایرانی باید ضعف و ملالت را از خود دور کرده، تند و چالاک این پرتگاهها را عبور نماید. امیدواریم به همت دانشمندان و متفکرین، روح فضیلت در ملت ایجاد شود و با تربیت نسوان اصلاحات مهمۀ اجتماعی در ایران فراهم گردد. در این صورت بنای تربیت حقیقی استوار خواهد شد و فرشتۀ اقبال در فضای مملکت سیروس (کورش) و داریوش بالگشایی خواهد کرد…» این لحن و متن پروین ۱۸ ساله در روز فارغ التحصیلی نشان میدهد که او زنی پیشرو و تأثیرگذار خواهد بود.
شناسنامه پروین اعتصامی
پروین در سال ۱۳۱۳ و در ۲۸ سالگی با فضلالله اعتصامی _از بستگان پدرش_ ازدواج کرد، اما این ازدواج به دلیل تفاوتهای فکری تنها چند هفته دوام آورد و او به تهران بازگشت. پس از جدایی، مدتی به عنوان کتابدار در کتابخانه دانشسرای عالی تهران (دانشگاه خوارزمی امروز) فعالیت میکرد.
زمانی که پروین اعتصامی تخلص پروین را برای خود انتخاب کرد، نام شناسنامهای خود را نیز به پروین تغییر داد. پیش از آنکه این تخلص را برگزیند، نام پروین در میان اسامی دخترانه ایرانی رایج نبود. از همین رو، ملکالشعرای بهار او را شاعری نوگرا و سنتشکن میداند:
از غبار فکر باطل، پاک باید داشت دل
تا بداند دیو، کاین آئینه جای گرد نیست
مرد پندارند پروین را، چه برخی ز اهل فضل
این معما گفته نیکوتر، که پروین مرد نیست
نخستین دیوان اشعار او در سال ۱۳۱۴ منتشر شد که شامل ۱۵۶ قطعه شعر بود. این دیوان نشاندهنده تسلط او بر قالبهای کلاسیک فارسی مانند قصیده، مثنوی، و مناظره است. اشعار پروین اغلب به موضوعات اخلاقی، اجتماعی، عدالتخواهی، آموزش زنان، و مبارزه با ظلم میپردازند. او از شخصیتها و عناصر نمادین مانند حیوانات، گیاهان، و مفاهیم انتزاعی برای بیان پیامهای خود استفاده میکرد. سبک مناظره یکی از ویژگیهای برجسته آثار اوست. وی حدود ۶۵ شعر مناظرهای سروده که در آنها مفاهیمی چون زندگی و مرگ، عدالت اجتماعی، و اهمیت دانش مطرح شدهاند.
پروین با ایجاز و سادگی، فضایی را خلق میکرد که مخاطب را به درون داستان میبرد. استفاده به جای او از ایجاز در فضاسازی به سرعت انتقال معنا کمک میکند. او در توصیفات خود سادگی و موجز بودن را رعایت میکند، صرفاً به اصل داستان میپردازد و از توصیفات طولانی پرهیز میکند. این شیوه باعث میشود که مخاطب به سرعت وارد داستان شود و با شخصیتها همدردی کند پروین اعتصامی به دلیل تواناییاش در ترکیب موسیقی معنوی با سادگی زبان شعر شناخته میشود. او نه تنها یکی از مهمترین شاعران زن ایران است، بلکه تأثیر عمیقی بر ادبیات فارسی داشته است. اشعار او همچنان الهامبخش نسلهای مختلف است. پروین در زمانه خود هم پیشتاز و پیشگام است و هم عمیقاً به ارزشهای معنوی و سنتهای ایرانی ایمان دارد.
تأثیر پدر پروین در زندگی او غیرقابلانکار است، اما ارتباط او با بزرگان عصر خویش نیز در شکلگیری سبک ادبیاش نقش بسزایی داشت. واقعیت آن است که پروین تحت تأثیر شرایط زمانه و تحولات سیاسی دوره خود قرار گرفت، و این رخدادهای اجتماعی قالب شعری او را شکل دادند و توانستند خط فکری منحصربهفردی برای وی رقم بزنند. پروین اعتصامی در دورهای زیست که فرمان مشروطه به امضا رسید. برای مردمانی که جز ستم شاهان و ظلم اربابان، شیوه دیگری از حکومت را تجربه نکرده بودند، این رویداد بسیار مهم تلقی میشد و بازتابهای آن در اشعار پروین بهوضوح دیده میشود.
افزون بر وقایع داخلی، جنگ جهانی دوم نیز در خارج از مرزها در جریان بود و شرایط زندگی را دشوارتر کرده بود. به قدرت رسیدن رضاخان هم بر دیدگاههای اجتماعی و سیاسی پروین تأثیر گذاشت، بهگونهای که با بهرهگیری از ادبیات خود به مقابله با فقر، بیعدالتی اجتماعی و دیگر مشکلات جامعه پرداخت. محور اصلی اشعار پروین ظلمستیزی است و توجه او به مسائل اجتماعی تا حدی پررنگ است که عناصر دیگر کمتر در آثارش نمود پیدا کردهاند. در عین حال لطافت و ریزبینی و نکته سنجی زنانه او در همه اشعارش به چشم میخورد.
پروین و شعرش
در ادبیات فارسی، برجستهترین نمونههای حکایتپردازی و داستانسرایی غالباً به صورت منظوم ارائه شدهاند که بیشتر آنها در قالب مثنوی نگاشته شدهاند. از آنجا که قالب مثنوی امکان بیان موضوعات بلند و گسترده را فراهم میآورد، داستانهای طولانی با بخشهای مختلف اما در چارچوبی یکپارچه، مانند شاهنامه و آثار نظامی و پیروان او، به وجود آمدهاند. برخی از این آثار نیز، نظیر کلیله و دمنه یا مثنوی مولوی، به سبک داستان در داستان تنظیم شدهاند. در این شیوه، شاعر با توجه به انگیزهی سرودن اثر، در هر بخش متناسب با داستان بیانشده نتیجهگیری کرده و اغلب نتیجه را به شکلی مستقیم مطرح نموده است.
پروین اعتصامی در عمر کوتاه خود تقریباً در تمامی قالبهای شعری مانند قطعه، قصیده، مثنوی، غزل و مسمط سروده است، اما بیشترین شهرت و تسلط او در سرودن قطعه نمایان است، بهگونهای که حدود یکسوم دیوان وی را قطعات تشکیل میدهند. مهارت پروین در سرودن این قالب شعری به حدی است که نام او در کنار بزرگترین قطعهسرایان شعر فارسی همچون انوری و ابن یمین به چشم میخورد. پس از قطعات، مثنوی و قصیده بیشترین حجم دیوان پروین را به خود اختصاص دادهاند. با این حال، مثنوی جایگاه ویژهای در آثار پروین دارد. مثنویهای پروین حدود یکچهارم کل اشعار او را تشکیل میدهند. موضوع بیشتر حکایتهای موجود در قالب مثنوی در دیوان وی اخلاقی است. مضامین این حکایتها گاه زاده ذهن خلاق خود او هستند و گاه برگرفته از شاعران گذشته، که پروین با قلم توانا و اندیشه نو لباسی تازه بر آنها پوشانده است. نمونهای از این امر را در حکایت جامه عرفان میخوانیم؛
به درویشی، بزرگی جامهای داد
که این خلقان بنه، کز دوشت افتاد
چرا بر خویش پیچی ژنده و دلق
چو میبخشند کفش و جامهات خلق
چو خود عوری، چرا بخشی قبا را
چو رنجوری، چرا ریزی دوا را
کسی را قدرت بذل و کرم بود
که دیناریش در جای درم بود
بگفت ای دوست، از صاحبدلان باش
به جان پرداز و با تن سرگران باش
تن خاکی به پیراهن نیرزد
وگر ارزد، به چشم من نیرزد
ره تن را بزن، تا جان بماند
ببند این دیو، تا ایمان بماند
قبائی را که سر مغرور دارد
تن آن بهتر که از خود دور دارد
از آن فارغ ز رنج انقیادیم
که ما را هر چه بود، از دست دادیم
از آن معنی نشستم بر سر راه
که تا از ره شناسان باشم آگاه
مرا اخلاص اهل راز دادند
چو جانم جامهٔ ممتاز دادند…
که مضمون آن شباهت زیادی به حکایتی از بوستان سعدی دارد با این مطلع: فقیهی کهن جامهای تنگدست.
قصه گویی پروین
پروین در اشعار خود از شیوههای قصهگویی منحصر به فردی استفاده کرده است که به ایجاد یک تجربه روایی و نمایشی برای مخاطب کمک میکند. او با ترکیب عناصر نمادین و روایت گفتگوهای مستقیم، اشعارش را از حالت توصیفی خارج و به یک نمایش زنده تبدیل میکند.
او با استفاده از گفتگوهای مستقیم چند اثر ایجاد میکند، از جمله نمایشی ساختن داستان. گفتگوهای مستقیم بین شخصیتها، داستان را به یک نمایش تبدیل میکند. این شیوه باعث میشود مخاطب خود را در جمع مناظرهگران احساس کند و با آنها همدردی کند. اثر دیگر گفتگوی مستقیم تأثیرگذاری بر مخاطب است. این روش روایی، مخاطب را به قضاوت در مورد گفتگوها و استنباط پیامهای شاعر تشویق میکند.
در عین حال پروین با استفاده از عناصر نمادین، لایههای شعرش را رنگ و معنا می بخشد. نمادگرایی و استفاده پروین از عناصر مختلف طبیعت و موجودات برای بیان مفاهیم اخلاقی و اجتماعی به گونهای است که این عناصر نمادین به عنوان نمایندههای فکری خاصی عمل میکنند و هر یک در اثبات حقانیت خود سخن میگویند. چند صدایی و شخصیت پردازی در این روایت منظوم بسیار مؤثر است. او در توصیفات خود به سادگی و موجز بودن توجه دارد و صرفاً به اصل داستان میپردازد، بدون اینکه با توصیفات طولانی مخاطب را از موضوع اصلی دور کند.
شیوه حکایتپردازی پروین هم خاص است. او در حکایتهای خود از روش حکایتپردازی بزرگان شعر کلاسیک فارسی استفاده میکند، اما با تاکید بر مفاهیم اجتماعی و اخلاقی زمانه خود. مضامین نو را در قالب کهن و آشنا میریزد و به روانی بیان میکند. در عین حال به سبک قصه گویان قدیم در حکایتهای او، شاعر به عنوان راوی دانای کل ظاهر میشود و داستان را از زبان قهرمانان نقل میکند، اما نتیجه را خود بیان میکند.
توجه پروین به تأثیر بر مخاطبانش را میتوان در وجه تعلیمی اشعارش دید. اشعار پروین به ویژه برای کودکان و نوجوانان بازنویسی شدهاند تا مفاهیم اخلاقی و انسانی و البته سنتها و مضامین بلند فرهنگ و دین و اخلاق را به زبان سادهتر منتقل کنند. همچنین قصههای او به دلیل ساختار نمایشی و نمادین، مخاطبان را به تفکر و قضاوت در مورد پیامهای اخلاقی تشویق میکند و بر نسلهای بعد تأثیر میگذارد.
شیوه روایت پروین
شیوه روایت پروین اعتصامی در مقایسه با سایر شاعران کلاسیک فارسی از چندین جنبه قابل توجه است. او با ترکیب عناصر کلاسیک و مدرن، روایتگری را به شکل منحصر به فردی در اشعار خود به کار گرفت.
او از عناصر کلاسیک و سنتی شعر فارسی بهره میگیرد ولی با رویکرد مدرن و نوگرایانه. پروین اعتصامی از باستان گرایی واژگانی و نحوی برای ایجاد فخامت و شیوایی زبان استفاده میکند، اما با رویکردی مدرن و اجتماعی. همچنین او مناظره و حکایت را به عنوان ابزارهای روایی به کار میگیرد، اما با تاکید بر مفاهیم اخلاقی و اجتماعی که در زمانه خود میخواست بیان کند.
روایتگری نمایشی هم وجهی از زنانگی او در شعر است، پروین از گفتگوهای مستقیم بین شخصیتها استفاده میکند تا اشعارش را به یک نمایش زنده تبدیل کند. این شیوه مخاطب را به قضاوت و همدردی با شخصیتها تشویق مینماید. در عین حال او از حیوانات، اشیا، و طبقات اجتماعی به عنوان شخصیتهای روایت استفاده میکند تا مفاهیم اخلاقی و اجتماعی به مخاطب منتقل شود. گفتگوی سیر و پیاز، سوزن و نخ، نخود و لوبیا، موی سپید و موی سیاه، نهال و درخت خشک و… نمونههای شگفت انگیزی است از خیال انگیزی و شخصیت پردازی با اشیایی که هر روز میتوان دید اما کمتر کسی چنین مضامین بلندی را از زبان آنها و گفتگوی آنها بیرون میکشد:
سیر یک روز طعنه زد به پیاز
که تو مسکین چقدر بدبویی
گفت از عیب خویش بیخبری
زان ره از خلق، عیب میجویی
گفتن از زشترویی دگران
نشود باعث نکورویی
تو گمان میکنی که شاخ گلی؟
به صف سرو و لاله میرویی؟
یا که همبوی مشک تاتاری؟
یا ز ازهار باغ مینویی؟
خویشتن بیسبب بزرگ مکن
تو هم از ساکنان این کویی
ره ما گر کج است و ناهموار
تو خود این ره چگونه میپویی؟
در خود آن به که نیکتر نگری
اول آن به که عیب خود گویی
ما زبونیم و شوخجامه و پست
تو چرا شوخ تن نمیشویی؟
تا گفتگوی درونی مادر موسی وقتی فرزندش را به نیل میسپارد، و وحی خداوند بر قلب او و داستان نمرود را گفتن:
مادر موسی، چو موسی را به نیل
در فکند، از گفتهٔ رب جلیل
خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه
گفت کای فرزند خرد بیگناه
گر فراموشت کند لطف خدای
چون رهی زین کشتی بی ناخدای
گر نیارد ایزد پاکت به یاد
آب خاکت را دهد ناگه به باد
وحی آمد کاین چه فکر باطل است
رهرو ما اینک اندر منزل است
پردهٔ شک را برانداز از میان
تا ببینی سود کردی یا زیان
ما گرفتیم آنچه را انداختی
دست حق را دیدی و نشناختی؟
در تو، تنها عشق و مهر مادری است
شیوهٔ ما، عدل و بنده پروری است
نیست بازی کار حق، خود را مباز
آنچه بردیم از تو، باز آریم باز
سطح آب از گاهوارش خوشتر است
دایهاش سیلاب و موجش مادر است
رودها از خود نه طغیان میکنند
آنچه میگوئیم ما، آن میکنند
ما، به دریا حکم طوفان میدهیم
ما به سیل و موج فرمان میدهیم
نسبت نسیان بذات حق مده
بار کفر است این، بدوش خود منه
به که برگردی، بما بسپاریش
کی تو از ما دوستتر میداریٖش…
پروین تفاوت زیادی با شاعران کلاسیک دارد. در حالی که شاعران کلاسیک مانند فردوسی و سعدی بیشتر بر موضوعات حماسی، عرفانی، یا مدح متمرکز بودند، پروین بر مفاهیم اجتماعی و اخلاقی تاکید داشت. همچنین اشعار پروین به سادگی و موجز بودن معروف است، در حالی که شاعران کلاسیک اغلب به توصیفات طولانیتر و پیچیدهتر گرایش داشتند.
ورودی خانه پروین اعتصامی در تبریز
پروین اعتصامی در روایتهای خود از فضاسازی به شیوهای استفاده میکرد که مخاطب را به صحنه داستان میکشاند. او با ایجاز و سادگی، فضایی را خلق میکرد که مخاطب را به درون داستان میبرد. استفاده پروین از ایجاز در فضاسازی به سرعت انتقال معنا کمک میکند. او در توصیفات خود سادگی و موجز بودن را رعایت میکند، صرفاً به اصل داستان میپردازد و از توصیفات طولانی پرهیز میکند. این شیوه باعث میشد که مخاطب به سرعت وارد داستان شود و با شخصیتها همدردی کند. در شعر «اشک یتیم»، او با یک بیت، فضا را ترسیم میکند:
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی
فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست…
در همین یک بیت مخاطب را به صحنه حادثه میبرد.
ایجاد فضاهای عاطفی و پایان بندی هم در شعر پروین جالب توجه است. پروین با ایجاد فضاهای عاطفی، کاری میکند تا مخاطب با شخصیتهای داستان همذاتپنداری کند. مانند این شعر:
دختری خرد، شکایت سر کرد
که مرا حادثه بی مادر کرد
دیگری آمد و در خانه نشست
صحبت از رسم و ره دیگر کرد
موزهٔ سرخ مرا دور فکند
جامهٔ مادر من در بر کرد
یاره و طوق زر من بفروخت
خود گلوبند ز سیم و زر کرد
سوخت انگشت من از آتش و آب
او به انگشت خود انگشتر کرد
دختر خویش به مکتب بسپرد
نام من، کودن و بی مشعر کرد
اشک خونین مرا دید و همی
خندهها با پسر و دختر کرد
هر دو را دوش به مهمانی برد
هر دو را غرق زر و زیور کرد
نزد من دختر خود را بوسید
بوسهاش کار دو صد خنجر کرد
عیب من گفت همی نزد پدر
عیب جوئیش مرا مضطر کرد…
پروین بعضی داستانهای خود را با پایان باز میگذارد، تا مخاطب به تفکر در مورد سرنوشت شخصیتها ادامه دهد.
تفاوت فضاسازی در شعر پروین با شاعران کلاسیک از ویژگیهای مدرن شعر اوست. در ادبیات کلاسیک فارسی، شاعران اغلب به توصیفات طولانیتر و استعارهها و تشبیهات پیچیدهتر برای فضاسازی میپرداختند. در مقابل، پروین با استفاده از ایجاز و نمادگرایی، فضای شعرش تصویری تر و واضحتر و تجربه خواندن شعر را به یک تجربه نمایشی تبدیل میکند.
تأثیرگذاری بر شاعران معاصر هم از ویژگیهای پروین اعتصامی است. او به عنوان یکی از پیشگامان شعر نو در ایران شناخته میشود و بسیاری از شاعران معاصر از او الهام گرفتهاند.
خاموشی پروین
سرانجام پروین اعتصامی _اختر چرخ ادب ایران_ در فروردین ۱۳۲۰ به دلیل ابتلاء به حصبه در تهران درگذشت و در قم در حرم حضرت معصومه (س) در کنار مزار پدرش به خاک سپرده شد. قطعه معروف او برای سنگ گورش نیز از اشعار خواندی اوست.
مزار پروین اعتصامی و پدرش یوسف اعتصامی در حرم حضرت معصومه (س)
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب: گمان بسیاری این است که سرایش شاهنامه ۳۰ سال طول کشیده و در ۲۵ اسفند به پایان رسیده است. بر اساس این ابیات از خود فردوسی:
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
نمیرم از این پس که من زندهام
که تخم سخن را پراکندهام
اما بیتی دیگر در شاهنامه است که زمان سرایش این اثر عظیم را سی و پنج سال میداند، وقتی فردوسی در ایام پیری و فقر است و میگوید:
سی و پنج سال از سرای سه پنج
بسی رنج بردم به امید گنج
به همین ترتیب دو روز را میتوان روز اتمام سرایش شاهنامه دانست. اما اول گفتن این مقدمه ضروری است که ما انسانها با زمانها مأنوسیم، هر کدام از روزهای ماه در ایران نامی داشتهاند. این نامگذاری به منظور پرورش ویژگیهای اخلاقی و معنوی در افراد انجام میشد. همچنین، هرگاه نام روز با نام ماه یکی میشد، آن روز را جشن میگرفتند و این جشنها به عنوان جشنهای ماهانه شناخته میشدند.
علاوه بر این، نامگذاری روزها به نام ایزدان و مفاهیم دینی، نشاندهندهٔ ارتباط تنگاتنگ بین زندگی روزمره و باورهای دینی در ایران باستان است. این سنت به مردم کمک میکرد تا در هر روز از سال با یک مفهوم اخلاقی یا دینی خاص در ارتباط باشند و از این طریق به رشد معنوی و اخلاقی خود بپردازند. نامهای روزهای ماه در سال ایرانی به ترتیب به این صورت هستند:
هرمز یا اورمزد: روز اول هر ماه به نام اهورا مزدا بوده است
بهمن یا وهُمن: یکی از امشاسپندان / منش نیک
اردیبهشت: یکی از امشاسپندان / پاکی و تقدّس
شهریور روز: یکی از ایزدان در جهان مینوی / فرّ و اقتدار
سپندارمذ: یکی از امشاسپندان / بردباری و فروتنی، خرد مقدّس نگهبان زمین
خرداد روز: یکی از امشاسپندان / مظهر کمال الهی
اَمرداد یا مرداد: یکی از امشاسپندان / مظهر جاودانگی الهی
دیبه آذر: از صفات اهورا مزدا در اوستا
آذر روز: نگهبان آتش نزد ایرانیان باستان
آبان روز: نگهبان آب
خور روز: روز خورشید
ماه روز: روز ماه
تیر یا تَشتَرروز: نام فرشتۀ موکّل باران
گئوش روز: سرشت زمین و جانداران (هم ریشه با geo به معنی زمین در انگلیسی)
دی به مهر: از صفات اهورا مزدا در اوستا
مهر (میثر یا میتر): مهر یا میثره یا میترا محافظ عهد و پیمان است، فرشته فروغ و روشنایی است.
سروش روز: پیام آور اهورا مزدا به انسان، در ادب فارسی سروش مترادف هاتف غیبی است.
رشن روز: دادگری، از داوران روز پاداش که با مهر و سروش روانها را داوری میکنند
فروردین: روان یا فرهوهر درگذشتگان
بهرام یا وهرام: نگهبان مسافران است و جنگاوران، نام فارسی سیاره مرّیخ
رام یا رامن: آشتی و آسایش و آرامش و صلح
باد یا وای: باد
دی به دین: روز آفریدگار، آفریننده
دین: کیش و قانون و وجدان درونی
اَرد روز: راستی و درستی
اَشتاد: راهنمای مینویان و جهانیان است به بهشت
آسمان روز: روز آسمان
زامیاد: نگهبان زمین
مهراسپند: گفتار نیک
انارام روز: روشنایی بی پایان، مظهر جلال اهورامزدا
در اشعار فردوسی، مسعود سعد سلمان، منوچهری و بسیاری از شاعران به وِیژه در خطه خراسان به نامهای روزها در ایران اشاره شده است.هر روز به یکی از این امشاسپندان یا مفاهیم اختصاص داده میشد تا مردم در طول سال با آنها ارتباط معنوی برقرار کنند. این سنت نه تنها به عنوان یک تقویم، بلکه به عنوان یک راهنمای اخلاقی و دینی عمل میکرد.
فردوسی در داستان جمشید وقتی درباره نوروز صحبت میکند میگوید:
سرِ سالِ نو هرمز فوردین
برآسوده از رنج دل تن ز کین…
به هرمز روز یعنی اولین روز هر ماه اشاره میکند که اولین روز فروردین است و مصادف با نوروزی که جمشید پایه گذاری میکند و در این روز به آسمان میرود. اما به دو روز دیگر در شاهنامه اشاره میشود،، فردوسی ابتدا در سال ۳۸۴ در بیتی به تاریخ اتمام شاهنامه اشاره میکند:
چو شد آخر این داستان بزرگ
سخنهای آن خسروان سِتُرگ
مه بهمن و آسمان روز بود
که کلکم بدین نامه پیروز بود
آسمان روز روز ۲۷ هر ماه بوده است. دومین روز هم ۲۵ اسفند سال ۴۰۰ هجری قمری است بر اساس این بیت:
سر آمد کنون قصه یزدگرد
به ماهِ سپندارمذ روز ارد
روزِ ارد یا ارد روز ۲۵ روز از هر ماه بوده، ارد (که در نیمه اول اردیبهشت هم میبینیم) با خوشبختی و بخت رابطه دارد. روزی که فردوسی در ۷۱ سالگی و بعد از چند سال، ویرایش شاهنامه را تمام میکند و آن را میبندد. به این ترتیب حکیم طوس نه تنها ۳۵ سال از عمر خود را صرف سرایش این کتاب و بقای زبان فارسی میکند، که تمام دارایی و سلامت و ثروت خود را هم بر سر انجام این کار عظیم میگذارد.
*
ما با زمانها مأنوسیم، همانطور که با مکانها. هنوز هم روزهایمان را به قراری با فضائل و عبادات مرتبط میدانیم. در روز پنج نوبت در زمانهایی خاص نماز میخوانیم، به جهتی خاص که مکان قبله مان است. روزهایی را عید میدانیم و جشن میگیریم و گرامی میداریم آئینها و سنتهای آن را. بزرگان سرزمین مان را و بزرگان دین مان را گرامی میداریم، سوم خرداد برای مان با نام خرمشهر و آزادی اش همراه است، در آستانه نیمه رمضانیم که میلاد امام حسن (ع) است و یک ماه از نیمه شعبان گذشته که یادآور امام عصر (عج) است، عزیز در غیبتی او را امام زمان مینامیم. ما با زمانها مأنوسیم، بسیار.